Saturday, November 04, 2006

13/08/1385 شنبه


به نظر شما جنبش داشجویی در چه موقعیتی به سر می برد؟
لطفا" ما را از نظرات خود آگاه سازيد . ايميل ارتباط با ما در انتهاي خبرنامه موجود مي‌باشد
این جوابی قاطع و دندان شکن میخواهد
جمهوری اسلامی اعلام کرده که میخواهد طی چند ماه آتی صدها هزار نفر را از کشور اخراج کند. اینها "کارگران افغانی"، "کارگران خارجی" و "غیر قانونی" نامیده میشوند. عمدتا زحمتکش ترین بخش طبقه کارگر که سالهاست با سخت ترین کارها ثروت می آفرینند و خود از ابتدایی ترین امکانات (مثلا تحصیل بچه هایشان) محروم اند. حکومت ایران با اتکاء به فاشیسم ضد افغان (که خود مبلغ پیگیر آنست) میکوشد با ایجاد تفرقه قومی و حمله با "کارگران خارجی" کل جامعه را مرعوب کند. این رژیم یک روز اعدام و سنگسار راه می اندازد، روز دیگر به زنان حمله میکند و امروز اخراج کارگران مهاجر را بهانه قرار داده تا شاید خود را نجات دهد.
حمله به کارگران مهاجر حمله به همه ما است. باید با گسترده ترین موج برگشت بویژه از سوی جوانان و دانشجویان پاسخ بگیرد. باید همه یکصدا فریاد بزنیم که حقوق کامل شهروندی حق مسلم هرکسی است که در آنجا کار و زندگی میکند.
سازمان جوانان کمونیست از تمام مردم دنیا بویژه از دانشجویان و سازمانهای جوانان در همه کشورها میخواهد تا همراه با ما جمهوری اسلامی را محکوم کنند. ما همه دانشجویان را فرا میخوانیم تا با فعال کردن وبلاگ ها ، با صدور بیانیه ها و اطلاعیه ها، با برپایی سخنرانی، اجتماعات و پیکت های اعتراضی در محیط دانشگاه، و شرکت در تظاهرات در دفاع از کارگران و مهاجرین افغانستانی، نشان بدهند که در صف اول اعتراض به جمهوری اسلامی و فاشیسم قرار دارند. سال گذشته در اجتماع روز دانشجو (در قطعنامه 20 آذر) دانشجویان علیه هرگونه تفرقه قومی و از "رجوع به انسان" سخن گفتند. امسال در آستانه 16 آذر با دفاع قاطعانه از حقوق کامل شهروندی برای کارگران و مهاجرین افغان باید قصد حکومت برای مرعوب کردن جامعه را به ضد خود تبدیل کنیم، و عرصه ای برای تعرض آزادی و برابری و عقب راندن فاشیسم و ناسیونالیسم و تدارک 16 آذری هرچه گسترده و سوسیالیستی فراهم کنیم.

سرنگون باد جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
13
آبان 85 ،4 نوامبر 2006
اطلاعيه شماره ٥

اعتصاب كارگران كشت و صنعت كارون ششمين روز خودرا پشت سر گذاشت

اعتصاب كارگران كشت و صنعت كارون شوشتر كه از روز شنبه ٦ آبان شروع شده ديروز جمعه ١٢ آبان نيز ادامه داشت. بخش بهره برداري همچنان تعطيل است. كارگران ني بركه با شروع اعتصاب و تل انبار شدن ني ها كار را تعطيل كرده و به شهرهاي خود بازگشته بودند هنوز بازنگشته اند. مديريت در اولين اقدام خود پاداش كارگران ني بر را كه ٣٠٠٠ نفر هستند پرداخت كرد تا مانع پيوستن رسمي آنها به اعتصاب شود. با توجه به اينكه كار اين ني برها به صورت دستي انجام ميگيرد، راضي نگاهداشتن آنها براي شركت بسيار كليدي است. در رابطه با كارگران درون كارخانه كه در اعتصاب بسر ميبرند مديريت وعده پرداخت پاداش ها در روز پنجشنبه ١١ آبان را داده بود اما عملا هنوز طلب كارگران پرداخت نشده است. دستمزد ماه مهر هم كه ميبايست دهم آبان پرداخت ميشد به تعويق افتاده است. به كارگران گفته شده كه به سر كار بروند و پاداش ها و دستمزدشان امروز شنبه پرداخت ميشود. كارگران ميگويند تا گرفتن دستمزد به سر كار نخواهند رفت.
بخش حمل و نقل هر روز كارگران را از سر محلات به محل كار منتقل ميكنند ولي كارگران در محل شركت تجمع ميكنند اما دست به كار نميزنند. توليد عملا بطور كامل تعطيل است. مدير شركت جرات حضور در محل را ندارد. و كارگران به محض حضور وي در محل او را هو ميكنند.

اشاره كنيم كه در شركت كشت و صنعت كارون شوشتر كارگران در سه شيفت كاري كار ميكنند: شيفت صبح از ساعت ٦ صبح تا ٣ عصر، شيفت عصر ٣ عصر تا ١١ شب و شيفت شب ١١ شب تا ٦ صبح. سطح دستمزد در اين مجتمع بسيار پايين است. دستمزد رسمي بين ١٠٠ هزار تومان تا ١٧٠ هزار تومان است. كارگران با اضافه كاري در بهترين حالت دريافتي خود را به ٣٠٠ هزار تومان ميرسانند كه كفاف مخارج زندگي شان را بهيچوجه نميدهد. مديريت در طول اين چند سال تلاش كرده است كه كارگران معترض را اخراج يا بازنشسته پيش از موعد كند. در اين شركت قبلا حدود ١٣٠٠٠ كارگر كار ميكردند اكنون حدود ٨٠٠٠ نفر در اين شركت بصورت رسمي و يا فصلي كار ميكنند.

حزب كمونيست كارگري ايران همه كارگران و مردم را به حمايت از كارگران كشت و صنعت كارون شوشتر فرا ميخواند. طليهاي كارگران بايد تماما پرداخت شود، شرايط كار غير استاندارد بايد با نظارت نمايندگان كارگران عوض شود. دستمزدها بايد چندين برابر افزايش يابد.

زنده باداتحاد و همبستگي طبقاتي كارگران
پیروز باد اعتصاب کارگران کشت و صنعت کارون شوشتر
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب كمونيست كارگري ايران
١٣ آبان ١٣٨٥ – ٤ نوامبر ٢٠٠٦
پیک ایران
توبيخ كتبي دو دانشجوي دانشگاه تهران از سوي كميته‌ انضباطي* دانشجويان دانشگاه چمران : از موضع خود كه دموكراسي‌خواهي و آزادي‌طلبي است پا پس نمي‌كشيم
توبيخ كتبي دو دانشجوي دانشگاه تهران از سوي كميته‌ انضباطي
يك عضو سابق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران باحكم بدوي كميته‌ي انضباطي اين دانشگاه به توبيخ كتبي همراه با درج در پرونده محكوم شد. وحيد عابديني در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهارداشت: هفتم مهر به كميته‌ي انضباطي احضار شده بودم و امروز حكمم از سوي اين كميته صادر شده است كه براساس آن اتهام من شركت در تجمعات غيرقانوني و اخلال در نظم دانشگاه عنوان شده است. عابديني افزود: اين حكم مربوط به تجمعات خردادماه دانشگاه تهران در اعتراض به بازنشستگي و اخراج برخي استادان بوده است و متاسفانه مسوولان دانشگاه، اين تجمعات را غيرقانوني مي‌دانستند و بر اساس آن حكم صادر كردند. وي اضافه كرد: احمد خداداد، دانشجوي دانشكده ادبيات، نيز با اتهام اخلال در نظم دانشگاه به توبيخ كتبي و درج در پرونده محكوم شده كه اتهام وي نيز مربوط به اعتراض به بازنشستگي برخي استادان بوده است. -------------------------------------------- دانشجويان دانشگاه چمران : از موضع خود كه دموكراسي‌خواهي و آزادي‌طلبي است پا پس نمي‌كشيم انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز با صدور بيانيه‌اي درباره‌ي لغو مجوز برنامه تريبون آزاد«اتحاد، مبارزه، پيروزي» در اين دانشگاه، اعلام كرد: هيچ وقت از موضع خود كه همانا دموكراسي‌خواهي و آزادي‌طلبي است پا پس نكشيده و همچنان سعي در حفاظت از منافع سياسي و صنفي دانشجويان مي‌كنيم. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه است: 1- روند پنجاه و چند ساله جنبش دانشجويي ثابت مي‌كند كه هر بار برخورد نه تنها اين جنبش مقدس را از پا نينداخت بلكه آبديده‌تر ساخت كه هميشه در طول تاريخش به عنوان نيروي سرنوشت ساز در تحولات اجتماعي و سياسي مقتدرانه مطرح باشد. در ادامه اين بيانيه آمده است؛ " چسباندن وصله هتك حرمت به برگزاركنندگان برنامه تريبون آزاد آن هم توسط تشكلي با اعضايي انتصابي و فحاشي عليه انجمن اسلامي دانشجويان در نشريه اين تشكل نه تنها چيزي را عوض نكرد و ما را از موضع خود عقب نراند كه مثل هميشه باز سندي بر حقانيت راه تشكل آزادانديش ما بود و ما را در راه خود استوارتر ساخت، اما متاسفانه مسوولان اين دانشگاه همين پچ‌پچ مرتجعان را دستاويز قرار داده و تريبون آزادي كه قرار بود به مناسبت سالروز 13 آبان در اين دانشگاه برگزار شود را لغو مجوز كردند. ...اكنون انجمن اسلامي دانشجويان گرچه شايد نتواند برنامه‌هاي خود را در اين دانشگاه برگزار كند و مثل تمام طول تاريخش راه براي فعاليت‌هاي آزاديخواهانه‌اش هموار نباشد ولي هيچ وقت از موضع خود كه همانا دموكراسي‌خواهي و آزادي‌طلبي است پا پس نكشيد"
سيف‌زاده: پرونده«سلطاني» رفع نقص شد // صدور حكم برائت چندتن از دانشجويان يزدي را خواستار شدم
وكيل مدافع چند تن از دانشجويان يزدي، خواستار صدور حكم برائت از دادگاه تجديد نظر شده است. محمد سيف زاده، وكيل مدافع چند تن از دانشجويان يزدي در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به پرونده موكلانش گفت: در شعبه 5 دادگاه تجديد نظر يزد حاضر و حكم برائت دانشجويان را خواستار شده‌ام. وي كه وكالت عبدالفتاح سلطاني را نيز به عهده دارد، در خصوص آخرين وضعيت اين پرونده گفت: نقص موجود در پرونده موكلم برطرف شده و بايد پرونده را در دادگاه تجديد نظر پيگيري كنيم.
ایران پرس نیوز
صدور حکم دو سال حبس تعلیقی برای یک عضو سازمان دانش آموختگان
ادوارنیوز: شعبه یک دادگاه انقلاب استان همدان به ریاست قاضی خزایی مرتضی حسین زاده عضو اسبق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای بوعلی سینا و علوم پزشکی همدان را در رابطه با اعتراضات دوره دانشجویی به دو سال حبس که به مدت چهار سال تعلیق می باشد محکوم نمود .
اتهامات نامبرده
۱.توهین به رهبری
۲.اقدام علیه امنیت ملی
و
۳.تشکیل گروه جهت اغتشاش بوده است که بر اساس این اتهام حکم فوق برای ایشان صادره شده است
مرتضی حسین زاده دانش آموخته گیاه پزشکی از دانشگاه بوعلی سینا ی همدان است که در حال حاضر عضو سازمان دانش آموختگان دوار تحکیم وحدت شعبه استان همدان می باشد.
صالح نيک‌بخت: محروميت برخي دانشجويان از تحصيل به نام دانشجويان ستاره‌دار محروميت آنها از حقوق طبيعي‌شان است
سخنگوي انجمن حمايت از حقوق زندانيان خبر داد: سه نفر از دانشجويان دانشگاه کردستان با توجه به قبولي در کنکور سراسري کارشناسي ارشد در مرحله گزينش رد شدند که برخي از وکلاي دادگستري آمادگي خود را براي برعهده گرفتن وکالت آنان اعلام کردند.
صالح نيک‌بخت در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: سه نفر از دانشجويان دانشگاه کردستان به اسامي سالار ساکت، شورش مرادي و قريب سجادي که در کنکور سراسري کارشناسي ارشد دانشگاه‌هاي دولتي با نمرات خوب در امتحانات کتبي پذيرفته شده‌اند، در مرحله گزينش رد شدند. اين دانشجويان در حال حاضر پيگير وضعيت تحصيلي خود هستند و چون زنداني نيستند موضوع آنها از حوزه فعاليت انجمن حمايت از حقوق زندانيان خارج مي‌شود.
نيک‌بخت بيان کرد: چند نفر از وکلاي دادگستري اعلام آمادگي کردند که با توجه به اينکه حق تحصيل از حقوق پذيرفته شده در قانون اساسي کشور است و هيچ‌کس را نمي‌توان از حقوق ذاتي خود محروم کرد، آماده هستند که وکالت اين دانشجويان را در مراجع قضايي صالحه (ديوان عدالت اداري) برعهده بگيرند.
وي گفت: علاوه بر نامبردگان، آسو صالح دانشجوي دانشگاه کردستان نيز به اتهام شرکت و سخنراني در تحصن ارديبهشت ماه اين دانشگاه به شش ماه محروميت از تحصيل محکوم شده است که اميدوارم مقامات آموزشي به عواقب اين‌گونه اقدامات توجه کرده و در سراسر کشور جلوي اين اقدامات گرفته شود.
نيک‌بخت ابراز عقيده کرد: هريک از دانشجوياني که به نام دانشجويان ستاره‌دار از ادامه تحصيل محروم شده‌اند، از حقوق طبيعي و ذاتي خود محروم شده و اميدواريم ديوان عدالت اداري با توجه به اقتدار قانوني که دارد مانع اين‌گونه تصميمات غيرقانوني شود.
سعید درخشندی به بند عمومی ۲۰۹ منتقل شد
سعید درخشندی فعال دانشجویی که در تاریخ ۲۹ مرداد ماه گذشته بازداشت شده و در بند ۲۰۹ اوین به سر می برد به بند عمومی زندان ۲۰۹ منتقل شد.
والدین سعید درخشنده با اعلام این خبر به خبرنگار ادوارنیوز گفتند: در پی ملاقات هفته گذشته شان با درخشنده وی اعلام داشته است که به بند عمومی منتقل شده استایشان ضمن ابراز نگرانی مجدد نسبت به وضعیت سلامت فرزندشان از مسئولین درخواست کردند با توجه به گذشت بیش از ۷۰ روز از بازداشت سعید( خیر الله) درخشندی امکان تبدیل قرار بازداشت وی را فراهم سازند.
سعید( خیر الله) درخشندی از فعالان دانشجویی دانشگاه یزد که دارای مدرک فوق لیسانس از دانشگاه مفید قم می باشد اواخر مرداد ماه بازداشت شده و در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.
گزارشگران
آخرین اخبار از زندانیان سیاسی آذربایجان
ظهر دهم آبان ماموران دادستانی اردبیل بدون هیچ توضیحی عباس لسانی را دستگیر و به زندان منتقل کردند.متعاقب آن ساعتی پیش لسانی با خانواده اش تماس گرفت و از اجرای حکم اخیر دادگاه خبر داد. وی گفت:پس از انتقال به زندان ماموران از قطعی شدن حکم خبر دادند و آنرا ابلاغ کردند. قاضی تجدید نظر دو ماه مدت زندان را اضافه کرده است و مدت حبس از ۱۰ ماه و شش ماه به یکسال و شش ماه افزایش یافته است و از امروز اجرا می شود. عباس لسانی در حالی تشریفات انتقال به بند را پشت سر گذاشت که حکم سریعتر از مدت معمول رسیدگی و قطعی شده است و هنوز هیچ منبع و مرجع قضایی توضیحی در این مورد ارائه نداده است. وی اکنون
به بند ۷ ویژه معتادین منتقل شده است.با توجه به بیماریهای شایع در میان این گونه زندانیان و مسائل خاص ایشان خانواده لسانی نسبت به سلامت وی ابراز نگرانی می کنند.همچنین از دو روز پیش عسگر اکبرزاده دیگر فعال آذربایجانی به اداره اطلاعات اردبیل منتقل شده و تا امروز به زندان مراجعت داده نشده است.
اكبر آزاد روزنامه نگار و فعال حقوق آذربایجانیها نیز روز دوشنبه (8 آبان) به زندان اهر منتقل شد. اكبر آزاد در سال 1383 در محل قلعه بابك دستگير و دادگاه انقلاب كليبر وی را به 1 سال حبس تعزيري محكوم کرد که بعدا به 4 ماه كاهش يافت گفتنی است اكبر آزاد از اعضاي هيئت تحريريه مجله وارليق بوده است.

