Saturday, October 07, 2006



5
روزباقی است کبری را نجات دهیم
دادخواه خبر داد: يك دانشجو به دادسراي تهران احضار شد
وكيل مدافع يك دانشجو از احضار موكلش به دادسراي عمومي تهران خبر داد. محمدعلي دادخواه در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) اظهار داشت: آزاده فرقاني، دانشجوي رشته‌ي علوم اجتماعي به دليل فعاليت‌هاي دانشجويي به بازپرسي دادسراي عمومي احضار شده است

اعتراض کارگران ایران خودرو به سازمان دهندگان حمله به منازل کارگران در شهرکهای
واوان و پیکانشهر
آزادی اندیشه "آزادی مطبوعات آزادی رسانه های صوتی و تصویری حق مسلم انسانها است دوستان و همکاران گرامی طی هفته های گذشته نیروی انتظامی جمهوری اسلامی با یک حرکت از قبل طراحی شده در حالیکه ما کارگران در سرکار خود مشغول به کار بوده وبچه های ما نیز در مدرسه حضور داشتند و تنها خانمها و کودکان در خانه بودند و زنان فارغ از همه خستگیهای روز جمعه امور خانه را ردیف می کردند و کودکان سرگرم بازی و نگاه کردن به کارتون تلویزیونی بودند ناگهان با صدای همسایگان از خانه هایشان بیرون آمدند تا شاهد یورش نیروهای انتظامی به مجتمع مسکونی اکباتان محل زندگی خود شان باشند بچه های کوچک از ترس به خود می لرزیند و زنان بی دفاع هر چه از افسران نیروی انتظامی می خواستند مردانشان در خانه نیستند و شما حق ندارید وارد حریم خصوصی آنها شوید.شما حق ندارید اینطوری با ترساندن بچه ها و ایجاد جو وحشت ماهواره ها را جمع کنید. زنان از نیروی انتظامی می خواستند بروند و زمانی بیآیند که مردان در خانه باشند ولی نیروهای انتظامی بی توجه به گریه کودکان با ایجاد جو وحشت و هراس با شکستن درب آپارتمانهای مسکونی وارد پشت بام ها شده و ماهواره ها کنده و آنها را از پشت بام ها به پایین می انداختند آنها حتی ملاحظه بیماران و کسانی که هنوز در خواب روزه داری بودند را نکردند و در جلو چشمان هراسان بچه ها وزنان ماهواره ها از زمین جمع آوری و بار وانتها کردند و بردند. این دومین حمله به منازل ما کارگران در طی هفته های اخیر می باشد نیروهای انتظامی هفته گذشته نیز به شهرک پیکانشهر حمله کرده و تمام بشقابهای ماهواره ها را جمع کردند نیروی انتظامی در حالی به منازل ما کارگران حمله کرده هیکدام از مردان در خانه نبودند.نیروی انتظامی با کدامین مجوز قانونی به خانه های وارد می شود که مردان در خانه نبودندوزنها و بچه ها تنها بودند.نیروی انتظامی با کدامین مجوز باعث ایجاد ترس و حشت در کودکان شده است که چند روز دیگر روز کودکان است.و احتمالا فردا نیز به شهرکهای بنفشه وشاهین ویلا و غیره حمله خواهندکرد.ما کارگران ایران خودرو این حرکت نیروی انتظامی را محکوم کرده و آنرا تجاوز به حریم خصوصی خود تلقی و از تمام مقامات و مسئولین و از نمایندگان مجلس و به خصوص از قوه قضائیه و ریاست محترم جمهوری می خواهیم در این مورد پاسخ روشنی به ما کارگران بدهند.رونوشت: به انجمن دفاع از آزادی بیانرونوشت: به سازمان گزارشگران بدون مرزجمعی از کارگران ایران خودرو
يكي از بازداشت‌‏شدگان حوادث خرداد ماه اردبيل به تحمل حبس و شلاق محكوم شد
شعبه 105 دادگاه عمومي جزايي اردبيل، عباس لساني از بازداشت‌‏شدگان حوادث خرداد ماه اردبيل را به تحمل 16 ماه حبس و 50 ضربه شلاق محكوم كرد. محمدرضا فقيهي، وكيل مدافع لساني در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با اعلام اين مطلب، اتهامات موكلش را «شركت در اخلال در نظم، آسايش و آرامش عمومي» از طريق شركت در تجمع و راهپيمايي غيرقانوني ششم خرداد ماه جاري در اردبيل و «معاونت در تخريب و تحريق عمدي اموال عمومي، دولتي و خصوصي» از طريق تحريك و تشويق افراد و برانگيختن احساسات تجمع‌‏كنندگان غيرقانوني، عنوان كرد.وي افزود: به طور قطع در مهلت قانوني با تدوين لايحه تجديدنظرخواهي و تسليم آن به مرجع صدور حكم، خواستار رسيدگي مجدد به پرونده موكلم خواهم شد.
عباس لساني پيش از اين در جريان تجمعات خرداد ماه اردبيل
در پي چاپ كاريكاتور روزنامه ايران، بازداشت و پس از تحمل چند ماه حبس با تأمين قرار وثيقه 80 ميليون ريالي آزاد شد