ایران پرس نیوز
حکم 5 سال زندان برای یک معلم در سقز
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان
سقز؛ دادگاه تجدید نظر استان، حکم 5 حبس برای یک شهروند کرد به نام" طاهر علی پور" را، به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی، تایید کرد.نامبرده که معلم و دانشجو نیز میباشد، متهم است به شرکت در اعتراضات خیابانی و اقدام علیه امنیت داخلی.
یادآور میگردد طاهر علی پور در جریان حوادث تابستان سال گذشته در شهر سقز دستگیر ومدتی رادر باز داشت به سر برد. پس از آن دادگاه انقلاب نامبرده را به 5 سال حبس تعزیری محکوم کرده بود.
دو جوان در بانه به اتهام فعالیت سیاسی احضار و بازداشت شدند
طی روزهای اخیردو شهروند بانه ای به نامهای" صلاح انوری" و"صلاح یزدان پناه" به اداره اطلاعات شهر بانه احضارشده و پس از بازجویی مدتی را در بازداشت به سر بردند.
نامبردگان به اتهام فعالیت سیاسی و ارتباط با احزاب کرد مورد بازجویی ماموران امنیتی قرار گرفته اند.
گفته می شود صلاح انوری بدلیل فشار نیروهای امنیتی و احضارهای مکرر، ناچار به ترک شهر بانه شده است.
سنندج ؛ دست اندر کاران هفته‌نامه توقيف شده‌ "آسو" «ئاسو» بار ديگر به دادگاه احضار شدند
در دو احضاريه‌ جداگانه "حسين احمدي‌نياز" مدير مسئول، و "جليل آزاديخواه" سردبير، براي روز 25 آبان و "عدنان حسن‌پور" عضو شوراي نويسندگان و "صديق مينايي" خبرنگار هفته نامه آسو، براي روز 25 آذرماه به دادگاه کیفری سنندج احضار شدند. اتهامات اين روزنامه‌نگاران اقدام بر عليه امنيت ملي و انتشار مطالب تفرقه‌افكنانه اعلام شده است.
شایان ذکر است به دليل عدم حضور قاضي، دادگاهی این روزنامه‌نگاران در 27شهريور ماه گذشته برگزار نشده بود.
یادآور میگردد هفته‌نامه آسو «ئاسو» پس از اعتراضات وسيع مدنی مردم كردستان ايران، به حكم مراجع قضايي استان كردستان در مرداد 1384 توقيف و چهار تن از دست‌اندركاران آن دستگير و سپس با تودیع تامین قرار وثيقه‌ به طور موقت آزاد شده اند.
بازداشت و شکنجه یک فعال سیاسی در مرند
بنا به گزارش دریافتی، یک فعال سیاسی در مرند به نام 'اکبر پورعبدالله' روز دوشنبه گذشته توسط ماموران اداره اطلاعات این شهرستان دستگیر شده و تحت بازجويی و شکنجه قرار دارد.
این گزارش حاکیست ماموران ادره اطلاعات پس از شکنجه این فعال سیاسی، لباس خون آلود او را به خانواده اش تحویل داده اند.
اکبر پور عبدالله هنگام دیوار نویسی در مرند دستگیر شده است.
وضعیت شمار زیادی از بازداشت شد‌گان بوکان هنوز مشخص نیست
گزارش دریافتی از بوکان: دو نفر از بازداشت شده‌گان اخیر بوکانی به‌ نامهای حسین گردشی و جعفر گردشی با قرار وثیقه‌ی 16ملیون تومان از طرف دادگاه‌ انقلاب مهاباد ازاد شدند. یادآری میشود که‌ نامبردگان و تعداد دیگری از بازداشت شده‌گان بوکانی از چندی پیش توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات به‌ اتهام همکاری با احزاب کرد مخالف رژیم اسلامی دستگیر شده‌اند و وضعیت تعدادی از آنها هنوز هم نامشخص است.
خبرگزاري حکومتی مهــراعلام رسمی سانسورامـريــهء وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران به مطبوعات ! این امريــه به فیلتريـنگ و سانسور جنبه رسمی می دهد.علاءالدین ظهوريـان، مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعلام کرد: «مطبوعات ملزم هستند از اخبار و اطلاعات تارنماهایی استفاده کنند که هویت فرستنده پیام مشخص و قانونی(؟) باشد!»نشریات مسئول درج اخبار منتشر شده از سایت های خبری در نشریه مطبوعه خود می باشند!؟اداره کل مطبوعات فهرستی از خبرگزاریهای مورد تایید (رژيـم) را برای درج اخبار به خبرنگاران ابلاغ کرده است.
"اگر یکی کنار خیابان بمیرد، می گویند فعال سیاسی بوده است"
محمدجواد لاریجانی یکی از دست اندرکاران اصلی قوه قضائیه جمهوری اسلامی روز گذشته طی سخنانی در نمایش جمعه تهران در واکنش به اعتراضات بین المللی نسبت به نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران از جمله گفت "مسلمین در کشورهای غربی در مضیقه هستند و دختران مسلمان از مدارس به خاطر داشتن حجاب اخراج می شوند درحالیکه همین کشورها علیه ما بیانیه می دهند و اگر شخصی در گوشه خیابان بمیرد، می گویند یکی از فعالان سیاسی توسط نیروهای امنیتی کشته شده است."
وی در ادامه گفت "اگر یک قاچاقچی اعدام شود نیز همین را می گویند. غربی ها یک روز به دفاع از ترک زبانان تبریز و روز دیگر به دفاع از دراویش، به حمایت از هم جنس بازی و دفاع از زنان علیه ما بیانیه می دهند، هر روز در عراق و افغانستان قتل عام می شوند، ولی اگر یک افیونی در خیابان های تهران بمیرد، می گویند آن را کشته اند."
لاریجانی گفت "جمهوری اسلامی تعلق خاص خود را طبق معارف دینی و تعلیمات دینی به مساله حقوق بشر دارد. باید آگاه باشیم، هدف این مباحث دشمن، جنگ با شریعت اسلامی است و جز این نیست و نباید اشتباه کنیم."
پیشینه جنایت بار احمدی نژاد، تاريخچه انقلاب اسلامی است
هفته نامه كامرسانت چاپ روسیه در آخرین شماره خود گزارشی در مورد پاسدار احمدی نژاد و پیشینه جنایت بار او منتشر کرده و از جمله نوشته است با خواندن خاطرات زندگی او اين تصور پيش می آيد كه سرگذشت وی، تاريخچه انقلاب اسلامی است.
این هفته نامه روسی احمدی نژاد را ضد آمريكايی ترين مقام دولتی در ميان رهبران حکومتهای عرب و مسلمان توصیف کرده می نویسد احمدی نژاد به عنوان يک رهبر اسلامگرای افراطی و کسی که غرب را تهدید می کند، در جهان شهرت گرفته است.
هفته نامه کامرسانت با اشاره به برخی منابع غربی نوشت احمدی نژاد مقصر اصلی برهم خوردن روابط رژیم تهران با جامعه بين المللی است. انكار هولوكاست (قتل عام یهودیان در جنگ جهانی دوم) از سوی احمدی نژاد ضربه محكمی به روابط كشورهای اروپايی با رژیم تهران بود كه چنين اقدامی را جرم می دانند.
این هفته نامه سپس به پیشینه جنایت بار رئیس جمهور رژیم اسلامی پرداخته می نویسد احمدی نژاد در سال 79 میلادی در اشغال سفارت آمريكا در تهران و گروگانگیری کارمندان سفارت شركت داشت. احمدی نژاد پس از شرکت در جنگ ایران و عراق به سپاه پاسداران پیوست و در واحدهای مختلف ارتش ایدئولوژیک جمهوری اسلامی (سپاه) مشغول به خدمت شد.
هفته نامه کامرسانت نوشت احمدی نژاد حدود یکسال و نیم پیش در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید. پيروزی وی برای جهانیان و بسياری از ايرانيان غيرمنتظره بود.
پیک ایران
'تشديد فعاليت های ايران برای نظارت بر بهائيان'

نعيم سبحانی دفتر بی بی سی، واشنگتن نماينده جامعه بين المللی بهائيان در سازمان ملل متحد از تشديد فعاليت های دولت ايران برای تحت ‌نظر گرفتن بهائيان اين کشور خبر داده است. نماينده بهائيان می گويد وزارت کشور جمهوری اسلامی با صدور بخشنامه ای محرمانه از مقامات استانداری ‌ها خواسته که پرسشنامۀ مفصلی درباره شرايط و فعاليت‌های بهائيان را تکميل کنند. اين خبر موجب نگرانی شديد کميسيون آزادی های بين المللی دينی آمريکا شده است. در متن سندی که توسط دفتر جامعه بين المللی بهائيان در سازمان ملل متحد منتشر شده وزارت کشور ايران از فرمانداری های سراسر کشور خواسته بهائيان تحت کنترل قرار گيرند.در اين بخشنامه آمده برخی از افراد بهائی تحت پوشش فعاليت های اجتماعی و اقتصادی به ترويج عقايد خود اقدام می کنند و وزارت کشور از سازمان های مربوطه خواسته که با ظرافت رفتارهای آنان را کنترل و مهار کنند.بر اساس اين سند، وزارت کشور در روز 28 مرداد امسال معاونان سياسی-امنيتی استاندارى‌ های سراسر کشور را مامور تکميل پرسشنامۀ مفصلی درباره شرايط و فعاليت‌های بهائيان، از جمله "وضع مالی"، "تعامل اجتماعى" و "ارتباط آنان با محافل خارجی" کرده است.بانی دوگال نماينده بهائيان در مقر دائم سازمان ملل متحد در نيويورک می گويد حدود يک هفته پيش اين سند را دريافت کرده و از اصالت آن اطمينان کامل دارد: "اين سومين سند محرمانه درباره تحت نظر گرفتن بهائيان است که ما دريافت کرده ايم و من درباره صحت آن ترديد ندارم. اين نامه محرمانه بود ولی در اختيار مقامات فرمانداری ها در سراسر کشور قرار گرفت و یکی از آنان آنرا فاش کرده."خانم دوگال می افزاید در گذشته بارها مراتب نگرانی جامعه بين المللی بهائيان را به اطلاع دفتر نمايندگی دولت ايران در اين سازمان رسانده وی هيچگاه پاسخی دريافت نکرده است.انتشار نامه محرمانه ای که نماينده بهائيان به وزارت کشور نسبت داده موجب نگرانی شديد کميسيون آزادی های بين المللی دينی آمريکا شده است. دوايت بشير، يکی از کارشناسان اين سازمان که به وزارت امور خارجه اين کشور وابسته است می گويد: "به نظر می رسد که نهادهای مختلف در داخل حکومت ايران به طور سازمان يافته در حال جمع آوری اطلاعات درباره افراد بهايی هستند. اين می تواند به نقض شديدتر آزادی های دينی بهائيان بيانجامد. اوايل سال ميلادی جاری هم يک مقام سازمان ملل متحد سند مشابهی را افشا کرد."آقای بشير به گزارش اسما جهانگير نماينده ويژه کميسيون حقوق بشر سازمان ملل در امور اديان يا عقايد اشاره می کند. خانم جهانگير با انتشار نامه ستاد فرماندهی کل نيروهای مسلح ايران به وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و نيروی انتظامی درباره برنامه اين ارگان ها برای جمع آوری اطلاعات مربوط به بهائيان ابراز نگرانی کرده بود.مجلس نمايندگان آمريکا ماه گذشته ميلادی با صدور قطعنامه ای اين نوع برخوردها را محکوم کرد.پيش نویس قطعنامه مشابهی هم در دستور کار سنای آمريکاست که قرار است پس از انتخابات مياندوره ای در دستور کار اين مجلس قرار گيرد.
اطلاعیه خبری
بنا بر اخبار رسیده از مقرسازمان ملل متحد، ، دولت کانادا در روز 2 نوامبر قطعنامه ای جهت محکوميت نقض حقوق بشر در ايران به كميته‌ سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد پيشنهاد کرده است.

برای مبارزه پیگیر علیه سنگسار کمپین خود را به تلاش کمیته بین المللی علیه سنگسار متصل کنید

مهرنوش موسوی


مبارزه علیه سنکسار یک مبارزه و یک مقاومت سیاسی و اجتماعی به قدمت رژیم اسلامی است. مبارزه متشکل علیه سنگسار اما با نام کمونیسم کارگری، ادعانامه علیه اعدام توسط منصور حکمت و بویژه با تلاش مینا احدی گره خورده است. الان اگر در سراسر دنیا کسی بخواهد در باره تاریخ مبارزه علیه سنگسار حرفی بزند نمیتواند از کمیته بین المللی علیه سنگسار و مجاهدات و تلاشهای وسیع بین المللی این کمیته حرف نزند، و یا دچار بلاهت و کوته نظری سیاسی شده آن را نادیده بگیرد.
کمپینی که اخیرا در ایران به راه افتاده است را البته باید به فال نیک گرفت. ولو اینکه مدافعین این کمپین، هدف سیاسی خود را برخلاف اینکه اعلام میکنند، در عين حال آشتی دادن اسلام و حقوق بشر، تعدیل قوانین اسلامی و قابل تحمل کردن آن گذاشته باشند. ما از اینکه برپادارندگان امروز این کمپین به جای وقت صرف کردن در ستاد تبلیغات خاتمی و تلاش کردن برای توجیه حجاب و بحث در باره ترجیح این یا آن رنگ مناسب مقنعه و مانتو به صرافت این افتاده اند که ولو به شیوه مخملی برای لغو سنگسار کاری بکنند استقبال میکنیم و توصیه میکنیم اگر جدا تصمیم گرفته اند بالاخره با زبان خواست مردم ولو با لهجه دوم خردادی حرف بزنند به صف این مبارزه تماما تسلیم شده و تلاش و سنن آن را مبنا قرار دهند. به این خاطر اولا سایه تقدس "خارج و داخل" را از روی این تلاشی که هنوز شروع نکرده بردارند. شخصا نمیدانم چرا دوم خردادیها همیشه برای توجیه سیاستهای خود فورا "داخل" بودن را سنگری برای مشروعیت خود میکنند. بویژه در این دوره که بیشترین تلاشهایشان و اعتصابات و رفت و آمدهایشان حول و حوش کنگره آمریکاست!
ثانیا این مبارزه همیشه در داخل کشور آن موقع که اين دوستان دنبال توجيه حکومت سنگسار اسلامي بودند، قوی و سازمانیافته بوده است. در جریان سنگسار مریم ایوبی این مردم بودند که با پرتاب سنگ به پاسداران تلاش کردند آنها را فراری بدهند. کمیته بین المللی علیه سنگسار سازماندهنده بسیاری از اين کمپینها با دخالت فعالین جنبش در ایران و خارج ايران بوده است. چنانچه در خارج کشور نیز کمپینهای موفقی را به پیش برده است.
ثانیا اینکه قانون سنگسار را مردم نتوانستند کاملا الغا بکنند از جمله به خاطر مانع دوم خرداد بود. دوم خرداد برای این حکومت و قوانینش فرصت خرید. فرصتی که ما فعالین حقوق زن صرف عقب راندن سایه شیرین عبادیها، مهرانگیزکارها، فائزه رفسنجانیها، و.... کردیم برای اینکه نگذاریم تفسیر اینها از اسلام مترقی و اصلاح طلب، این تفسیر که گویا اصلا حق مردم ایران است که سنگسار شوند چون خودشان عقب مانده هستند دست بالا پیدا کند، باعث شد که مردم و ما برای به زیر کشیدن این قوانین با مانع دوم خرداد و الیت مدافع آن مواجه شویم. جوهر نوشته جات اعضای این کمپین روی سایت خودشان خشک نشده است که دارند دم از منفعت دولت اسلامی میزنند و مردم را به آیت الله شبستری حواله میدهند.
ثالثا بجاست از این عده بپرسیم که چرا این دوستان برای حمایت از این رئیس دولت و آن آخوند منفور در داخل ایران و آن سناتور آمریکایی و این مسئول اینترپرایز در واشنگتن هیچ گونه ملاحظه ایی ندارند ولی همیشه برای اعلام حمایت خود از کمونیستها و چپها، از کمپین ها و کارزارهایی که باجی به کسی نمیدهند خجالت میکشند و دهها ملاحظه و مصالحه دارند؟ آیا این عجیب نیست که کسی که اسم خودش را فعال حقوق زن گذاشته است از خاتمی دفاع بکند ولی از مبارزه برحق و مشروع مردم علیه سنگسار و کمیته بین المللی ما که بسیار از هیجان امروز این جریانات قدمت و سلامتش بیشتر است دفاع نکند و خود را به کوچه علی "راست" بزند؟! آیا واقعا کسی هست که این بلاهت سیاسی را داشته باشد که گویا اعتراض انسانی مردم با پرچم چپ قابل دور زدن و نادیده گرفته شدن است؟ آن هم از طرف کسانی که برای مورد قبول واقع شدن پشیمانیشان در باره مجاهداتی که در راه این حکومت کردند به مردم نه طلبکار که بدهکارند.
تازه در مبارزه امروز خود هم به کرات اعلام کند که به قول خانم مهرانگیز کار "سنگ بزرگ نشانه نزدن است" که منظور مقابله با کل قوانین مجازات اسلامی است و تاکید را روی این میگذارند که میخواهند سنگسار از همین قوانین موجود حذف شود. قوانینی که در بند پایین تر آن به چشم در آوردن اشاره شده است.
من از همه کسانی که در مبارزه علیه سنگسار و اعدام مصمم هستند میخواهم که مصمم و با غرور همچنان در راستای تلاشهای کمیته بین المللی علیه سنگسار به مبارزه پرداخته و همینجا از مینا احدی به عنوان مسئول این کمیته میخواهم با انتشار یک نامه علنی و سرگشاده ضمن حمایت از هرگونه تلاش و کمپین بر علیه سنگسار و یاداوری و نقد چاله هایی که هم اکنون تعدادی از برپادارندگان کمپین فعلی بر سر راه این مبارزه کنده اند، از این دوستان بخواهد تا آنها بدون لکنت زبان برای پیروز شدن در مبارزه خود از کمیته بین المللی علیه سنگسار حمایت واز نفوذ و محبوبیتش و تجارب و ارتباطاتش کمپین خودشان را محروم نکنند. از آنها بخواهد که دست از این رفتار سکتاریستی تيپيک اصلاح طلبانه و دوم خردادي برداشته و اگر میخواهند مردم را با این کمپین همراه کنند اعتبار افراد خوشنامی را ضمیمه این حرکت بکنند که به خاطر ایستادگیشان در مقابل حکومت اسلامی، اعتراض و اقداماتشان مورد شک و تردید نیستند و مردم به آنها اعتماد دارند.
مبارزه علیه سنگسار و اعدام و علیه کل قوانین اسلامی یک مبارزه وسیع اجتماعی است. حمایت از تلاشهای فعالین این عرصه به تحقق اهداف آن کمک میکند

برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم


مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
http://sjk-news.blogspot.com
http://daneshgah-16azar.blogspot.com
www.jawanan.org communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613


در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم

sjk_news@yahoo.com

Friday, November 03, 2006

12/08/1385 جمعه


پاسخ یکی از خوانندگان به سوال این هفته
ر.ک
مطلبي داشتيد به اين مضمون كه چگونه مي‌توان از هجوم به دانشجويان و... جلوگيري كرد
ميخواستم خدمتتون عرض كنم كه مشكل اصلي كه براي ايرانيان روشنفكر به وجود آمده است مستقيما از ايالات متحده آمريكا وارد شده به اين طريق كه مسبب اصلي روي كار آمدن دولت احمدي نژاد شد و باعث شد نيروهاي روشنفكر در لاك دفاعي فرو روند و موضع انفعالي بگيرند و همچنين از زمان به قدرت رسيدن گروه تندرو كارها و سياستهايي را در پيش گرفته كه باعث قدرتمند شدن اين گروه و تشديد حمايت اجتماعي از آن‌ها مي‌شود مانند قضيه اتمي كه ايرانيان به آن عرق ملي دارند. مشكل اصلي را نميتوان در تهران جستجو كرد و با يك مقدار دقت و ريشه يابي متوجه ميشويم كه سياستهاي جهاني كه دولت آمريكا در پيش گرفته (و شايد به قصد هم انجام مي‌شود) باعث مشكلات ما شده و شايد اگر اين حكومت به حال خود رها شود بعد از مدتي گند كارهايش كاملا درمي آيد و خودشان باعث از بين رفتن خودشان مي‌شوند.
اين تحليل كمي بود از موقعيتي كه با آن مواجه هستيم
به نظر من مردم ايران قرباني جنگ سلطه اي دارند مي‌شوند كه خودشان هيچ نقشي در آن ندارند و قادر به هيچ نوع اقدام جمعي هم نيستند
نظر شما در این رابطه چیست؟
sjk_news@yahoo.com
براي مقابله با هجوم به دانشجويان و اساتيد دانشگاه ٬ چه اقداماتي مي‌توان انجام داد ؟
لطفا" ما را از نظرات خود آگاه سازيد . ايميل ارتباط با ما در انتهاي خبرنامه موجود مي‌باشد

دو تشكل دانشجويي دانشگاه آزاد تبريز خواستار آزادي متهمان حوادث خرداد ماه تبريز شدند
انجمن اسلامي دانشجويان و تشكل آرمان دانشجوي دانشگاه آزاد تبريز با انتشار بيانيه‌‏اي خواستار رفع اتهام و آزادي متهمان حوادث اخير تبريز به‌‏خصوص استاد حسن دميرچي، از استادان موسيقي آذربايجان شد.به گزارش "ايلنا"، نويسندگان بيانيه با اشاره به اينكه استاد دميرچي در ارتباط با تظاهرات مردم در خرداد ماه تبريز در اعتراض به چاپ كاريكاتور روزنامه ايران در زندان است، نسبت به عدم تعيين تكليف وي اعتراض كرده‌‏اند. اين دو تشكل دانشجويي در پايان با اشاره به عارضه قبلي استاد دميرچي، نسبت به خطرات احتمالي براي سلامت ايشان در زندان ابراز نگراني كرده‌‏اند
فشار بر روي دانشجويان يا هراس در سراشب سقوط
”,منيراصفهاني
روزها از پي هم مي گذرند و شب در تلاش براي ماندن, بر سينه سروهاي ايستاه ده تازيانه مي كوبد, بيد پريشان موي در سوگ جوانه ها در زير نور ماه با خدا به نيايش ايستاده است. كاجهاي پير سالهاست شاهد مرگ جوانان بوده ا ند وفرياد دانشجويان در گوششان واژه آشنا وديرينه ايست از دير باز, صحن دانشگاه رازهاي بسيار در سينه مدفون كرده است. اين روزها نظام حاكم عرصه رابر دانشجويان ما تنگ تركرده است, تا بتوانند بر دهان آنان مهر سكوت بزنند , اما هيهات, شايد بتوانند دست و پاي دانشجويان را در بند و زنجير نگه دارند اما هر گز سكوت نخواهيم كرد و فريادمان را بلند تر و رساتر بر سر اين شب پرستان دين فروش خواهيم كشيد, و تا رسيدن به آزادي از پاي نخواهيم نشست.
- انتظامات دانشگاه اميركبير روز شنبه 6آبان به افراد وابسته به انصار حزب الله اجازه داد وارد اين دانشگاه شده و به ضرب و شتم دانشجويان بپردازند،همچنين از روز يكشنبه ورود دانشجويان غيراميركبيري را به اين دانشگاه ممانعت بعمل آمده ودانشجويان ديگر دانشگاه هاي تهران كه براي استفاده از كتابخانه دانشگاه اميركبير مراجعه كرده بودند و يا قصد داشتند با استفاده از فضاي اين دانشگاه به انجام پروژه هاي تحقيقاتي خود بپردازند و يا ملاقاتي با دوستان خود داشته باشند با پاسخ منفي انتظامات مواجه شدند و اجازه ورود به آنها نداده است.
-دانشجويان دانشگاه زابل در استان سيستان و بلوچستان،دست به تحصن اعتراضي زده و خواهان رسيدگي به :عدم امنيت خواهران دانشجو,غذاي نا مناسب سلف که موجب بيماري شده,وضعيت نامناسب آموزشي خوابگا هاي مخروبه و نامناسب و اساتيد غير مجرب شدند.
-تجمع دانشجويان علوم پزشكي شيراز پس از گذشت يك هفته همچنان ادامه دارد و آنها اعلام كرده اند تا رسيدن به حقوق حقه خود كه همانا بی توجهی مسئولين دانشگاه در رسيدگی به مشکلات صنفی و آموزشی و وضعيت نامناسب خوابگاه ها، تغذيه و امکانات آموزشی تحصن خود را ادامه خواهند داد.
-روزشنبه6آبان دانشجويان دانشگاه تربيت معلم سبزوار در اعتراض به ربوده شدن يك دختر دانشجو توسط نيروي انتظامي و عدم امنيت براي دانشجويان دست به تجمع اعتراضي زدند.اين دانشجويان با شعارهايي نظير:نيروي انتظامي خجالت خجالت، دانشجو به پا خيز از حرمتت دفاع كن نيروي انتظامي امنيت امنيت و ...- سر مي دادند . اقدام به راهپيمايي در سطح دانشگاه كردند .
-پس از گذشت دو هفته از بازداشت حميد کارگر و بهادر دره شوري دو دانشجوي اخراجي،هيچگونه اطلاعي از وضعيت آنان در دست نيست.اين دو دانشجوي روز 27 مهرماه پس از بازگشت از ديدار با قشقاييهاي مقيم شيراز در فرودگاه شيراز بازداشت شده و به مکاني نامعلوم منتقل شدند.
-همچنين تشديد برخوردهاي قضايي و انضباطي با فعالان دانشجويي در ماه‌هاي اخير و ايجاد محدوديت‌هاي شديد براي فعاليت تشکل‌هاي مستقل دانشجويي در کنار انحلال و توقيف پي‌درپي آ‌ن‌ها، شائبه شکل‌گيري انقلاب فرهنگي دوم را در اذهان تقويت کرده است.فعاليت مجدد هسته‌هاي گزينش دانشجويان و اساتيد، ظهور پديده ابداعي "دانشجويان ستاره دار" به منظور تصفيه دانشگاه‌ها از دانشجويان دگرانديش و حذف بسياري از استادان از عرصه آکادمي به بهانه بازنشستگي در کنار فشارهاي پيدا و پنهان ديگري که بر دانشجويان و استادان وارد مي‌شود.همچنان كه آقاي “محمدرضا رحيمي راد عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه به اتهام اهانت به ولي فقيه به پرداخت10ميليون ريال جريمه نقدي و 30 ضربه شلاق محكوم شد.دو استاد دانشگاه علامه نيز از شوراي علمي دانشگاه تصفيه و پاكسازي شدند.
نظام حاكم كه دربحرانهاي فزاينده در داخل و خارج از كشور غرق گشته است تلاش مي كند با سركوب قشر آگاه جامعه يعني دانشجويان روي اين بحران را بپوشاند, به همين خاطر توان حل مينيمم تضاد هاي صنفي دانشجويان را هم ندارد چه رسد به حل مسائل آموزشي آنها. پس از گذشت سالها اين واقعيت بر همه عيان گشته كه پايان حكومت شب پرستان است وبه زودي شاهد شكفته شدن گلهاي آزادي در باغچه ميهنمان خواهيم بود. زمستان رفتني است , بهار با شكوه و جلال خود در راه است. ما به اين نظام مي گوييم كه از سركوب و ارعاب هاي شما نمي هراسيم و همچنان در پي رسيدن به قله آزادي تلاش خواهيم كرد.به سركوب،فشار،بگير و ببند و احضار شما اعتنايي نميكنيم،دربرابر شعار مهرورزي شما كه چيزي جز چماق و زندان نصيب دانشجويان و دانش پژوهان نبوده مي ايستيم،به انتخاباتهاي قلابي شما در صحنه دانشگاهها خط بطلان كشيده و خودمان را آماده تحريم سراسري انتخابات مجلس خبرگان كه چيزي جز مشتي آخوند دجال و باقيمانده از قرون بربريت هستند،ميكنيم.و اعلام ميكنيم :فرياد هر ايراني،آزادي، آزادي.منير اصفهاني-كانون دانشجويان ايران10آبان1385
براي انقلاب دوم فرهنگي دستورات از بيرون به دانشگاه مي رسد
حسن زارع زاده اردشير
"مسئول دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه امير کبير گفته است که نظام نمي خواهد وجود انجمن هاي اسلامي را تحمل کند و از بالا دستور برخورد با کليه انجمن ها صادر شده است و چنانچه اين دستورات اجرا نشود، دانشگاه تحت فشار شديد قرار خواهد گرفت." يکي از فعالان دانشجويي دانشگاه امير کبير در گفت و گو با روز ضمن اشاره به مطلب بالا، افزود : "مير احمدي مسئول دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه امير کبير، اين مطلب را در ديدار تعدادي از دانشجويان منتقد اين دانشگاه با وي عنوان کرد." ديداري که از طرف دانشجويان به منظور انتقاد از برخوردهاي اخير با فعالان دانشجويي دانشگاه که از طرف مديريت دانشگاه، هيات نظارت و کميته انضباطي انجام مي گيرد، تدارک ديده شده بود. چند روز پيش نيز، در پي ممنوع شدن ورود بعضي از اعضاي انجمن اسلامي و تعدادي از دانشجويان به دانشگاه و نپذيرفتن مسئوليت اين اقدام از طرف رئيس دانشگاه، رئيس حراست اين دانشگاه در اظهار نظري از خود سلب مسئوليت کرده و گفته بود: "دستور ممنوع الورود شدن دانشجويان به دانشگاه از بيرون به حراست داده شده است." با وجود اظهارات صريح رئيس حراست و رئيس دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه امير کبير مبني بر وجود اراده اي فراتر از اراده و ميل مسئولين دانشگاه براي برخورد با دانشجويان، دکتر رهايي، رئيس دانشگاه اميرکبير، با پذيرش مسئوليت کليه اقدامات انجام شده در اين دانشگاه عنوان داشت : "اعضاي انجمن اسلامي جوسازي مي کنند و فضاي دانشگاه را متشنج مي نمايند و همچنان از موضع بالا سخن مي گويند و ما بر مواضع اصولي خود ايستاده ايم." اين در حالي است که به گزارش خبرنامه امير کبير، چندي پيش و در پي بالا گرفتن انتقادات از دکتر رهايي به دليل تخريب ساختمان انجمن اسلامي در نيمه هاي شب ، با آوردن بولدوزر به داخل دانشگاه، آن هم تحت تدابير شديد امنيتي در اطراف دانشگاه، وي در جلسه اي خصوصي گفته بود براي انجام اين کار از بيرون دانشگاه به شدت تحت فشار بوده است. موضوع برخورد با دانشجويان با دستور مقامات بالا و خارج از دانشگاه امر جديدي نيست و بارها دانشجويان به آن اشاره کرده و روند سرکوب جنبش دانشجويي را به سياست دولت ربط داده اند که از طريق نهادهايي مانند کميته هاي انضباطي، گزينش، بسيج دانشجويي، دفتر نهاد هاي نمايندگي ولي فقيه و ديگر نهادها و در بيرون از دانشگاه عملا از طريق وزارت اطلاعات و يا نهادهايي مانند اطلاعات سپاه پيگيري مي شود. چندي پيش محمود احمدي نژاد نيز در يک سخنراني در حضور جمعي ازجوانان، دستور پاکسازي اساتيد و دانشجويان دانشگاه ها را صادر کرده و از آنها کمک طلبيده بود. از زماني که دولت احمدي نژاد روي کار آمده است، تعدادي از دانشجويان دستگيرو انجمن هاي فعال دانشجويي و نشريات دانشجويان بسته شده است. دولت جديد با گسترش احضار ها و پرونده سازي براي دانشجويان و صدور احکام محروميت از تحصيل دور جديدي از برخوردهاي غير قانوني با پوشش قانوني را تجربه مي کند. فعالان دانشجويي مدعي هستند اين برخوردها گام به گام و تدريجي صورت ميگيرد تا هزينه يک انقلاب فرهنگي مانندگذشته بر نظام تحميل نگردد. در ادامه اين اقدامات و تنها در طي چند روز گذشته، سيدحسين جاوداني، از فعالان دانشجويي جريان دموكراسي‌‏خواه دانشگاه تهران، به دو ترم محروميت از تحصيل با احتساب سنوات محكوم شد، سعيد حجاريان، از شوراي علوم سياسي و محسن كديور، از شوراي فلسفه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس کنار گذاشته شدند، اسامي تعدادي ديگر از دانشجويان سه ستاره هم اعلام شد که همچنان از آنها ثبت نام بعمل نمي آيد. از طرفي در مازندران، به علت گسترش فشارهاي امنيتي بر فعالان دانشجويي وانجمن اسلامي دانشکده‌ فني دانشگاه مازندران ، اعضاي اين انجمن روز يکشنبه در اقدامي نمادين آرشيو نشريات قديمي انجمن را براي پخش رايگان در بين دانشجويان، روي ميزي در صحن دانشگاه قرار دادند. با افزايش جمعيت، حراست دانشگاه به همراه مسئول جديد امور فرهنگي به‌سرعت خود را به محل تجمع دانشجويان رساندند و از پخش اين نشريات [که همگي مجوز داشتند] جلوگيري به‌عمل آوردند که پس از دقايقي جو دانشگاه به‌شدت متشنج شد و فعالين انجمن اسلامي با مسئولين امنيتي دانشگاه وارد درگيري لفظي شديدي شدند. اعتراض به انقلاب فرهنگي دوم با گسترش برخورد با دانشجويان، تداوم اخراج اساتيد و ايجاد مانع در برابر فعاليت هاي آزاد آکادميک در ايران، روابط عمومي دفتر تحكيم وحدت اطلاعيه اي صادر کرد. در اين بيانيه آمده است: "بي مراد نيست سخن از بيداد سکولاريسم راندن و بر ساحت دانشگاه تاختن. هدف خاموشي دانشگاه به عنوان مرکز نقد آکادميک بر اعمال حاکمان است " در اين بيانيه همچنين به موانع ايجاد شده براي دو استاد دانشگاه، آقايان دكتر محسن كديور و دكتر سعيد حجاريان اشاره شده است: " آقاي دكتر حجاريان از حق تدريس محروم گشته اند و دكتر محسن كديور با مشكلاتي در عرصه آموزش و پژوهش مواجه گرديده اند." دفتر تحکيم وحدت، ضمن محكوم كردن آنچه "اقدامات خردستيزانه دولت" ناميده، هشدار مي دهد كه سكوت و كم تحركي نيروهاي سياسي، آينده تاريكي را براي كشور رقم خواهد زد. در پايان اين بيانيه از برخوردهاي اخير با دانشجويان به عنوان بخشي از پروژه انقلاب فرهنگي دوم ياد شده و آمده است: " بر همه فعالان سياسي وفرهنگي كشور لازم است كه با تشکيل جبهه فراگير و دفاع از دانشگاه در مقابل اقدامات تنگ نظرانه و قرون وسطايي ايستادگي نمايند