رئیس سازمان زندان ها : حدود 50 هزار نفر در ماه وارد زندان های ایران می شوند
به گفته رئیس سازمان زندان ها و اقدام های تامینی و تربیتی کشور، سالانه 600 هزار نفر در ایران به زندان محکوم می شوند.علی اکبر یساقی با بیان این خبر گفت؛ حدود 50 هزار نفر در ماه وارد زندان های ایران می شوند و بدین ترتیب ایران جزو ده کشوری است که بیشترین جمعیت کیفری را دارد. یساقی که با ایسنا مصاحبه می کرد اظهار داشت: 50 درصد زندانیان در ایران مجرمان موادمخدر هستند.در این مصاحبه رئیس سازمان زندان ها با اعلام این موضوع که سعی داریم فرهنگ در اختیار گذاشتن سرنگ را برای ایرانیان معتاد جا بیندازیم عملا این نظر کارشناسی را که بیش از ده سال است مطرح می شود و براساس آن ضروری است به معتادان زندانی سرنگ را با استفاده از سرنگ های مشترک به هپاتیت و ایدز مبتلا شوند، تایید کرد.وی در این مصاحبه با پذیرش این موضوع که بخش هایی از بازداشتگاه ها زیرنظر سازمان زندان ها نیست گفت؛ طبق قانون اداره امور زندان ها با سازمان زندان هاست اما واقعیت این است که بعضی الزامات امنیتی ایجاب کرده واحدهایی برای خودشان بازداشتگاه داشته باشند.
علی اکبر یساقی درخصوص اظهارات موسوی خوئینی مبنی بر اعلام فشار در زندان و بازجویی از او گفت؛
ما در زندان ها بازجویی نداریم و اگر خوئینی مورد اذیت و آزار قرار گرفته است باید مقام
های قضایی پاسخگو باشند

انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه كردستان به حكم تعليق «ئاسو صالح» اعتراض كرد
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه كردستان در بيانيه‌‏اي به حكم تعليق «ئاسو صالح» فعال دانشجويي اين دانشگاه اعتراض كردند.به گزارش "ايلنا", در اين بيانيه با اشاره به حكم يك ترم محروميت از تحصيل «ئاسو صالح»، دبير كانون فرهنگي- پژوهشي «هه‌‏ژان» و مديرمسؤول هفته‌‏نامه «ده‌‏نگ» و دانشجوي سال آخر رشته الكترونيك دانشگاه كردستان از جانب كميته انضباطي، آمده است: اين در حالي بود كه تعدادي ديگر از دانشجويان به اصطلاح خودي، طي تحصني خشن، با بستن درب دانشگاه و توهين به مسؤولين دانشگاه، نظم دانشگاه را مختل نمودند اما نه تنها تنبيه نشدند بلكه به لطف نهادهاي (...)!، راه تحصيل در تهران برايشان هموار شد.در اين بيانيه با اشاره به اينكه «ئاسو صالح» فقط به خاطر بيان عقايد و افكار خود در دانشگاه، به عنوان محيطي فرهنگي و پلورال، در گفت: اين خود نمونه بارزي از نقص صريح قانون اساسي است.
ما دانشجويان دانشگاه كردستان اين حكم ناعادلانه و غيرقانوني را محكوم نموده و با
اعلام حمايت از ئاسو صالح، اين‌‏گونه تلاش‌‏ها را محكوم به شكست مي‌‏دانيم و خواهان
لغو هرچه سريع‌‏تر و بي‌‏قيد و شرط اين حكم هستيم