3
تن از نمايندگان كارگري به شعبه 11 بازپرسي دادسراي عمومي واقع در ميدان منيريه تهران احضار شدند
به گزارش ايلنا, رجبعلي شهسواري رئيس اتحاديه كارگران قراردادي و پيمانكاري كشور , عليرضا حيدري دبير كانون عالي شوراهاي ا سلامي كار كشور وپرويز احمدي پنجكي رييس سابق كانون عالي شوراها افراد به محاكم قضايي احضار شده اند . "عليرضا حيدري" دبير كانون عالي شوراها در گفت وگو با ايلنا گفت‌‏: روز شنبه 13 آبان در شعبه 11 بازپرسي حاضر خواهيم شد و پس از آن رسانه ها را از جزئيات اين موضوع مطلع خواهيم كرد . گفته مي شود كه رجبعلي شهسواري به دليل مسايل اخير در خصوص عنوان اتحاديه كارگران قراردادي و آقايان پرويز احمدي پنجكي و عليرضا حيدري رييس و دبيركانون عالي شوراها به دليل مسايل پيش آمده پيرامون انتخابات اين كانون به دادگاه احضار شده اند
محكوميت 16 ماه حبس عباس لساني، يكي از بازداشت‌‏شدگان حوادث اخير اردبيل از به 18 ماه افزايش يافت
شعبه اول دادگاه تجديدنظر استان اردبيل، محكوميت 16 ماه حبس تعزيري عباس لساني، از بازداشت‌‏شدگان حوادث خرداد ماه اردبيل را كه هم‌‏اكنون در زندان به سر مي‌‏برد، به 18 ماه حبس افزايش داد. محمدرضا فقيهي، وكيل مدافع لساني در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با اظهار شگفتي از اين حكم دادگاه تجديدنظر استان اردبيل، گفت: پس از اينكه شعبه 105 عمومي جزايي اردبيل موكلم را به تحمل 16 ماه حبس تعزيري و 50 ضربه شلاق محكوم كرد، نسبت به اين رأي اعتراض كرديم كه اين پرونده با اعتراض ما به دادگاه تجديدنظر استان اردبيل ارجاع شد. متأسفانه دادگاه تجديدنظر، تقاضاي دادستان عمومي و انقلاب اردبيل مبني بر تشديد مجازات موكلم از بابت اتهام شركت در اخلال در نظم، آسايش و آرامش عمومي كه پيش از اين براي اين اتهام 10 ماه حبس تعيين شده را مورد پذيرش قرار داد و در نهايت مجازات موكلم در اين اتهام را از 10 ماه به 12 ماه حبس افزايش داد. وي افزود: در تبصره 3 ماده 22 قانون تشكيل دادگاه‌‏هاي عمومي و انقلاب قانونگذار در جهت توسيع اختيارات دادستان، آورده است كه اگر فردي به كيفر محكوم شد، محاكم عالي نمي‌‏توانند ميزان اين مجازات را ارتقا دهند، مگر به درخواست دادستان و شاكي خصوصي. در واقع دادگاه تجديدنظر با تمسك به اين تبصره، مجازات موكلم را از 16 ماه به 18 ماه حبس افزايش داده است.وكيل مدافع لساني، ادامه داد: دادستان اردبيل با استناد به ماده 19 قانون مجازات اسلامي خواستار تتميم و تكميل مجازات تعزيري موكلم و افزايش اين محكوميت در اتهام شركت در اخلال در نظم، آسايش و آرامش عمومي از 10 ماه حبس به 12 ماه حبس و در مجموع از 16 ماه حبس به 18 ماه حبس و نيز تحمل 50 ضربه شلاق شده بود كه اين تقاضا مورد پذيرش دادگاه تجديدنظر قرار گرفت. ضمن اينكه دادگاه تجديدنظر با كمال تأسف در حكم خود اقامت اجباري لساني به مدت سه سال در شهرستان طبس را نيز آورده است.فقيهي تأكيد كرد: اين حكم در تاريخ قضايي جمهوري اسلامي بي‌‏سابقه است و اگر هم بي‌‏سابقه نيست، بنده از مسبوق به سابقه بودن اين حكم بي‌‏اطلاعم. زماني كه دادگاه بدوي موكلم را در اتهام شركت در اخلال در نظم، آسايش و آرامش عمومي به مجازات تكميلي محكوم نكرده است، چطور دادگاه تجديدنظر محكوميت صادره از سوي دادگاه بدوي را افزايش مي‌‏دهد. وي افزود: بنده اين رأي را سليقه‌‏اي مي‌‏دانم و به طور قطع نسبت به اين حكم در شعب تشخيص ديوان عالي كشور اعتراض خواهم كرد
درگیری خونین در زندان گوهردشت
بنابر گزارشات رسیده از زندان گوهر دشت کرج طی یک درگیری خونین در این زندان تعداد زیادی از زندانیان عادی مجروح و راهی بیمارستان شدند .
صبح روز چهارشنبه 10/8/85 عده ای از زندانیان عادی در بند یک زندان گوهر دشت که اکثرا مجهز به سلاح های سرد بودند طی یک درگیری خونین بشدت مجروح شدند . پس از این درگیری به دلیل شدت جراحات وارده بر زندانیان، آنها را برای درمان به خارج از زندان منتقل کردند. برخی اخبار تایید نشده از کشته شدن دو نفر در این درگیری ها خبر می دهد .
لازم به ذکر است مسئولین زندان گوهر دشت کرج اقدام به تشکیل باندهایی از زندانیان عادی و خطرناک کرده اند و از این افراد برای پخش مواد مخدر، حذف فیزیکی زندانیان و ایجاد درگیری با زندانیان سیاسی استفاده می کند
تائید حکم زندان برای 3 جوان در سقز
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان
سه شهروند کرد به نامهای" افشین محمدی" ، " هیمن ویسی" و " ابراهیم صالحی" به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی به حبس تعلیقی محکوم و 2 نفر آنها زندانی شده اند.
2 جوان 18 ساله سقزی به نامهای " افشین محمدی" و" هیمن ویسی" به اتهام شرکت در اعتراضات مدنی شهر سقز و اقدام علیه امنیت داخلی در دادگاه انقلاب اسلامی به ترتیب به 2 سال و 8 سال حبس محکوم شده اند .
دادگاه تجدید نظر استان حکم نامبردگان را به ترتیب به 2 سال و 8 ماه تائید کرد. در همین رابطه دادگاه تجدید نظر استان حکم محکومیت شهروند دیگری به نام " ابراهیم صالحی" را نیز برای 6 ماه تائید کرد . در حال حاضر هیمن ویسی و ابراهیم صالحی زندانی شده اند و افشین محمدی نیز با تودیع تامین وثیقه در انتظار نظر دیوان عالی کشور است
تشدید سرکوب زنان در ایران به بهانه "بدحجابی"
نیروی سرکوبگر انتظامی در اصفهان به بهانه "بدحجابی" تنها طی هفته گذشته 47 تن از زنان و دختران را در این شهر دستگیر کرده است.
خبرگزاری حکومتی فارس طی گزارشی در این باره نوشت "با اجرای طرح امنيت اجتماعي در شهرستان اصفهان و در راستای مبارزه با مظاهر علنی فساد، طی هفته گذشته، 47 نفر از افراد بدحجاب دستگير و به بيش از يک هزار و 500 نفر تذكر داده شد."
لازم به ذکر است که در فرهنگ آخوندی، "تذکر به زنان بدحجاب" یعنی بازجويی خیابانی از آنان توسط اوباش حکومتی

اعتصاب زنان ورزشکار در ایران
تيم ملي تالو زنان ايران كه چندي پيش به دستور رئيس فدراسيون از اعزام به بازي‌هاي آسيايي دوحه بازماند، دست به اعتصاب زد. به گزارش خبرگزاري فارس، اين تيم با وجود ماه ها تمرين در اردوهاي تيم ملي به صلاحديد رئيس فدراسيون در زمره كاروان اعزامي به دوحه قرار نگرفت. گويا صمد وليزاده در مشورتي كه با مربي چيني اين تيم كه به تازگي وارد ايران شده، انجام داده است، به اين نتيجه رسيده كه بانوان تالوكار مدال آور نيستند؛ به همين دليل بايد از اين سفر صرف نظر كنند.
همين مسئله عصبانيت اعضاي تيم بانوان را در پي داشت؛ به طوريكه به نشانه اعتراض در محل فدراسيون اعتصاب كردند.
اين ملي‌پوشان معتقد بودند در گفت و گوها و ديدارهايي كه با مسئولان كميته ملي المپيك و سازمان تربيت بدني داشته اند، مخالف حضور تالوكاران زن ايران در دوحه نبوده اند و اين موضوع به درخواست رئيس فدراسيون صورت گرفته است.
همچنين افراد اعتصاب كننده به عدم پرداخت حقوق خود در مدت حضور در اردوها اعتراض داشتند و نكته جالب اين بود كه رئيس فدراسيون حتي حاضر نبود نمايندگان اين افراد را به اتاق خود راه دهد
جمهوری اسلامی از
NPT
خارج می ‌شود
سایت حکومتی آفتاب: بنا بر گزارش‌های منتشر شده، شورای امنیت سازمان ملل متحد روز جمعه بحث در مورد پیش‌نویس قطعنامه تهیه شده از سوی تروئیکای اروپا برای تحریم ایران را آغاز می‌کند. این در حالی است که تهران با تاکید بر عدم تعلیق غنی سازی، حق انجام اقدامات مقتضی در صورت اعمال فشار شورای امنیت را برای خود محفوظ دانسته‌ است. واکنشی که اینک توسط برخی مسئولان دخیل در پرونده هسته‌ای (از جمله اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس) حتی تا مرز خروج از NPT و قطع همکاری با آژانس نیز عنوان می‌شود.در همین رابطه حمید رضا حاجی بابایی عضو هیات رئیسه مجلس گفت: ایجاد محدودیت برای ایران با واکنش‌های متقابل مواجه می‌شود و در صورتی که بخواهند این محدودیت‌ها را اعمال کنند، ورود بازرسان آژانس بیت المللی انرژی اتمی را ممنوع خواهیم کرد و همچنین در عضویت خود در NPT تجدیدنظر خواهیم کرد.
حاجی‌ بابایی وظیفه پیمان «NPT» را کمک و تقویت کشورها برای به دست آوردن فناوری صلح آمیز هسته‌ای ذکر و خاطرنشان کرد: اگر شورای امنیت بخواهد این گونه عمل کند، دیگر ضرورتی ندارد که به معاهده متعهد بمانیم.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین هماهنگ شدن مواضع کشورهای گروه 1+5 برای تحریم ایران را بسیار بعید دانست و اظهار داشت: روسیه هنوز برای پذیرش قطعنامه اعلام آمادگی نکرده است و به نظر می‌آید که زمان تصویب آن نیز به تعویق افتد چرا که هماهنگی‌های لازم به وجود نیامده است.
حاجی‌بابایی در عین حال تصویب قطعنامه را نیز محتمل دانست و در این مورد گفت: اگر این اتفاق بیافتد قطعا کشورهای گروه 1+5 پا در راهی نهاده‌اند که آخر و عاقبت آن نامشخص است چرا که جمهوری اسلامی قصد عقب ‌نشینی ندارد.
عضو هیأت رئیسه مجلس با بیان این که مسئولین باید تمام توان دیپلماسی کشور را به کار گیرند افزود مقامات باید همه نیروی خود را برای خنثی نمودن فشارهای وارده بر ایران به کار گیرند.
وی در خصوص آثار تحریم در ایران گفت: مسلما تحریم ضرر و زیان‌هایی به توسعه کشور وارد می‌آورد اما ضرر آن برای کشورهای دیگر هم کم نیست به همین دلیل من اعتقاد دارم که این تحریم با قوت انجام نمی‌پذیرد و تأثیرات زیادی را بر ایران وارد نمی‌کند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: حس من این است که تحریم ایران با چنین شکل و شمایلی که در پیش‌نویس قطعنامه موجود است، نخواهد بود و قطعا تعدیل خواهد شد. در این میان فقط روسیه واقعیت‌هایی را می‌فهمد و نگران است.
حمیدرضا حاجی‌بابایی در پایان تاکید کرد: علی‌رغم میل باطنی آمریکا، تحریم نمی‌تواند نتایج لازم را بر کشور بگذارد و در نتیجه ایالت متحده در دنیا منزوی و منفور خواهد شد.


خاتمی: دموکراسی را نمی توان صادر کرد
محمد خاتمی، رييس جمهور سابق ايران، در سخنانی در لندن تلاش برای استقرار دموکراسی غربی در ساير نقاط جهان را مورد انتقاد قرار داد.
آقای خاتمی که سرگرم ديدار از بريتانياست در سخنرانی خود در چتم هاوس در لندن گفت که تجارب يک کشور را نمی توان به يک منطقه ديگر جغرافيايی با فرهنگ و شرايط مختلف تعميم داد و افزود که دخالت نظامی آمريکا باعث ريشه کنی تروريسم يا حتی مانع آن نشده بلکه به اشکال تازه آن در خاور ميانه دامن زده است.
آقای خاتمی گفت: "يکی از بزرگترين لطيفه های آقای بوش اين است که می گويد قصد صدور دمکراسی را دارد. دمکراسی چيزی نيست که بتوان صادر کرد يا به کسی داد."
وی اظهار داشت که هرچند بذر دمکراسی در غرب کاشته شده اما در شرق و در جهان اسلام، به خاطر شرايط متفاوت، به شکل مختلفی رشد و نمو خواهد کرد
آقای خاتمی با اشاره به اينکه ايران حامی و پشتيبان دولت های نوپای عراق و افغانستان است، گفت او معتقد است که اقدامات آمريکا در منطقه اشتباهی پرهزينه بوده و باعث تشديد تروريسم شده است.
محمد خاتمی سياستمدار اصلاح طلب است که از سال 1997 تا 2005 رئيس جمهور ايران بود، نخستين مقام ارشد ايرانی از زمان انقلاب اسلامی است که از بريتانيا ديدن می کند.
معترضان سفر آقای خاتمی به بريتانيا از جمله او را به خاطر آنچه سرکوب مخالفان در دوران رياست جمهوری اش می دانند مسئول می شناسند.
آقای خاتمی در سخنرانی خود در مورد کارنامه حقوق بشر ايران گفت که شکنجه قابل قبول نيست و ايران در دوران رياست جمهوری او به دمکراسی نزديکتر شده است.
وی در مورد ادعاهای مربوط به نقش خود در "سرکوب ها" که توسط مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ايران مطرح می شود نيز گفت: "بدرفتاری هايی در برخی موارد روی داده که من در موقعيتی نبودم که بتوانم کاری در مورد آنها بکنم."
وی گفت ايران برخلاف برخی کشورهای خاورميانه، که از آنها نام نبرد، در زمينه حقوق زنان پيشرو بوده اما اذعان داشت که راه "خيلی خيلی درازی" تا رسيدن به دمکراسی باقی مانده است.
تظاهرات مخالفان
در بيرون محل سخنرانی آقای خاتمی در لندن (موسسه "چتِم هاوس"، که يک موسسه مطالعات خارجی در مرکز لندن است)، بيش از يکصد تظاهر کننده مخالف جمهوری اسلامی تجمع کرده بودند.
این تظاهرکنندگان از گروه های مختلف از جمله حزب کمونیست کارگری، سلطنت طلبان، مجاهدین خلق، اتحادیه پناهندگان ایرانی بریتانیا و حزب دمکراتیک خلق الاحواز بودند و به زبان های فارسی و انگلیسی علیه جمهوری اسلامی شعار می دادند و تصاویری از زندانیان سیاسی، اعدام شدگان و ماکت های هجو آمیز رهبران جمهوری اسلامی را در دست داشتند.
در هر قسمت تظاهرکنندگان پرچم های مختلفی در دست داشتند: پرچم های سرخ، پرچم شیر خورشید، آرم سازمان مجاهدین خلق و یا پرچمی شبیه پرچم سابق عراق و با وجود سرمای هوا ضمن اعتراضات پر سرو صدا به حضور خاتمی، رهگذران را نیز دعوت به توقف و گفتگو در باره جمهوری اسلامی ایران می کردند.
تظاهرکنندگان که به شدت توسط پلیس مهار شده بودند، از رسانه ها درباره آنچه عدم توجه به خواسته ها و اعتراضات مخالفان حضور خاتمی در بریتانیا می خواندند اعتراض داشتند.
شیوا محبوبی دبیر شاخه بریتانیای حزب کمونیست کارگری در باره علت تظاهرات علیه خاتمی به سایت فارسی بی بی سی گفت: در دوران حاکمیت خاتمی تظاهرات دانشجویان سرکوب شد و حدود دویست نفر در ایران اعدام شده اند، حقوق همجنس گرایان و اقلیت ها نادیده گرفته شد و مقررات اسلامی سبب آزار مردم شد
دبیر تشکیلات حزب کمونیست کارگری ایران در بریتانیا معتقد است که اعتبار دادن به خاتمی برای آن است که دولت های غربی خواستار حفظ نظام جمهوری اسلامی هستند.
مخالفان جمهوری اسلامی که چهارشنبه شب در برابر چتم هاوس گرد آمده بودند می گویند که اعتراض آنان به حضور رئیس جمهور پیشین ایران در بریتانیا و اعطای دکترای افتخاری به وی توسط دانشگاه سنت آندروز، حمایت هایی را نیز از سوی جامعه بریتانیا جلب کرده است.
آقای صفا عین اللهی که می گوید یکی از دو ایرانی است که علیه خاتمی به پلیس شکایت کرده و خواستار بازداشت وی شده است می گوید: دادخواست وی علیه خاتمی در اداره پلیس به دلیل فقدان مدارک لازم رد شده است اما وی معتقد است که مدارک لازم و مستدل به پلیس ارائه کرده است.
آقای عین اللهی "دست های پشت پرده" را مانع از رسیدگی به شکایت خود می داند و می گوید که شکایت خود را به دادگاه عالی اتحادیه اروپا خواهد برد.
یکی از تظاهرکنندگان وابسته به جبهه الاحواز می گوید: ما به این دلیل علیه خاتمی در اینجا تظاهرات می کنیم که در زمان ریاست جمهوری او نامه وی برای "پاکسازی نژادی" قوم عرب منتشر و منجر به تظاهراتی شد که به کشته شدن مردم انجامید.
در آوريل سال 2005 نامه ای منسوب به محمد علی ابطحی، رييس دفتر محمد خاتمی در زمان رياست جمهوری او، منتشر شد که در آن از "کاهش دادن سکنه عرب در استان خوزستان و انتقال اقوام ديگر ايرانی به اين منطقه" سخن به ميان آمده بود. آقای ابطحی و ديگر مقامات جمهوری اسلامی صدور و وجود چنين نامه ای را قويا تکذيب کردند و آن را جعلی خواندند ولی در برخی شهرهای جنوبی گروه هايی از مردم به خيابانها ريختند و تظاهرات گسترده ای به راه انداختند. در آن تظاهرات که دخالت نيروی انتظامی را به دنبال داشت تعدادی کشته شدند.
تظاهرکننده وابسته به جبهه الاحواز در لندن معتقد است که مسئولیت سال گذشته حوادث استان خوزستان با رئیس جمهور وقت ایران بوده است و خاتمی باید در این باره پاسخگو باشد

در تعقيب يك جنايتكار

گزارش حزب كمونيست كارگرى ايران از تظاهرات عليه حضور خاتمى در لندن

ما اعلام كرده بوديم نميگذاريم خاتمى شمشير خونين اسلام را در خارج از ايران مخفى كند و لبخند ژكوند اسلامى تحويل مردم دهد و گفتيم ما آزاديخواهان قدم به قدم اين جنايتكار را تعقيب مى كنيم .

در ادامه تظاهرات عليه حضور خاتمى در دانشگاه "سنت اندروز" كه معروفترين رسانه هاى بين المللى از جمله آسوشيىتدپرس، تايمز و” بى بى سى” مجبور شدند صداى اعتراض ما كمونيستها و آزاديخواهان را منعكس كردند و از زبان ما گفتند و نوشتند جمهورى اسلامى چيزى جز يك ماشين كشتار و فقر و تباهى مردم نيست.

همانطور كه حزب كمونيست كارگرى ايران اعلام كرده بود روز چهارشنبه اول نوامبر ٢٠٠۶ در مقابل "چاتم هاوس" صدها نفر دست به تظاهرات زدند و طنين شعارهاى مرگ بر جمهورى اسلامى، تروريست برو گم شو، خاتمى يك جنايتكار است و بايد محاكمه شود فضاى اطراف "چاتم هاوس" را پر كرده بود و توجه عابرين را به خود جلب كرد. صف حزب كمونيست كارگرى ايران با عكسهايى از عاطفه رجبى، كبرى رحمانپور و اعدام همجنسگرايان، اسامى اعدام شدگان، ليستى از جنايات خاتمى و رژيم اسلامى و باندرول بزرگى كه بر روى آن نوشته شده بود: "خاتمى و ساير سران رژيم جمهورى اسلامى بايد به جرم جنايت عليه بشريت محاكمه شوند " آراسته شده بود. اطلاعيه هاى حزب نيز به زبان انگليسى و فارسى در ميان عابرين پخش گرديد كه با استقبال آنان روبرو شد.

رسانه هاى خبرى از جمله بخش انگليسى و فارسى صداى آمريكا و بخش فارسى بى بى سى با شيوا محبوبى، دبير تشكيلات حزب كمونيست كارگرى ايران در بريتانيا، مصاحبه كرده و از وى در رابطه با اهداف تظاهرات و حضور خاتمى سوال كردند. شيوا محبوبى اظهار داشت خاتمى و احمدى نژاد دو بال رژيم اسلامى هستند و هر دو در خدمت حفظ جمهورى اسلامى ميباشند؛ وى همچنين گفت، تحت حاكميت خاتمى تعداد زيادى دستگير و اعدام شده اند و تنها چند مورد آن اعدام عاطفه رجبى و دو نوجوان همجنسگرا، سركوب اعتراض دانشجويان در سال ٢٠٠۴, كشتار كارگران خاتون آباد و احكام اعدام كسانى مانند كبرى رحمانپور بود .در اين تظاهرات به دعوت حزب كمونيست كارگرى ايران رئيس اتحاديه سراسرى دانشجويان انگليس شركت كرده و سخنرانى كرد. همچنين پيتر تاچل از سوى سازمان دفاع از همجنسگرايان، آوت ريج، در حمايت از اين اعتراض در تظاهرات شركت كرد.

"چاتم هاوس" و دانشگاه "سنت اندروز" ديدند نميتوانند بى صدا يك آخوند مرتجع اسلامى را بياورند و ببرند و با هم ديالوگ ضد تمدنها راه بياندازند. ما گفتيم مردم ايران رژيم جمهورى اسلامى را مى شناسند و حضور خاتمى در انگليس فرصتى بود تا بخش وسيعترى از مردم در خارج از ايران نيز انتظار مردم ايران را از يك جامعه آزاد و برابر ببينند و بشنوند. ما اعلام كرده ايم تضمين ميكنيم كه هميشه و در همه حال كل رژيم اسلامى را نزد جهانيان رسوا كنيم و مانع حضور جنايتكاران اسلامى در خارج از كشور شويم. ماگفتيم در تعقيب جنايتكاران اسلامى مبارزه سنگر به سنگر با اين حكومت آدمكش لحظه اى درنگ نخواهيم كرد و اين كمترين انتظار جامعه از ما آزاديخواهان و كمونيستها است. ما نماينده يك زندگى انسانى براى همه مردم ايران و نماينده خلاصى از شر جمهورى اسلامى هستيم و كسانى كه تريبون در مقابل خاتمى ها و ديگر جنايتكاران اسلامى قرار ميدهند مهر تاييد بر همه جنايتهاى جمهورى اسلامى ميزنند.

مرگ بر جمهورى اسلامى
زنده باد آزادى و برابرى
زنده باد جمهورى سوسياليستى

تشكيلات خارج كشور حزب كمونيست كارگرى ايران - واحد بريتانيا
٢ نوامبر ٢٠٠۶


مردم! در برابر تهاجم فاشيستي به كارگران و پناهندگان افغانستاني بايستيد

جمهوري اسلامي اخيرا حمله و فشار بر پناهندگان افغانستاني را شدت بيشتري داده است. در اين تهاجم فاشيستي ترين توهين ها و تحقيرها و تبليغات عليه مردم زاده افغانستان از رسانه هاي دولتي به كار گرفته ميشود. خيل عظيمي از نيروهاي آموزش ديده انتظامي به خدمت گرفته شده اند تا كارگران افغاني را در هركجا كه هستند شناسايي كنند و دستگير و روانه بازداشتگاهها نمايند. اين دستگير شدگان هرروز به مرزهاي افغانستان برده ميشوند و با تحقير در ناكجا آبادهاي جنگ زده رها ميشوند. خانواده هاي افغانستاني در ايران حتي آنها كه اقامت قانوني دارند بشدت در تنگنا و فشار قرار ميگيرند تا خود ايران را ترك كنند. كودكان از مدارس اخراج ميشوند. شهريه هاي سنگيني براي كودكاني كه پدر يا مادرشان زاده افغانستان باشد بسته ميشود. در هفته هاي گذشته يك تجمع خانواده هاي افغاني در مشهد كه به اين شهريه ها اعتراض داشتند و در برابر دفتر سازمان ملل در اين شهر تجمع كرده بودند به شدت در پيش چشم دست اندركاران سازمان ملل مورد حمله قرار گرفت و زنان و مردان و كودكان به شدت كتك زده شدند. كارگران افغانستاني را از كارخانه ها و كارگاهها اخراج و مستقيما دستگير ميكنند. يك كارزار كثيف تبليغي عليه پناهندگان افغانستاني به راه انداخته اند كه با تبليغات دستگاه هيتلري مو نميزند. افغانها را مستقيما و رسما عامل جرم و جنايت و قتل و نا امني و بي بند و باري و همه ناهنجاريهاي اجتماعي معرفي ميكنند. فرمان يورش به افغانها را بارها از رسانه هاي دولتي صادر كرده اند. در اين كارزار فاشيستي تمام بخشهاي حكومت مستقيما دست دارند. رسما يك "طرح ضربتي" براي دستگيري و اخراج افغانستاني ها را به اجرا گذاشته اند و وزير كار جمهوري اسلامي اعلام كرد كه بر اساس اين طرح طي سه ماه بيش از ٥٠٠ هزار افغاني از ايران اخراج خواهند شد.
بنا به آمار جمهوري اسلامي بيش از يك ميليون پناهنده افغانستاني در ايران زندگي ميكنند. اين پناهندگان عموما به عنوان كارگر در سخت ترين و نا امن ترين و نا مطبوع ترين كارها به كار گرفته ميشوند و به شديد ترين وضعي از آنها كار كشيده ميشود. شرايط كارشان از بردگي تفاوت چنداني ندارد. از هيچگونه تاميني برخوردار نيستند. دستمزدهايشان از حداقل دستمزد رسمي زير فقر بسيار پايين تر است. كارفرمايان حريص در سايه اين تهاجم حكومت و بي تاميني و بي پناهي كارگران افغاني، همين دستمزدهاي بسيار پايينشان را هم بالا ميكشند و غير انساني ترين شرايط كار را بر آنها تحميل ميكنند. صداي اين بخش از جامعه در هيچ كجا انعكاسي نمي يابد.

با اين كارزار فاشيستي و كثيف حكومت اسلامي بايد بطور جدي و وسيع مقابله كرد. جمهوري اسلامي ميخواهد بار تمام مشكلات اجتماعي نظير بيكاري و اعتياد و جنايت را كه عامل مستقيمش خود حكومت و چپاول و ستمگري طبقه حاكم است به گردن پناهندگان بيندازد. اين روش شناخته شده همه حكومتهاي فاشيستي و دست راستي و متكي به ناسيوناليسم است. نبايد اجازه داد كه جنايتكاران حاكم بر ايران در سايه ناسيوناليسم ايراني، بخشي از مردم را اينچنين مورد توهين و تحقير و شكنجه قرار دهند. از نظر كارگران و مردم متمدن انسانها مستقل از زادگاه و شناسنامه هايشان از حقوق برابر انساني برخوردارند. كارگران و پناهندگان افغانستاني و عراقي و پاكستاني به صرف اينكه در ايران زندگي و كار ميكنند، حق دارند از تمام حقوق انساني در اين كشور برخوردار شوند. ما كارگران و مردم بايد انسانيت و برابري و ارزشهاي والاي انساني را نمايندگي كنيم. جامعه اي كه با بخشي از شهروندانش اين چنين غير انساني برخورد كند نميتواند خودرا از جنايت و جانيان خلاص كند.
كارگران! مردم شريف!
تهاجم به پناهندگان حمله اي به همه جامعه و كارگران و مردم حق طلب است. از حقوق انساني پناهندگان و كارگران افغانستاني و همه پناهندگان قاطعانه دفاع كنيد! هم سرنوشتي و همبستگي خود با اين بخش از مردم اين كشور را با صداي رسا اعلام كنيد. به حكومت نشان دهيد و اعلام كنيد كه شما مردم شريف در اين تهاجم كثيفي كه عليه پناهندگان افغانستاني براه انداخته، جانب پناهندگان را ميگيريد و خودرا در كنار آنها ميدانيد. به حكومت نشان دهيد كه اجازه نميدهيد گناه نابسامانيهاي اجتماعي را به گردن بخشي از محرومترين مردم اين كشور قرار دهد. توهين و تحقير و پايمال كردن ابتدايي ترين حقوق پناهندگان را تحمل نكنيد! جمهوري اسلامي خود بايد پاسخگوي بيكاري و فقر و اعتياد و جنايت و فساد باشد و نميتواند و نخواهد توانست گريبان خودرا از فشار اعتراضات ما كارگران و مردم با اين يورش ضد انساني به پناهندگان خلاص كند.

مرگ بر جمهوري اسلامي
زنده باد آزادي برابري حكومت كارگري
زنده باد جمهوري سوسياليستي
حزب كمونيست كارگري ايران
١١ آبان ١٣٨٥ – ٢ نوامبر ٢٠٠٦


اطلاعيه شماره 4
3000
کارگر کشت و صنعت کارون وارد پنچمین روز اعتصاب شدند


همانطور که در اطلاعیه های قبل به اطلاع رساندیم، 3000 کارگر کشت و صنعت کارون شوشتر از روز 6 آبانماه دست به اعتصاب زدند. اعتصاب کارگران امروز وارد پنچمین روز خود شده است و کارگران همچنان متحد و مصمم به اعتصاب ادامه میدهند. خواستهای کارگران پرداخت فوری پاداش به مدت یکماه، پرداخت بموقع دستمزدها، پایان دادن به تبعیضات و پارتی بازی ها، و نیز اخراج و محاکمه مدیر شرکت در حضور کارگران است.

مدیریت نیز بیکار ننشسته و مدام مشغول توطئه برای شکستن اعتصاب است. روز ١٠ آبان مديريت با دسيسه و در همدستي با پيمانكاران و استفاده از يكسری روابط، توانستند نی ها را به آسياب انتقال دهند و خرد كنند. همچنين با شركت گاز توافق كردند كه گاز را وصل كنند. اما علیرغم اين كار همچنان تعطيل است. نی برها به شهر خود برگشته اند. قسمت بهره برداري تعطيل است. در منطقه برداشت سيم خاردار كشيده شده است و كارگران تنها امور مربوط به نيازهاي زيستي خود در كارخانه را انجام ميدهند. توليد بطور کلی خوابيده است. مديريت در فشار جدی قرار گرفته و قول داده است كه پنجشنبه ١١ آبان طلب كارگران را پرداخت كند.

زنده باداتحاد و همبستگي طبقاتي كارگران
پیروز باد اعتصاب کارگران کشت و صنعت کارون شوشتر
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب کمونیست کارگری ایران
10
آبان 1385، 1 نوامبر 2006

شفیع صفری بر اثر گاز گرفتگی جان باخت

شفيع صفري 27 ساله متولد روستای اویهنگ ديروز چهار شنبه 10 آبان 1385 در شهر دماوند بر اثر گاز گرفتگی جان باخت

شفیع در شهر دماوند کارگری میکرد. هنگامی که مادرش متوجه میشود که شفیع در محل کارش حاضر نشده است٬ همراه با دایی شفیع به خانه او رفته و بعد از چند ساعت وارد خانه مي شوند. در این هنگام مادر و دایی او متوجه میشوند که شفیع و همسرش هر دو در حمام در حالت بی هوشی افتاده اند. آنها بلافاصله هر دو نفر را به بيمارستان انتقال میدهند. متاسفانه شفیع نرسیده به بیمارستان جان باخته است و همسرش هنوز در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان در تهران بستری است.

امروز 11 آبان ماه حدود 500 نفر از مردم شهر دماوند که اکثرأ کارگران مهاجری هستند که از مناطق مختلف کردستان به منظور کارگری به این شهر مهاجرت کرده اند٬ برای ابراز همدردي با خانواده شفيع در کنار اين خانواده هستند. جنازه شفیع را به پزشکی قانونی برده اند.
لازم به ذکر است دماوند شهري کارگري است و کارگران از جاهاي مختلف براي کار به دماوند مي آيند .پدر شفيع 20 سال پيش وقتي شفيع کودکي 7 ساله بود بر اثر کار سخت ساختماني در همین شهر جان باخته است. مرگ شفيع شهر دماوند را متاثر کرده است.

مردم و کارگرانی که برای گرامیداشت همکارشان تجمع کرده اند٬ دولت جمهوری اسلامی را مسول مرگ شفیع و صدها کارگر دیگر میدانند. کارگران اعلام کردند که هر ساله بر اثر گاز گرفتي تعدادي جان خود را از دست مي دهند. یکی از کارگران در این تجمع گفت: استاندارد پایین لوله کشی گاز و عدم ایمنی در محل کار و زندگی کارگران٬ سالانه تعدادی از ما را این چنین قربانی میکند و عملأ محل کار و زندگی ما به قتلگاه ما تبدیل شده است.
شفیع صفری کارگر جوان و صمیمی بود که رفقا و همکارانش را بشدت متاثر کرده است. جان باختن شفیع بشیتر از همه برای خانواده او واقعه ای دردناک است. کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران جان باختن شفیع صفری را به خانواده٬ دوستان و همکارانش صمیمانه تسلیت میگوید.

کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران
11 آبان1385- 2 نوامبر2006


http://www.shora-b.com/Contents/News/htm/270.htm

ما از حرمت و شرفت انسانی خود و هم طبقه ای هایمان
دفاع خواهیم کرد ( کارگران گرداننده سایت شورا


امروز ساعت 4 بعد از ظهر شخصی که خود را مامور وزارت اطلاعات معرفی میکرد طی تماسی تلفنی با جعفر عظیم زاده اعلام کرد که قرار است فردا جلسه ای در منزل شما برگزار شود، ما از شما میخواهیم این جلسه را برگزار نکنید. شخص مزبور در پاسخ جعفر عظیم زاده مبنی بر اینکه چرا برگزار نکنیم اظهار داشت که کار شما غیر قانونی است و طبعات برگزاری آن بر عهده شماست.
بدین ترتیب ما کارگران گرداننده سایت شورا اعلام میکنیم که این جلسه یک مهمانی بین تعدادی از کارگران مراکز کارگری است که قرار است طی آن حول ایجاد تشکل سراسری کارگران اخراجی توسط کارگران بلاتکیف و اخراجی برخی مراکز کارگری، رایزنی هایی صورت بگیرد. ما کارگران فعال در سایت شورا به همراه سایر کارگران در مراکز کارگری مختلف ایجاد هر نوع تشکل کارگری را حق خود میدانیم و از ایجاد تشکل سراسری کارگران اخراجی بمثابه یکی از پایه ای ترین حقوق خود دفاع خواهیم کرد.
بنا به اعتراف برخی مقامات رسمی از اول امسال تاکنون دویست هزار نفر کارگر از کارهای خود اخراج شده اند. به واقع باید گفت که دویست هزار خانواده دیگر به روز سیاه تر از پیش نشانده شده اند، دویست هزار کارگر دیگر باید درمانده تر از پیش برای تامین هزینه های زندگی خود و خانواده هایشان، در زیر آواری از مشقات بی پایان زندگی بیش از پیش خرد شوند، دویست هزار خانواده کارگری دیگر باید همچون کارگران قائم شهر چشمان خود را بر تن فروشی دخترانشان فرو بندند، دویست هزار نفر خانواده دیگر باید فرزندانشان از رفتن به دانشگاه محروم بشوند، دویست هزار خانواده دیگر باید فرزندان خردسالشان برای زنده ماندن خود آواره کارگاهها و خیابانها بشوند و
..............
کارگران فرش البرز تنها بخش بسیار کوچکی از صدها هزار کارگری هستند که طی سالهای گذشته در مقابل تهاجم سرمایه داران به زندگی و معیشت شان به حال خود رها شده اند و هیچکس پاسخگوی از هم پاشیده شدن زندگی آنان نبوده است. کارگران ناز نخ قزوین 29 ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند، شیرازه زندگی کارگران نساجی قائم شهر از هم پاشیده شده است، کارگران نساجی کاشان،مخمل و ابریشم کاشان، نساجی شاهو، چینی ارس، 2200 کارگر شرکتهای پیمانکاری نفت گچساران، نساجی رحیم زاده اصفهان و...، ماههاست که دستمزدی دریافت نکرده اند، 56 نفر از کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران 9 ماه است که بدون دریافت دستمزدی، فقط به دلیل حق خواهی به حالت بلاتکلیف نگه داشته شده اند،هیچکس پاسخگوی آنان نیست، زندگی و معیشت کارگران شرکت واحد و خانواده هایشان را به گرو گرفته اند تا آنان را به زانو در آورند و
......

اداره کنندگان جامعه سالهاست که ناظر چنین وضعیتی در میان کارگران می باشند آنان نه تنها ناظر این وضعیت بوده و هستند بلکه خود یک طرف اصلی دامن زدن به یک زندگی مشقت بار برای کارگران میباشند. سرکوب کارگران شرکت واحد تهران، پرریس و فرش البرز و ضرب و شتم آنان و خانواده هایشان یکی از دهها و صدها نمونه مقابله با حق خواهی کارگرانی است که به عدم پرداخت دستمزدها و شرایط غیر انسانی کار خود اعتراض داشتند.
هر جا ما کارگران با کارفرمایی برای رسیدن به حقوقمان وارد کشمکش شده ایم بلافاصله سر و کله نیروهای امنیتی و باتوم بدست پیدا شده است، کسی با کارفرمایان کاری ندارد، کسی آنها را بدلیل نقض بدیهی ترین حقوق انسانی کارگران مورد بازخواست قرار نمیدهد، کسی از کارگر اخراجی نمی پرسد که اجاره بهای منزل مسکونی خود را از کجا میاورد، کسی از کارگر اخراجی نمی پرسد که مخارج روزمره دختر و پسر جوان خود را از کجا فراهم میکند. کارگر اخراجی فرش البرز همسرش را بدلیل عدم تمدید اعتبار دفترچه درمانی و بدلیل نا توانی اش از پرداخت هزینه درمان، از دست میدهد، کارگر قائم شهری چشمان خود را بر تن فروشی دخترش می بندد و
....
در مقابل این وضعیت بشدت ضد انسانی، آیا ما کارگران اخراجی و بیکار چاره ای جز اتحاد و تشکل برای دفاع از حرمت انسانی خود داریم؟ میگویند این کار شما غیر قانونی است. قانون برای ما کارگران معنایی جز حفظ حرمت انسانی و شرافتمان ندارد، ما با ایجاد تشکل سراسری کارگران اخراجی، با هم متحد شده و با اتکا به آن از حرمت و شرافت انسانی خود دفاع خواهیم کرد.
کارگران گرداننده سایت شورا 11/8/1385


اطلاعیه شماره 2

کارگران شرکت پارس تدبیر فن و پارس كیهان در پتروشیمی کرمانشاه وارد ششمین روز اعتصاب شدند
کارگران بار دیگر تصمیم به برپائی مجمع عمومی گرفتند


بنا به گزارشی که به حزب رسیده است، اعتصاب دو شركت پارس كيهان و پارس تدبير در پتروشيمي كرمانشاه که از روز ششم آبانماه شروع شده بود همچنان ادامه دارد و وارد ششمين روز خود شده است. اعتراض کارگران به عدم پرداخت سه ماه دستمزد میباشد.