نامه سنديکای شرکت واحد به فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل و نامه فدراسيون به وزارت کار در پاسخ به درخواست سنديکا *سنديکای شرکت واحد: 55
نفر از کارگران اخراجی همچنان از بازگشت به سرکار محروم هستند *فدراسيون جهانی خطاب به جهرمی: به اذيت و آزار کارگران سنديکای واحد از سوی خانه کارگر و شورای اسلامی کار پايان دهيد
روشنگری: با ادامه بلاتکليفی 55 کارگر عضو سنديکای کارگران اتوبوس رانی تهران, هيات مديره اين سنديکا با انتشار نامه ای خطاب به فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، از اين فدراسيون خواست به مقامات رژيم در اين رابطه فشار آورد. در پاسخ به اين درخواست, فدراسيون جهانی.. با انتشار نامه ای خطاب به وزير کار رژيم خواستار بازگشت اخراجيون بر سر کار و پايان دادن به آزار و تعقيب اين کارگران از سوی خانه کارگر و شورای اسلامی کار شد. نامه خطاب به وزير کار ايران فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، در پاسخ به درخواست سنديکای کارگران اتوبوس رانی تهران و حومه، نامه ای خطاب به وزير کار جمهوری اسلامی ايران ارسال کرده است. به گزارش سنديکای کارگران شرکت واحد، متن اين نامه به شرح زير است: محمد جهرمی وزير کار و امور اجتماعی تهران, ايران وزير عزيز بار ديگر به نيابت از سوی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل برايتان مينويسم تا نگرانی خود را در مورد وضعيت سنديکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه ? شرکت واحد - که عضو اين فدراسيون است, ابراز نمايم. ضمن اينکه بسيار جای خوشحالی است که منصور اسانلو, پريزيدنت اين اتحاديه بدرستی از زندان آزاد گشته , اما هنوز مسائل حل نشده ای موجود است که فدراسيون ما لازم ميداند با اداره شما در ميان بگذارد. اولا فدراسيون ما هنوز دلايلی دارد مبنی بر اينکه برادر اسانلو و خانواده وی همچنان تحث نظر اوليای امور هستند. اين امر, پايه ای ترين حقوق انسانی آنها و آزادی حرکت و فعاليت اتحاديه ای آنان را که توسط قوانين سازمان جهانی کار ? آی ال او ? تضمين شده است, سلب مينمايد. ثانيا, در خلال ۹ ماه گذشته مسئولين شرکت واحد از به کار بازگرداندن ۵۰ نفر از کارگران اتوبوسرانی, که در يک آکسيون صنفی قانونی شرکت کرده بودند, قصور ورزيده است. درک من اين است که اداره شما هيچ اقدامی در اين مورد انجام نداده است, هرچند که اين امر بر طبق قانون الزامی می باشد. و بالاخره هنوز مسئله برسميت شناسی اين اتحاديه لاينحل باقی مانده است. فدراسيون جهانی حمل و نقل بار ديگر اداره شما را موظف ميداند که سنديکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه را, که يک سنديکای واقعی بوده و هزاران کارگر شرکت واحد را نمايندگی ميکند, بطور کامل و مناسب برسميت شناخته و به اذيت و آزار آنها از سوی خانه کارگر و شورای اسلامی کار پايان داده شود. از شنيدن نظر شما در اين مورد بسيار خوشوقت خواهم شد. با احترامات فائقه دويد کوکرافت دبيرخانه عمومی رونوشت : سنديکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه (شرکت واحد) آی سی اف تی يو
13 مهر 1385


تجمع صدها تن از معلمان در روز جهاني معلم در برابر ساختمان آموزش و پرورش

روز پنجشنبه ١٣ مهر كه مصادف با ٥ اكتبر روز جهاني معلم است صدها تن از معلمان در برابر ساختمان "آموزش و پرورش" جمهوري اسلامي درتهران تجمع كردند. اين تجمع از ساعت ١٠ صبح شروع شد و تا هنگام ظهر ادامه يافت. معلمان با پلاكاردهايي در دست از جمله خواهان برسميت شناخته شدن ٥ اكتبر روز جهاني معلم به عنوان يك روز ويژه و ثبت آن در تقويم ايران و تعطيل اين روز شدند. معلمان همچنين بر بخشي از خواستهاي خود كه چندين سال است براي رسيدن به آنها تلاش ميكنند و هنوز پاسخي نگرفته اند تاكيد كردند كه از جمله اعتراض به پايين بودن حقوقها و اعمال تبعيض عليه معلمان در اين زمينه، و نظام پرداخت هماهنگ و همچنين لغو اضافه كاريهاي اجباري براي معلمان، مساله بازنشستگي، مسكن، ارتقاي شغلي، لغو كنترل و تفتيش در مدارس و خواستهايي ديگر ميباشد. خبرنگاران چندين رسانه رسمي در اين تجمع حضور يافته و با معلمان معترض مصاحبه كردند. در اين مصاحبه ها معلمان خواهان اين شدند كه صدايشان به گوش همه مردم رسانده شود و به سانسور خبري در مورد وضعيت معلمان پايان داده شود. يكي از معلمان بر كاهش ٥٠ درصدي قدرت خريد معلمان اشاره كرد. يكي ديگر از معلمان مردودي ٢٥ درصد دانش آموزان در ازمونهاي سراسري را مورد اشاره قرار داد و به خانواده ها و مردم فراخوان داد كه حساسيت به سرنوشت دانش آموزان ايجاب ميكند كه خانواده ها از خواستهاي معلمان حمايت كنند.
معلمان در اين تجمع نامه هاي اعتراضي اي را به "وزير آموزش و پرورش" جمهوري اسلامي و مجلس اسلامي ارائه دادند و بر خواستهاي خود تاكيد كردند.