دیروز چهارشنبه 11 آبانماه کارگران این دو شرکت از ساعت شش و نیم صبح در محل كار خود حاضر شدند اما به اعتصاب ادامه دادند. بدلیل بارندگی شدید و تحت فشار اعتراض كارگران، مديريت ناگزير شد با قول پرداخت مزد كامل كاری كارگران را به منازل خود بفرستد و ساعت ٩ صبح كارگران با سرویس های شرکت روانه خانه های خود شدند. کارگران اعلام کردند که روز پنجشنبه ساعت ٧ تا ٩ صبح و ا تا ٣ بعدازظهر جمع خواهند شد و در مجمع عمومی خود در مورد چگونگی ادامه اعتراض تصميم گیری خواهند کرد. كارگران این دو شرکت متحد و مصمم اعلام كردند كه تا رسيدن به خواست خود به اعتراضشان ادامه خواهند داد. در اين دو شركت مجموعا حدود ٣٠٠ كارگر به كار اشتغال دارند. بنا به گزارش روز چهارشنبه يكي از كارگرانی در حال عكسبرداری از تجمع كارگران بود توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد٬ اما بدنبال اعتراض كارگران يكساعت بعد ناگزير شدند او را آزاد كنند.

برگزاری مجمع عمومی مشترک توسط دو شرکت پارس تدبیر کیهان و پارس تدبیر فن در پتروشیمی کرمانشاه یک اقدام بسیار مهم در راستای متشکل شدن و متحد شدن کارگران است. همانطور که در اطلاعیه قبل گفته بودیم روز 8 آبان نیز کارگران این دو شرکت مجمع عمومی مشترک خود را برگزار کردند و نمایندگان خود را انتخاب کردند. تشکیل مجمع عمومی در همه مراکز کارگری باید به یک سنت جاافتاده تبدیل شود. این گام مهمی است در جهت تحکیم صفوف کارگران، تقویت روحیه و توان آنان و پرقدرت کردن اهرم اعتصاب.

حزب کمونیست کارگری از اعتصاب و خواست بحق کارگران پارس کیهان و پارس تدبیر قاطعانه حمایت میکند و همه کارگران کرمانشاه و سایر مراکز کارگری را به همبستگی با آنان و تقویت مبارزه آنان فرامیخواند.

زنده باده اتحاد و همبستگی كارگران
آزادی، برابری، حکومت کارگری
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب کمونیست کارگری ایران
11 آبان 1385، 2 نوامبر 2006


فراخوان به تظاهرات

دولت آلمان برای روزهای چهارشنبه 8 وپنجشنبه 9 نوامبر "کنفرانس اسلام" برگذار می کند

در اعتراض به این سیاست مماشات جویانه و همکاریهای دولت آلمان با احزاب و جریانات اسلامی٬ در اعتراض به سیاستهای ارتجاعی این دولت و باز گذاشتن دست احزاب و باندهای تروریست اسلامی در تعدی به حقوق شهروندان مقیم آلمان توسط احزاب و جریانات اسلامی , در دفاع از سکولاریزم٬ لغو احکام سنگسار٬ برچیده شدن قوانین ضد زن و محکوم کردن این سیاست٬ در اعتراض به قتل های ناموسی که بخشا توسط خود همین باندهای سیاه طرح و به اجرا گذاشته می شود٬ در اعتراض به حمایت رسمی و علنی دولت آلمان از احزاب اسلامی و کمک های مالی به این جریانات, کمیته آلمان حزب کمونیست کارگری ایران متینگ اعتراضی در برابر محل برگزاری این کنفرانس در شهر نورنبرگ آلمان برگزار می کند.

ما همه آزادیخواهان، سکولارها، مخالفین جمهوری اسلامی، همه انسانهایی که مدافع حقوق زن و کودک هستند را فرامی خوانیم در این میتینگ اعتراضی شرکت نموده و ضمن محکوم کردن سیاست های مماشات جویانه دولت آلمان با جریانات و دولتهای اسلامی، صدای اعتراض و مخالفت شان را علیه این سیاستهای ارتجاعی اعلام نمایند.

سخنرانان این میتینگ اعتراضی
مینا احدی، نسرین رمضانعلی ازاعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران و مجید اصلی عضو کمیته آلمان حزب می باشند.


زمان: پنجشنبه 9 نوامبر راس ساعت 11

مکان : نورنبرگ٬ مقابل اداره مهاجرین و پناهندگان
Frankenstr. 210


برای اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای ٠١٦٠٦٢٣٤٢٤٦ یا ٠١٧٢٤٠٤٤٣٢٣ تماس بگیرید
تشكیلات خارج حزب كمونیست كارگری ایران – آلمان
1
نوامبر 2006

در یازدهمین کنفرانس همبستگی فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی شرکت کنید

روزهای 4 و 5 نوامبر در شهر کلن آلمان٬ یازدهمین کنفرانس فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی برگزار میشود

با شرکت در این کنفرانس میتوانید با رهبری و فعالین فدراسیون آشنا شوید. در جریان فعالیتهای گسترده و موثر فدراسیون در سراسر جهان قرار گرفته و برای طرح و برنامه ریزی دوره آتی فعالیت فدراسیون با ما شریک شوید.

سخنرانان کنفرانس عبارتند از :

حمید تقوایی لیدر حزب کمونیست کارگری ایران
مینا احدی دبیر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی
فرشاد حسینی معاون دبیر و سردبیر نشریه همبستگی
عبدالله اسدی دبیر فدراسیون در کشور سوید
وریا احمدی دبیر فدراسیون در آلمان
کلاوس لودویک از مسولین شورای شهر کلن
کریستین انگل هارد از سازمان هیچکس غیر قانونی نیست
تیمو شرنبرگ از شورای پناهندگان در شهر ماینز آلمان

کنفرانس با سخنرانی افتتاحیه دبیر فدراسیون وارد دستور کار شده و با سخنرانی حمید تقوایی لیدر حزب کمونیست کارگری ایران ادامه خواهد یافت.سپس در مورد فعالیتهای دوره پیش فدراسیون و همچنین پلاتفرم دوره آتی به بحث و بررسی خواهد پرداخت. در پایان کنفرانس دبیر سراسری فدراسیون انتخاب خواهد شد. بخشی از کنفرانس به زبان آلمانی خواهد بود.
از همگان دعوت میکنیم که در این کنفرانس حضور بهم رسانند.
برای اسم نویسی در کنفرانس با رابعه آشتا و شهناز مرتب میتوانید تماس بگیرید
تلفنهای تماس
00491772871368 رابعه آشتا
00491729716227 شهناز مرتب

همبستگی – فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی
24
اکتبر 2006

به مونيکو نائوفال مسئول آسياي کميسارياي عالي پناهندگان
رونوشت به احزاب سياسي و نهادهاي مدافع حقوق پناهندگي

اعتراض همبستگي – فدراسيون سراسري پناهندگان ايراني به رفتار راسيستي و ضد انساني جمهوري اسلامي ايران عليه پناهندگان افغانستاني شهروند ايران


خانم نائوفال
نمايندگان فدراسيون بهمراه نماينده سازمان عفو بين الملل در يک نشست که در اکتبر سال قبل با شما داشتند٬ در مورد مسائل متعددي و از جمله موقعيت پناهجويان افغانستاني در ايران با شما گفتگو کردند. امروز ميخواهيم با اين نامه٬ اعتراض و خشم شديد خود را در مورد رفتار به غايت غير انساني جمهوري اسلامي ايران عليه پناهندگان افغانستاني ساکن ايران به اطلاع کميسارياي عالي پناهندگان رسانده و از شما و مسئولين مربوطه خواهان عکس العمل فوري در اين مورد هستيم.
جمهوري اسلامي ايران اخيرا اعلام کرده است که از طريق چندين نهاد سرکوب حکومتي٬ به دستگيري و اعزام اجباري بيش از ۵۰۰ هزار نفر
پناهنده افغانستاني شهروند ايران خواهد پرداخت. اين برنامه ظاهرا قرار است تا سه ماه ديگر اجرا شود.
همزمان با اعلام اين طرح ٬ تبليغات راسيستي و فاشيستي غير قابل تصوري عليه اين پناهندگان از طريق رسانه هاي رسمي و حکومتي به پيش برده ميشود.
در ايران سالهاي سال است که چند ميليون پناهنده افغانستاني زندگي ميکنند. اين پناهندگان و مهاجرين و حتي فرزندان آنها هر از چند گاهي مشمول حملات و تبليغات زهر آگين مداومي هستند٬ که زندگي را براي همه آنها سخت و سخت تر ميکند.
همبستگي – فدراسيون سراسري پناهندگان از کميسارياي عالي پناهندگان ميخواهد که رسما به اين رفتار راسيستي اعتراض کرده و خواهان توقف فوري اين سياست و رفتار ضد انساني از سوي جمهوري اسلامي ايران شود!
ما از همه احزاب و نهادهاي مدافع حقوق انساني و حقوق پناهندگي ميخواهيم که به اين سياست ضد انساني اعتراض کنند.
به رفتار راسيستي و ضد انساني جمهوري اسلامي ايران عليه چند ميليون شهروند ايراني متولد افغانستان وسيعا بايد اعتراض کرد

همبستگي – فدراسيون سراسري پناهندگان ايراني
٣١ اکتبر ٢۰۰۶

نامه هاي اعتراضي خود را به شماره فکس دفتر کار نائوفال ۰۰۴١٢٢۷٣۹۷٣۷٣ ارسال کنيد

پايان اعتصاب غذاي پناهجويان متحصن در کمپ تيپف عراق

پناهجويان متحصن در کمپ تيپف عراق براي سرعت بخشيدن به پروسه انتقال خود از اين کمپ به يک کشور امن و همچنين براي
بهبود شرايط زيستي و امنيتي در کمپ به يک تحصن هشتاد روزه و سپس به يک اعتصاب غذا دست زدند.
پس از تماس مسولين فدراسيون با کميسارياي عالي پناهندگان در شهر ژنو و تاکيد بر سرعت بخشيدن به پروسه انتقال اين پناهجويان و پس از اينکه مقامات امريکايي در محل قول مساعد براي تحقق خواستهاي اين پناهجويان را دادند٬ ٢۷ نفري که در اعتصاب غذا بودند٬ روز سه شنبه ٣١ اکتبر٬ اعتصاب غذا را پايان دادند. لازم به ياد آوري است که تا کنون ۶۴ نفر از اين پناهجويان پاسخ مثبت براي انتقال به کشور امن را گرفته اند و قرار است به کشورهاي فرانسه و سويد و انگليس و امريکا و .. منتقل شوند.
همبستگي – فدراسيون سراسري پناهندگان ايراني در صدد است با تماس و انجام يک نشست در ژنو٬ در مورد انتقال فوري اين افراد با کميسارياي عالي پناهندگان گفتگو کند. همچنين بايد اعتراض و اعمال فشار براي اعزام اين افراد به يک کشور امن را کماکان با دقت و حساسيت پيگيري کرد تا پروسه انتقال
انجام شده و همه اين پناهجويان به يک کشور امن منتقل شوند.
در اينجا متن اطلاعيه شماره هفت پناهجويان متحصن به اطلاع عموم رسانده ميشود

همبستگي – فدراسيون سراسري پناهندگان ايراني
٣١ اکتبر ٢۰۰۶

اطلاعيه شماره ۷ تحصن کنندگان در کمپ تيپف عراق

تحصن کنندگان کمپ تيپف در عراق بدليل بجريان افتادن پروسه جايگزيني و قول مسولين تيپف براي بهتر کردن شرايط زندگي ٬ اعتصاب غذاي خود را متوقف مي کنند.
از تمام هموطناني که از ما حمايت کردند٬ سپاسگزاريم .

تحصن کنندگان کمپ تيپف
٣١ اکتبر ٢۰۰۶

در راستاي مبازره با مظاهر علني فساد صورت گرفت
بازداشت 47 زن بدحجاب در اصفهان

خبرگزاري فارس:با اجراي طرح امنيت اجتماعي در شهرستان اصفهان و در راستاي مبارزه با مظاهر علني فساد، طي هفته گذشته، 47 نفر از افراد بدحجاب دستگير و به بيش از يك هزار و 500 نفر تذكر داده شد
به گزاش خبرگزاري فارس به نقل از معاونت اجتماعي و ارشاد فرماندهي انتظامي استان اصفهان در‌ راستاي اجراي طرح امنيت اجتماعي در اين شهر، همچنين 350 نفر از اتباع خارجي غيرمجاز و 60 نفر از عوامل تهيه و توزيع موادمخدر دستگير و از آنان، حدود 20 كيلوگرم انواع مواد مخدر و 234 آمپول روانگردان كشف و ضبط شد. همچنين با اجراي اين طرح از چند واحد صنفي،650 حلقه سي دي مبتذل به همراه دو دستگاه كيس كامپيوتر، حاوي فيلم‌هاي مستهجن كشف و ضبط شد و متصديان به همراه پرونده متشكله تحويل مراجع قضايي شدند.
فرماندهي نيروي انتظامي استان اصفهان از كليه شهروندان اصفهان خواست، با توجه به اينكه اين طرح در راستاي بالا بردن ضريب امنيت در اصفهان به طور مستمر به اجرا در مي‌آيد، هرگونه اطلاعات و اخبار را در خصوص عناصر مخل نظم و امنيت و يا مجرمين و متخلفين با شماره تلفن 110 به پليس اطلاع داده تا اقدامات لازم از سوي مأمورين انتظامي در اين زمينه صورت پذيرد. همچنين در گزارش ديگري از مركز اطلاع رساني معاونت اجتماعي و ارشادفرماندهي انتظامي استان اصفهان آمده است: در پي تماس تلفني خانمي با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 مبني بر ايجاد مزاحمت توسط دو جوان براي وي در حوزه استحفاظي كلانتري 16 آزادي، بلافاصله مأمورين پس از هماهنگي با تماس گيرنده و دريافت مشخصات ظاهري اين دو جوان، اقدام به گشت زني در حوزه استحفاظي كلانتري كرده و موفق شدند دو جوان به نام‌هاي رامين و هادي را كه در حال تردد در يكي از خيابان‌ها بودند، دستگير و به كلانتري منتقل كنند. متهمين توسط شاكي مورد شناسايي قرار گرفته و هر دو نفر با پرونده متشكله براي سير مراحل قانوني تحويل مقامات قضايي شدند



http://www.payvand.com/news/06/oct/1307.html نگاه کنید



اکين دلي گوز٬ نماينده پارلمان آلمان و عضو حزب سبز تهديد به ترور شد


جرم اکين٬ اين است که گفته است " حجاب سمبل ستم بر زنان است"

عکس بالا اکين است. او یک زن ترک تبار و عضو فراکسیون حزب سبز آلمان در پارلمان است. او در يک مصاحبه با رسانه ها گفته بود که حجاب سمبل بي حقوقي زنان است و از زنان ترک تبار خواسته بود که بدون پوشش اسلامي در اماکن عمومي حاضر شوند.
.
اکين٬ اين حرفها را دو هفته قبل زد و بلافاصله بعد از این سخنان حمله به او آغاز شد. تعدادی از روزنامه ها و رسانه ها در ترکيه و جريانات اسلامي در آلمان کمپين کثيفي را بر عليه اکين آغاز کردند. در روزنامه هاي چاپ ترکيه او را " نازيست ترک" و مايه شرم براي انسانيت لقب دادند.و در آلمان ملاهاي صادراتي و باندهاي تروريست اسلامي او را به قتل تهديد کردند. اکين اکنون در محافظت پليس است و گفته است بيش از هر چيز از سازمانهاي اسلامي ترک در اينجا وحشت دارد. او ميترسد که به دست اين باندها به قتل برسد.

رهبران حزب سبز از يکسو به رسانه هاي ترکيه حمله کرده ويکي از مسولين حزب سبز " رناته کویناست" Renate Künast با ارسال نامه اي به سفارت ترکيه٬ از سفير ترکيه در آلمان خواسته است که مرز خود را با رسانه هايي که به اکين حمله کرده و يا او را تهديد به مرگ کرده اند٬ روشن کند. او نوشته است که اين رفتار با اکين دلي گوز٬ با خواست ترکيه براي ورود به اتحاديه اروپا در تناقض است.

در عین حال در آلمان ٬ رهبران حزب سبز امروزسه شنبه ٣١ ماه اکتبر نشستي با سران باندهاي اسلامي داشته و ميخواهند به آنها بگويند که منظور اکين " توهين به اسلام" نبوده است! اکين خود در يک مصاحبه سازمانهاي حقوق بشري در آلمان را مورد انتقاد قرار داده و گفته است٬ در خفا از من دفاع ميکنند اما در عمل از ترس اسلامگرايان جرات دفاع علني از مرا ندارند. با شنیدن این خبر من لازم میدانم نکاتی را خطاب به اکین و اکینها بگویم:
اکين عزيز
به دنياي ما خوش آمديد! در آلمان که من و شما و "سيران آتيش"٬ و "آرزو توکر"٬ و "نجلا کله ک" و "فاطمه بلسه ر" و ديگر منتقدين اسلام سياسي زندگي ميکنيم٬ هر نوع انتقاد از باندهاي اسلامي با تهديد به قتل و تهديد به ترور پاسخ ميگيرد. .
بهتر است اما روي سخن تو در مقابل اين تهديدات اسلاميها٬ با دولت آلمان باشد. در اين کشور٬ به باندهاي تروريست اسلامي نه فقط انتقادي علني و رسمي نميشود٬ بلکه اين سازمانها پول و امکانات و سوبسيد دولتي گرفته و توسط دولت و پارلمان آلمان به آنها پر و بال داده ميشود!
. تعدادي از سازمانهاي مدافع حقوق انساني و يا مدافع حقوق زنان و زنان و مرداني مثل ما با افشاگري و با مبارزه بر عليه اين جريانات بارها تهديد جاني شده اند. بهتر است بداني که اين تهديدات از طرف دولت و پليس آلمان چندان جدي تلقي نميشود. در آلمان دولت آلمان و پارلمان آن و احزاب در قدرت و حزب سبز هم که شما نماینده آن هستید٬ و تا حدودي اپوزيسيون يک کر دسته جمعي را تشکيل ميدهند٬ که چکيده و جوهر آن٬ کنار آمدن با اين باندهاي ترور و وحشت اسلامي در قلب اين کشور است. دولت آلمان سازمانهاي تروريست اسلامي را نمايندگان صالح " ميليونها مسلماني" ميداند که از بد روزگار در ايران و ترکيه و سودان و عراق متولد شده اند. اين دولت با سازمان دادن "کنفرانس اسلام" دست بر سر و روي اين باندها ميکشد و از آنها با التماس ميخواهد که حتي اگر شده روي کاغذ اعلام کنند که زن و مرد برابرند.
اما همه میدانیم که این جریانات در خانه٬ در محله و در مسجد و در مدرسه ميتوانند هر بلايي بر سر زنان و کودکان بیاورند و آورده اند. ميتوانند به زور حجاب سر کودکان کنند٬ميتوانند قتل ناموسي را ترغيب کنند٬ ميتوانند در مسجد و منبر اعلام کنند که زن ناموس مرد است و مبلغ سنگسار باشند و ميتوانند زنان و مردان منتقد اسلام را به مرگ تهديد کنند. این اعمال همیشگی آنها در آلمان بوده و هست. توپخانه تبليغاتي اين سياست مجموعه اي از شرق شناسان و اسلام شناسان و استادان پست مدرنيست و آخوند مسلک است که در جلسات و در رسانه ها از تقسيم جوامع به اسلامي و غير اسلامي و از اهميت اسلام و حجاب براي زنان " مسلمان" و تفاوت فرهنگها دفاع ميکنند وجهانشمولي حقوق انساني را زير پا له ميکنند. این جماعت به ازاي اين خدمات شايان به جنبش اسلام سياسي٬ زندگي سياسي ميکنند و نان این سیاست را میخورند.
البته بايد بگويم که حزب سبز در اين ميدان گوي سبقت را از بسياري ربوده بود. بايد به اطلاع تو برسانم که رهبران حزب شما و از جمله يوشکا فيشر در بين مردم و زنان فراري از جهنم جمهوري اسلامي و يا زنان فراري از عراق و افغانستان٬ بدليل سياست مماشات با دولتهاي اسلامي و جريانات اسلامي در آلمان٬ بسيار مورد انتقاد و يا بهتر است بگويم انزجار اين مردم بوده و هست. دفاع جانانه کلوديا رووت و فيشر از اسلاميون در تاريخ اين جامعه ثبت شده و هرگز از اذهان پاک نخواهد شد.

حجاب سمبل بي حقوقي زنان است و بايد اينرا با صداي بلند در همه جا اعلام کرد. ما سالهاي سال است که اينرا در آلمان و در دنيا اعلام ميکنيم. ما با تمام وجود از حقوق انساني مردم فراري از کشورهاي اسلام زده دفاع ميکنيم و براي زندگي انساني و بهتر براي همان زنان و مردان " مسلماني" مبارزه ميکنيم که نه فقط شوراي مسلمانان و باندهايي نظير " ملي گوروش" را نماينده حود نميدانند ٬ بلکه خواهان قطع فوري سوبسيد دولتي به اينها و جمع کردن بساط تهديد و ترور اينها هستند. کميته بين المللي عليه سنگسار٬ کمپين هاتون را فراموش نکنيم٬ کمپين دفاع از حقوق زنان٬ سازمان آزادي زن٬ فدراسيون سراسري پناهندگان ايراني و حزب کمونیست کارگری ایران همه و همه از تو دفاع ميکنند. ما را در کنار خودت بدان و از اين تهديدات ابايي نداشته باش. بايد بر عليه اين باندها و اين تهديدات مبارزه کرد.

مینا احدی مسول کمیته بین المللی علیه سنگسار و سخنگوی کمیته علیه اعدام
Minaahadi@aol.com
00491775692413
خانه ای با ۱۲۹ زن: روايت زنان خيابانی از زبان خودشان
-مژگان طوسی
بی بی سی: سرای "احسان کهريزک" تنها مرکز نگهداری خيابان خواب های زن در تهران است. اين مرکز که زير مجموعه موسسه حمايت از آسيب ديدگان اجتماعی تنها مرکز مستقل است که به اسکان آسيب ديدگان اجتماعی می پردازد. سازمان غيردولتی ای که مسئوليت اداره سرای احسان کهريزک را پذيرفته ناگزير است به کمک های محدود مردمی بسنده کند.
در اين مرکز که خيابان خواب های مرد هم نگهداری می شوند، خانه ای مجزا وجود دارد با يک در کوچک سفيد که ۱۲۹ زن در آن هستند. آنها به طور مشترک از اتاق خواب ها، دستشويی و حمام، حياط و ناهارخوری استفاده می کنند. زن هايی ۱۸ تا ۷۰ ساله.
اينها زنانی هستند که از پارکها، امامزاده ها، ترمينال ها و محلات فقيرنشين تهران به اين خانه آورده شده اند. آنها روزها را در اين مرکز به آفتاب گرفتن های طولانی خوردن ناهاری طولانی و کارهای ديگر می گذرانند و شبها با قرص به خواب می روند.
ذهن هايی بهم ريخته
اين ۱۲۹ زن تقريبا هيچ کاری انجام نمی دهند. گفته می شود که موسسه بارها برايشان کارگاههای مختلف گذاشته اما آنها وارد شده، چای و شيرينی شان را خورده و بيرون رفتند. آنها بيشتر از برنامه های تفريحی مثل گردش استقبال می کنند. دوست دارند شبها بهشان ضبط دهند تا بزنند و برقصند. مدام دارند فکر می کنند. بعضی هايشان به خانواده و سرپرست تحويل داده شده اما بعد از مدتی دوباره از خيابان به مرکز آورده شده اند.
روزهايی هست که در حياط روی چمن ها دراز کشيده اند يا لميده اند روی سکوها و پله، سه تايی، پنج تايی، يا راه می روند. يکی از مددکارها بينشان لباس زير پخش می کند.
از دی ماه سال ۱۳۸۴ تا امروز بيش از ۱۵ ساعت حرف های زنهای اين خانه را ضبط کرده ام. ذهنشان بهم ريخته است: يا يکريز از گذشته حرف می زنند (طوری روايت می کنند که انگار دارد همين الان اتفاق می افتد)، يا ااصلا گذشته ای به خاطر ندارند، يا اصلا حرف نمی زنند.
نمونه اش زنی ۲۸ ساله است که تمام شبانه روز را در کنج ديوار دو زانو می نشيند، دستها روی زمين و چشم های بسته اش را به بالا می دوزد، نه حرفی، نه کلامی... تنها کاری که می کند پاشيدن مدفوعش به اطراف خودش است. يکی ديگر زن لاتی است که دائم راه می رود و ناسزا بار ديگران می کند. ازش می پرسم اسمت چيه؟ می گويد: تربچه. می گويم: فاميلت چيه؟ می گويد: کلم. می گويم: خانه ات کجاست؟ جوابم را با يک حرف رکيک می دهد.
چطور به اينجا رسيدند؟
داستان های متفاوتی از يک ماجرا نقل می کنند که هيچ ربط و منطقی در آن وجود ندارد. با هم خوبند. دوستند. گفتگو می کنند. ساعت ها در مورد دو جمله حرف می زنند. گويی دارند چشم اندازهای مختلف موضوع مورد بحثشان را بررسی می کنند.. گفت و گوهايشان با هم دور و بر اتفاقات همين روزهاست در خانه. برای يکديگر جذابيت جنسی دارند. زنهای زمخت تر با صدای دورگه، زنهای نازک اندام و جوان و زودرنج تر ... ميزان خودزنی شادترها بيشتر است.
ماندن طولانی مدت در خيابان به خصوص سپری کردن شب ها برای غالب اين زنها که به علت اعتياد و ناتوانی های جسمی نمی توانند رفيق پسر يا مشتری داشته و در خانه دوستان يا مشتری هايشان بخوابند، بهم ريختگی های روحی و روانی، بزهکاری والدين، درآمد اقتصادی پايين وعدم ثبات اقتصادی، ازدواج های ناموفق و عدم حمايت عاطفی از جانب مرد، ناتوانی در درک شرايط و عدم مسئوليت پذيری، اعتياد، طلاق و بسياری عوامل ديگر در جمع شدن اين زنها زير اين سقف نقش داشته است.
اين زن ها بی حوصله، دلزده و بيرمق هستند. برخی از آنها توسط گشت های بهزيستی و شهرداری شناسايی و به سرای احسان آورده شده، مدت زمان تعيين شده که از دو هفته تا دو ماه است را در قرنطينه می گذرانند و در اين مدت تحت معاينات پزشکی و روان پزشکی قرار گرفته و هويت و خانواده آنها شناسايی و در صورت داشتن خانواده ترخيص شده و اگر سرپرستی در کار نباشد، سرا ی احسان به آنها اسکان می دهد و تحت مراقبت قرار می گيرند. اين زنها به تنهايی قادر به ادامه زندگی شان نيستند.
فاطمه: "شوهرم زن گرفت"
"ميدون غار، خانوم خدمتتون می گم، باغ فردوس، می شه دم کلانتری ۱۶، کوچه سوهون پز خونه. از اونجا آوردنم. دم در خونمون نشسته بودم منو آوردن اينجا. سوهون پز خونه، کوچه آزاد ... اسمم فاطمه است، ۴۵ سالمه. بچه هام پيش پدرشون هستن پيش باباشون."
"طلاق گرفتم. بيخودی خانوم. (شوهرم) زن گرفت. نمی دونم چرا خانم، چرا رفت زن گرفت. خانم ترا بخدا منو آزاد می کنی امروز؟ دو کلام حرف از خودتون بزنيد، بهشون بگيد من اصلا اين خانم رو با خودم می برم. خودتون منو با خودتون ببريد، منو آزاد کنيد، بگين منو از اينجا می بريد. می رم پيش مادرم خانم، پيش برادرم، آدرس دادم اما خونه ام رو پيدا نکردند. مدد کار گفته يه هفته ديگر منو می برند..."
داستان فرخنده، سکينه و يک زن سبزواری
نامش فرخنده است. هر دو دستش به علت خود زنی های مکرر نيمه فلج است. تنها چند دندان در دهان دارد. سياه و لاغر و کبود است. دو روز است به سرای احسان آورده شده و در قرنطينه به سر می برد.
يک زن سبزواری می پرد وسط و می پرسد: دختر خانوم، دختر خانوم ، دختر خانوم، امروز چندمه؟ بيست و هفتم؟ کدوم بيست و هفتم؟
زن سبزواری را چند ماه پيش آورده اند بعد از مدتی شکمش بالا آمده. حامله است. نه اسمش را می دانند نه حرفی می زند. مانند بقيه زنها شناسنامه ندارد.
فاطمه می گويد: مشهد که بودم پسرم زنگ زد خوب گفتش که... چی کار کردين برای من؟
زن ديگری به نام سکينه می گويد: کارم رو پيگيری کرديد؟ منو دادگاهی کنيد! به آقای شاهرودی بگيد!
سکينه زنی درشت است با ريش. ۵۰ ساله است. از ترمينال جنوب به سرا ی احسان آورده شده. مدت دوماه در ترمينال جنوب سيگار و مواد مخدر می فروخته. به اصطلاح "ساقی" ترمينال بوده. می خواهد برگردد سر کار قبلی اش. صيغه ۶ يا ۷ نفر از رانندگان يک آژانس مسافربری بوده.
"رانندگی را با کاديلاک شروع کردم"
فرخنده می گويد:
"مادرم خونه اش خيابان ميرداماده. آپارتمان من خيابان يخچاله. تلفن مامانم و بنويس: (شماره تلفن می دهد.) بهش تلفن کن. ۵۲ سالمه. دانشگاه ملی رفتم موقعی که کنکور نداشت. بهداشت دهان و دندان. نرس دندانپزشکی ام، زبانم عاليه به خدا. من بی خانمان و ولگرد نيستم. خداشاهده موهامو زدن اين ريختی شدم. اين لباس ها اينطوريم کرده. ازم عکس نگيريد خيلی بی ريخت شدم. فقط دو سه ساعت تو خيابون بودم. زنگ يکی از همسايه های اونور کوچه رو زدم که يه تلفن بزنم، کارت نداشتم. در رو باز نکرد، انگار گداها اذيتش کرده بودن. آخه کوچه ما گدا زياد رد می شه. دو تا دخترويک پسر دارم. پيش شوهرم هستن."
"شوهرم بهم خيلی خيانت کرد. اول عروسی منو ترياکی کرد. برادرش به اون تعارف کرد. اون بايد می گفت به زنم ترياک تعارف نکن. منم ترياکی شدم. شوهرم ترياکی شد. دعواهام سر ترياک کشيدنش بود. منقل و وافورش رو پرت می کردم تو استخر خونه. بساط کباب برگ رو راه می انداخت برای آشتی. دندانپزشک بود. بخدا ما رو شوهرامون از بين بردن."
"شوهر دومم هم خوب نبود، از من کوچکتر بود، تعادل اخلاق نداشت، فقط پولدار بود، بچه حاجی! من خودم از اول کاديلاک زيرپام بود به خدا رانندگی رو با کاديلاک شروع کردم. پدرم سرلشکر بود شاه تير بارونش کرد. آخه منو چرا بايد قاطی ديونه ها بندازن، جنون ادواری ها."
"چرا اينطوری شد؟ دارم از بين می رم. من اينجوری نبودم، بهتر از اين بودم . من غصه می خورم، غصه اينارو می خورم، غصه زندگيم رو می خورم، غصه اينکه مامانم ازم خبر نداره. در هفته دو بار بهم سر می زد. به خاطر فلج بودن دستام خودکشی کردم. می خوام برم آپارتمانم."
آمنه: بگوييد آزادم کنند
"خانم ميشه درد و دل کنم. خواهرم مريض احواله، ناراحتی داره، چهار تا بچه داره، من اومدم چادر مشکی بخرم اين دندونم ( دندانهايش مصنوعی است) رو نشون بدم منو آوردن اينجا، دو ماه هم گذشت، هر چی ميگن اطاعت می کنم ببينم بالاخره چه کار می کنند. چرا ولم نمی کنن؟ بگو چرا ولم نمی کنن؟ دو تا چهار تا بچه دارم."
فاطمه: با مهدی صحبت کردی؟ با دامادم چطور؟ بنويس (شماره تلفن همراهی را می دهد). مهدی، مجيد. بهش بگو...
يک زن افغان می گويد: زن و بچه خونمون هستن منوآوردن اينجا چرا؟
زن ديگری به نام طلعت می گويد: اين شماره را بگير (شماره ای را می دهد). بگو وحيد بيا مامانتو، طلعت رو ببر! از شاه عبدالعظيم آوردنم قربونت برم. دو ماه و دو روزه.
يک زن ديگر به نام زهره شروع به صحبت می کند: (شماره تلفنی را می دهد) ساعت هفت تلفن بزن برادرم پاشا، بگو بياد منو ببره. تو پارک بودم، در کرج. رفتم آزادی مامورا گفتن اينجا چی کار می کنی گفتم دارم استراحت می کنم منوآوردن اينجا.
زهره: خانم چرا کچل کردن؟ برادرم نماينده فنی جورج بوش در ايرانه! حسابداری صنعتی خوندم. کار می کردم. طلاق گرفتم. شوهرم اقامت گرفت و رفت دو تا پسرام رو هم برد. گفتم دنيا بزرگه. با برادرم زندگی می کردم. اون گاراژ داره خرج منو می ده.
اکرم: شما مجله فيلم نداری با خودت؟ سه ساله اينجام.
زهره: اومدن اينجا فيلم برداری من يه قر دادم. گفتن چی کار می کنی! به دکتر گفتم اين مامور منه يا بهيار؟ خوب قرم آمد. ميخوام برم سر خونه و زندگيم. من تو خونه بهترين ميوه ها رو می خوردم. سيب و خيارها اونقدر می موند که خراب می شد.
آمنه: به اينا چه مربوطه که من شب تو خيابونم! هشت شب بود!
اکرم: جشنواره فيلم فجر رفتی؟ امسال نرفتی! من مرخصی می رم خونه و برمی گردم. اينجا مثل پانسيونمه .۳۷ سالمه... آره...
زهرا: بهم بگو دقيقا چه طوری مرخص می شم، با قرص يا دارو؟ مادرم منو آورده . از راه آهن. رفته بودم دنبال کار. شبها کارها تعطيله. راه می رفتم. تو پارک می خوابيدم. ۲۴ سالمه. مادرم تلفن نداره. من اصلا شانس ندارم. ازدواج؟ تا سوم دبيرستان درس خوندم که عاشق شدم. ما اصلا شانس نداريم. هيچ کدممون. خواهرام، من . محمد گفت ازدواج کنيم گفتم بکنيم. سر عقد نيومد. ماهيچکدممون شانس نداريم . راه می رم.
زهرا پس از برهم خوردن عروسی اش از خونه بيرون زده و چند شبانه روز در خيابان می گذراند او را ديروقت شب در حالی که بی هدف و گيج راه می رفته به سرای احسان می آورند. پدر و مادرش به دنبالش می آيند اما زهرا با آنها به خانه بر نمی گردد.
رقيه ۴۵ سالش است نمی داند چه شده که سر از اينجا درآورده. مشکل حنجره دارد و به سختی حرف می زند. سال هاست در اين مرکز زندگی می کند مدت زمانی را که در حياط راه می روم او کنار من است و زير گوشم زمزمه می کند: برام يه شوهری پيدا کن...
می گويد: ۲۳ سالگی نامزد داشتم کاری که نبايد بکنه کرد. حامله شدم و فرار کرد و رفت. کورتاژ کردم. اگر بود، الان بچم ۲۵ سالش بود. عاشق مرتيکه بودم گفت اگه منو دوس داری بذار سکس کنيم. چهار بار شوهر کردم. اولی معتاد بود، خودکشی کرد. گفتم اگر ترياک رو نذاری کنار ترکت می کنم. ترسيد خودکشی کرد. دومی سکته کرد. سومی اذيت می کرد، طلاق گرفتم. چهارمی هم مرد. پدرم تاجر فرش بود. مستمری اونو نمی گيرم فايده نداره تموم می شه. می مونم تو خيابون.
گلنار، می گويد که کسی را بيرون دارد. بهرام راننده آخر خطه. از آزادی مسافر می زند. کارش نيمه های شب شروع می شود. از من می خواهد با خودم بيرون ببرمش. چشمک می زند و می خندد. می گويد: تو چرا بيرونی؟
"اينجا حوصله ام سر می رود"
مهبونه: خواب ديدم يه جايی هستيم هتل مانند، داريم هندوانه می خوريم. برادرم هست، شوهرم هست. داريم صحبت می کنيم. درباره سيگار کشيدن. من داشتم سيگار می کشيدم، برادرم برام فندک زد. شما هم سيگار می کشيد؟ اينجا نبود، خونمون هم نبود، يه جای ديگه بود. داشتم نگاه می کردم، می گفتم چه جای تميز و قشنگيه. مبل داشت، تخت، يه جای تميز... آينه و ميز آرايش. ما سه تا فقط بوديم، بقيه بالا بودن.
يازده و نيم ماهه اينجام . يه مددکار منو آورد. قرار شد چهار روز اينجا بمونم قبلش بيمارستان بهزيستی کرج بودم. من با خواهرم بودم. ماشين گرفتيم، به راننده گفتم برو خيابون ژاندارمری، منو برد کلانتری پياده کرد. من با شوهرم بودم. با شوهرم کاری نداشتن. دکتر گفت سالمم. بردنم بيمارستان گفتن ناراحتی اعصاب دارم. می خوام برگردم کرج.
زهره ديشب برای چندمين بار رگ دستش را زده. با يک زن روابط جنسی داشته. مددکارها پس از بررسی، آن دو را از هم جدا می کنند. زهره رگش را می زند. حالا قرار است به بيمارستان رازی منتقل شود. ۲۱ سالش است. بيشتر عمرش را در بهزيستی و سرای احسان گذرانده است. جوان و زيبا و شاداب است. می خواهد برود بيرون. می گويد: می خوام زندگی کنم. برم مغازه، برم خريد با دوستام، برم پارک، يه کاری کنم بالاخره.. اينجا حوصله ام سر می ره، حوصله ام سر می ره.
پری: خواب ديدم نشستيم دور هم يکی می خنده، يکی گريه می کنه، بعد يه نامه مهر شده بهم دادن. باز که کردم يه عالمه ماهی پريد بيرون.
به ادعای خودش در يک نزاع خانوادگی ضربه خورده بعد از چهار روز در بيمارستان بهزيستی به هوش می آيد. چهار فرزند دارد که دو تای انها آمريکا هستند.
آرزو و زيارت مکه
آرزو ۳۳ سالش است. اما مانند يک پيرزن ۶۰ ساله به نظر می آيد. خواب زياد می بيند. همه مکان های مقدس، از حرم امام حسين در کربلا گرفته تا حرم امام رضا و حضرت معصومه را در خواب زيارت کرده. حتی يک بار در خواب به مکه مشرف شده. برای زن های خانه طلب آمرزش می کند و دعا.
ديگران به او می گويند: آرزو خوابيدی؟ آرزو دعا کن، دست به ضريح بکش از طرف من.
پنج ماه است که به سرای احسان آمده. دو ماه در پارک خوابيده بود. از پدر شهيد شده اش چهار باب مغازه و خانه به جای مانده که او می گويد عمويش بالا کشيده و او را حواله خيابان کرده است. از سه سالگی که پدرش مرده آرزو کلفتی کرده.
می نشينم، می ميرم، می ترسم...
پروين: آتنا دخترمه! احساس می کنم، همش احساس می کنم پيش منه و گريه می کنم. شب خواب ديدم کور شدم، تو خواب به آرزو گفتم دعام کن. يهو چشمامم خوب شد، اما الان يه هفته است چشمام ازش آب مياد. به دکتر گفتم نکنه کور بشم. گفت نه. قطره داد. از بس گريه می کنم برای آتنا. چشم باز کردم شوهرم دادن، برادرم مرد دخترم مريض شد و مرد رفتم سراغ اعتياد. خانوادم سطح بالا هستن .عارشون مياد منو ببرن. می گفتن اعتياد داری. حالا که شش ساله اينجام و ترک کردم نبايد منو ببخشند؟
مهری ۱۸ ساله است بيشترعمرش را در بهزيستی و سرای احسان گذرانده. می گويد: رفتم مددکاری گفتم بذارين برم. شبها يه حالتی بهم دست می ده. نمی خوام اينجا بمونم. خسته شدم. هيچ کاری نمی کنم. گفتم امتحانم کنيد ببينيد کجا می رم. می رم هتل، مسافرخونه، يه جايی ديگه. وای کجا برم! حرف می زنم. اما نمی تونم برم بيرون. بلد نيستم جايی رو. اصلا بيرون نرفتم. فقط مدرسه که می رفتيم با خواهرم از مغازه خوراکی می خريديم. ديگه هيچی.
اکرم چيزی نوشته که برايم می خواند: احساس وانهادگی، رها شده در بيابان، سرسام گرفتگی، حالت روانی حيوان شلی را دارم که نه ميميرد و نه پای شلش را فراموش می کند. هم راه می رود هم به اطرافش احساس دارد اما درونش بيابان است. يادداشت های روزانه ام کو؟ ندارم. چه بلايی به سرم آمده که نقش قير داغ شدم! خانه شلوغ است. اينها چه می خواهند؟ چرا دليلی برای دوری از اينجا ندارم؟ بهار شده. من درآستانه ام يا در انتها يا در ميانه يا حاشيه؟ ( اکرم سيگارش را روشن می کند) چی شد؟ احساس دود شدن. می خواهم به چيزی دست بکشم، غيرعادی است؟ پا به فرار می گذارم غيرعادی است؟ می نشينم، می ميرم، می ترسم
زنان و اینترنت در ایران
برگزاری همایش زنان و اینترنت در ایران
بی بی سی : فیلترینگ سایت های اینترنتی به ویژه سایت هایی که به موضوعات زنان می پردازند یکی از عمده ترین موضوعاتی است که اغلب کاربران اینترنت در ایران با آن رو در رو هستند.
این در حالی است که صاحب نظران ارتباطات و مسائل زنان معتقدند موانع و مشکلات بسیاری در راه دسترسی زنان به اطلاعات در اینترنت وجود دارد.در حالی که ساختار و کارکردهای اینترنت به عنوان یک رسانه آزاد از هدایت های دولتی، به آن موقعیتی برتر به نسبت سایر رسانه ها برای نقش آفرینی داده است، در ایران مشکلات و مسائل خاصی در زمینه اینترنت وجود دارد.
فیلترینگ سایت های اینترنتی به ویژه سایت هایی که به موضوعات زنان می پردازند یکی از عمده ترین موضوعاتی است که اغلب کاربران اینترنت در ایران با آن رو در رو هستند.
فرناز سیفی، روزنامه نگار و یکی از فعالان حقوق زنان در این زمینه با اشاره به فیلتر بودن هر کلمه ای که به نوعی به زن و جنسیت ربط داشته باشد و همزمانی آن با برگزاری همایشی توسط دفتر امور زنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این امر را ناشی از برخورد دوگانه با موضوع زنان و اینترنت در ایران می داند.
وی همچنین در گفتگو با سایت فارسی بی بی سی به جنبه دیگری از این موضوع اشاره می کند و آن جایگزینی اینترنت به جای نشریات و رسانه های دیگری است که گاه خود را دچار محذوریت ها یا سانسور می یابند. به این ترتیب اینترنت می تواند بخش هایی از اطلاعاتی را که توسط مراجع دولتی دسترسی به آن ها محدود شده است برای کاربران آشکار سازد و از این نظر می تواند دررشد آگاهی ها و مطالبات اجتماعی زنان موثر باشد.خانم سیفی همچنین حضور زنان در عرصه وبلاگ نویسی و ظهور سایت های مدافع حقوق زنان را در زمینه آگاهی بخشی به زنان قابل توجه می داند.به باور این فعال حقوق زنان، همایش زنان و اینترنت در هزاره سوم بیش از آنکه جنبه تحقیقاتی و کاربرد در زمینه سیاست گزاریهای رسانه ای داشته باشد در پی نگاه ایدئولوژیک و کنترلی در این زمینه است.
در همین حال نسرین افضلی، فعال حقوق زنان و دانشجوی مطالعات زنان معتقد است که اگر چه یکی از اهداف این همایش برقراری ارتباط بین زنان کشورهای مسلمان عنوان شده است ولی عملا دسترسی به هر گونه سایتی که کلمه زن در آن به کار رفته باشد ممنوع است.
وی با اشاره به این که بخش مهمی از کاربران زن اینترنت در ایران از این رسانه برای برقراری ارتباط و سرگرمی و به ویژه چت کردن استفاده می کنند، گستردگی آن در میان دختران طبقات متوسط و مرفه را بسیار زیاد می داند.
با این حال وی محدودیت هايی که در فرهنگ عامه برای دختران جهت استفاده از اینترنت وجود دارد را عاملی برای بهره مندی کمتر زنان از اینترنت در ایران می داند ولی با این حال به گفته وی این روند در حال متعادل شدن است.
خانم افضلی معتقد است که برگزاری چنین همایشی نشان می دهد که پدیده اینترنت و چگونگی بهره وری از آن برای دولتمردان دارای اهمیت بسیاری است و روند استفاده زنان از اینترنت به موازات آن در حال افزایش است.
ساقی لقایی، روزنامه نگار و مدیر تحریریه یک سایت مدافع حقوق زنان برگزاری این همایش توسط امور بانوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را امری غیر عادی می داند و می گوید عنوان همایش در برگیرنده یک نگاه جنسیتی به موضوع است.
وی در گفتگو با سایت فارسی بی بی سی می گوید وجود تعداد بی شماری از سایت ها و وبلاگ های زنان در ایران بیانگر آن است که فضای اینترنت را می توان از نظر جنسیتی برابر دانست.
به تصور خانم لقایی، به نظر نمی رسد که هدف از این همایش پر رنگ تر کردن حضور زنان در عرصه اینترنت باشد.وی به همزمانی برگزاری این همایش با طرح موضوعاتی که در عمل فعالیت زنان را محدود می کند اشاره و آن را ناشی از دیدگاه محدود کننده دولتمردان می داند. او در این رابطه به بخشی از سخنان مشاور IT(فن آوری اطلاعات) فرمانده کل سپاه در مراسم افتتاحیه اشاره می کند که اين مقام سپاهی طی آن در مورد آنچه شناخت مشکلات و مضرات اینترنت برای زنان خوانده صحبت کرده و گوشزد کردن آن را یکی از اهداف از این همایش خوانده بود.شهنار هاشمی، مدرس ارتباطات در ایران با تاکید بر آنکه ظهور هر پدیده رسانه ای و تکنولوژیکی را سبب ساز تغییراتی در خواسته ها و نیازهای جامعه می داند به همین ترتیب معتقد است اینترنت نیز تاثیراتی در جامعه و زنان ایران داشته است که چنین همایشی با بررسی نتایج یافته ها از سراسر کشور می تواند در درک آنها موثر باشد.
وی به کمتر بودن میزان بهره وری زنان از اینترنت در ایران اشاره می کند اما معتقد است که این میزان در حال افزایش است. ضریب نفوذ اینترنت در ایران حدود پانزده درصد است که سی تا چهل درصد کاربران آن زن و عمدتا دختران جوان هستند.خانم هاشمی می گويد اغلب کاربران زن اینترنت از آن برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده می کنند ولی وی در همين حال معتقد است که شکل بهره وری از اینترنت به مرور در حال تغییر است.
وی در مورد کارکردهای سیاسی و اجتماعی اینترنت می گوید که قطعا اینترنت در افزایش مطالبات زنان ایرانی تاثیر داشته است اما دستیابی به میزان آن مستلزم پژوهش است زیرا اینترنت می تواند به افزایش آگاهی های اجتماعی یاری برساند.
در اولین روز همایش زنان واینترنت در هزاره سوم، رحیم صفوی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنرانی افتتاحیه آن گفت که پیش از این همایشی در این زمینه برگزار نشده بود و این همایش می تواند آغازگر یک حرکت جدید با نگاهی نقادانه به نقش مثبت و منفی اینترنت باشد.آقای صفوی یکی از اهداف اینترنت توسط غربی ها را انتقال فرهنگ، اندیشه و دیدگاه های غربی در جهان اسلام خواند.آقای محمد سلیمانی، وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات، دیگر سخنران مراسم افتتاحیه این همایش بود که با اشاره به آنچه "محدودیت ها و تهدیدهای خاص" در فضای اینترنت خواند، مدعی شد که در کشورهای غربی مطالب فرهنگی و ایدئولوژیکی هدف فیلترینگ قرار می گیرند در حالی که هدف فیلترینگ در ایران جلوگیری از دسترسی به "سایت ها و مطالب مستهجن و خشونت ها" بوده است. وی اشاره ای به سايت های خبری، سياسی و فرهنگی که در ايران مسدود شده نکرد.
وی متوسط کاربرانی که مشتریان سایت های پورنوگرافی هستند را در جهان دو یا سه درصد خواند و در مورد ایران گفت که این میزان پنج درصد است. وزير ارتباطات ايران درباره اينکه چرا آمار مراجعه کنندگان ايرانی به سايت های پورنوگرافی بيش از متوسط جهانی آن است نيزاظهار نظری نکرد.آقای سلیمانی همچنین از رشد فزاینده کاربران اینترنت در ایران خبر داد و گفت در حالی که سال گذشته شمار کاربران اینترنت در کشور هفت میلیون نفر برآورده شده بود امسال این میزان به یازده میلیون نفر رسیده است.
این همایش که در آن بیست و چهار مقاله ارائه شده، به عنوان مقاله برتر مشخص شده اند و هدف از برگزاری آن "افزایش فرصت های اشتغال، حفظ کیان خانواده، تببین جایگاه زن در نظام اسلامی، ترویج ارزش های دینی و اخلاقی، تسریع در انتقال و تبادل اطلاعات میان زنان مسلمان و افزایش مشارکت درعرصه فن آوری اطلاعات" اعلام شده است، روز سه شنبه به کار خود پايان خواهد داد
پوشش اسلامی مانع شرکت تیم کاراته زنان ایرانی در مسابقات آسیایی دوحه شد
نويسنده: گروه خبر زنستانفدراسیون آسیایی کاراته از حضور تیم کاراته زنان ایران با پوشش اسلامی در مسابقات دوحه ممانعت کرد.
جابر پورحسینی، سخنگوی فدراسیون کاراته ایران، در سخنانی ابراز کرد که فدراسیون تلاش بسیاری کرد تا مسولان برگزاری مسابقات آسیایی را قانع کند تا زنان کاراته کار ایرانی با مقنعه در بازی ها حضور پیدا کنند، اما این تلاش ها و مذاکرات نتیجه بخش نبود.
فدراسیون کاراته ایران اعلام کرد که به سه زن کاراته کار ایرانی که قرار بود در این دوره مسابقات حضور پیدا کنند، اجازه شرکت در مسابقات داده نشده است. این در حالی است که زنان تکواندو کار ایرانی در این دوره مسابقات شرکت خواهند کرد؛ چرا که در تکواندو ورزشکاران کلاه هایی که موی سر آنها را کامل می پوشاند بر سر دارند
زنان خانه‌دار، ركوردار مرگ‌ در پايتخت‌اند
مدیرعامل سازمان بهشت زهرا از مرگ 3هزارو771 شهروند تهرانی در طی یک ماه گذشته خبر داد و گفت: ایست قلبی شایع ترین دلیل فوت تهرانی ها در این مدت بوده است. به گزارش خبرگزاری زنان ايران "ايونا"؛ محمود رضاییان با اشاره به فوت 3 هزارو 771 شهروند تهرانی در مهر امسال شامل 2هزارو 85 مرد ، 1هزارو 457 زن و 229 نوزاد ، افزود: بیشترین تعداد متوفیان از لحاظ سنی در محدوده 65 سال به بالا با فراوانی 54 درصد و کمترین تعداد مرگ در رده سنی 5 تا 9 سال با فراوانی 344 هزارم درصد بوده است. وی با بیان اینکه بیشترین متوفیان طی یک ماه گذشته از منطقه 15 با 96/5 درصد و کمترین آنها در منطقه 21 با فراوانی 662 هزارم درصد بوده است افزود : زنان خانه‌دار با 27/79 درصدهمچنان مقام اول را در میان بیشترین متوفیان تهرانی از لحاظ شغل به خود اختصاص داده اند.به گفته رضاییان، در این مدت کمترین تعداد مرگ از لحاظ شغلی مربوط به کارگران خدماتی با 28 هزارم درصد بوده است .وی تصریح کرد: طی مهر امسال ایست قلبی با 49/13 درصد همچنان شایع‌ترین دلیل فوت شهروندان تهرانی بوده است

جاری شدن سيل در ترکیه 25 كشته برجای گذاشت
تلویزیون جمهوری اسلامی: بارش شديد باران در اكثر مناطق تركيه و جاري شدن سيل در برخي مناطق‌ این کشور دست كم 25 كشته به جا گذاشته است .
به گزارش شبكه تلويزيوني ان تي وي، جاري شدن سيل در جاده مواصلا‌تي دياربكر به شيرناك به كشته شدن 14 سرنشين يك ميني بوس گرفتار در سيلا‌ب انجامید.
جاري شدن سيل در شهرستان سيلوپي در شرق تركيه نيز موجب مرگ سه تن و در شهرستان چينار نيز موجب مرگ هشت تن و مفقود شدن 15 تن ديگر شده است.
استاندار دياربكر با اشاره به اين كه بارش باران در روزهاي آينده نيز ادامه خواهد داشت از مردم منطقه خواست منازلي را كه در مسير دره‌ها قرار دارند , ترك كنند.
از سوي ديگر بارش باران موجب آب گرفتگي صدها واحد مسكوني و تجاري در مناطق شرق , غرب و جنوب شرق تركيه شده است.
به پيش بيني هواشناسي تركيه بارش شديد باران تا پايان هفته جاري به تناوب در مناطق مختلف اين كشور ادامه خواهد داشت.
به دليل نبود زيرساخت شهري لا‌زم , تلفات بارانهاي اخير در مناطق محروم‌شرق و جنوب شرق تركيه بيش از ديگر مناطق تركيه بوده است


برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم



مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
http://sjk-news.blogspot.com
http://daneshgah-16azar.blogspot.com
www.jawanan.org communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613


در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم

sjk_news@yahoo.com



 
direction:rtl;