معلمان ايران چندين سال است كه خواستهاي خود را با تجمعات و اعتراضات به اشكال مختلف اعلام كرده اند. جمهوري اسلامي بجاي پاسخ دادن به خواستهاي برحق بيش از يك ميليون معلم، با تهديد و اخراج و فشاربه اين خواستهاي معلمان پاسخ داده است. در يكي دوسال گذشته با گسترش اعتراضات و تجمعات معلمان حكومت اسلامي عقب نشيني هايي را در حرف پذيرفت و وعده هايي براي بهبود وضعيت معلمان به آنها داد اما عملا هيچكدام از اين وعده ها عملي نشده است. حزب كمونيست كارگري همه معلمان را به ادامه اعتراضات در سطحي سراسري و پافشاري بر خواستهاي خود فرا ميخواند. حزب از همه مردم و بويژه كارگران و دانش آموزان و دانشجويان و خانواده هاي دانش آموزان ميخواهد كه فعالانه از خواستهاي معلمان كه گوشه اي از خواستهاي همه مردم است حمايت و پشتيباني كنند. بايد تلاش كنيم كه تعطيل روز جهاني معلم را به حكومت تحميل كنيم و اين روز را به روزي براي ارج گزاري از تلاش و جايگاه معلمان و حمايت گسترده از آنها و خواستهايشان تبديل كنيم.

مرگ بر جمهوري اسلامي
آزادي برابري حكومت كارگري

حزب كمونيست كارگري ايران
٦ اكتير ٢٠٠٦ – ١٤ مهر ١٣٨٥

معلمين آزاده در سراسر ميهن فرياد اعتراض سر دادند ”

با تبريك و تهنيت روز جهاني معلم ، به تمامي معلمين آزاده اي كه در اين روز به خيابانها آمدند و در اعتراض به نابرابري هاي حاكم و وضعيت معيشتي و بي عدالتي هاي اجتماعي و سياسي، فرياد بر آوردند ، دست مريزاد ميگوئيم و حركت يكپارچه آنان به عنوان قشر آگاه جامعه را بيانگر ، تغيير محتوم شرايط نابرابر حاكم و مبشر رهايي و آزادي ميهن ميدانيم.
معلمين آزاده ميهنمان در اين روز به خيابانها آمدند و دست در دست دانش آموزان خود، فرياد بر آورند كه ” وزير بي لياقت استعفا ، استعفا” . اين شعار، شعاري است كه البته به زباني ديگر، كل اين دولت و نظام را به چالش مي كشد، زيرا همگان ميدانند كه 27 سال است كه مردم محروم ايران ، به وسيله مشتي بي لياقت ، مورد توهين و تحقير و استثمار قرار گرفته اند و وجود اين وزير بي لياقت، حاصل دولت و نظامي بي لياقتتر است كه امثال او را بر سر كار گمارده اند، تا هر چه بيشتر خون مردم محروم و زحمتكش را بمكند و اموال و ثروتهاي آنان را به يغما برند.
ذيلا گوشه اي از اخبار گردهمايي معلمين را در شهرهاي مختلف ايران به استحضار ميرسانيم:
1. تهران : قريب به 3500 تن از معلمين در تهران در مقابل وزارت آموزش و پرورش ، از ساعت 10 صبح دست به يك تجمع اعتراضي زدند. معلمين در حالي كه پلاكاردي در دست داشتند كه بر روي آن نوشته شده بود” روز جهاني معلم مبارك باد”تراكت ديگري را نيز در دست داشتند كه بر روي آن نوشته شده بود:” دولتمردان آيا حق مسلم معلم گرسنگي و بي خانماني است” ! معلمين بر روي پلاكارد ديگري خواسته هاي خود را به اين ترتيب اعلام نمودند:
-بازگشت معلمين اخراجي به كار
-اخراج مديران انتصابي و نالايق و ا خراج و استيضاح وزير آموزش پرورش
-پرداخت حقوق معلميني كه ماههاست حقوق آنان پرداخت نشده
- بالا بردن حقوق ماهانه معلمين براي آنكه بتوانند به زندگي ادامه دهند زيرا كه هم اكنون 90% از معلمين زير خط فقر بسر ميبرند.
در ساعت 1030 صبح استادان دانشگاه تربيت معلم نيز در حمايت از معلمين آزاده ميهنمان به آنان پيوستند و در اين تجمع شركت نمودند. در اين اثنا ، نيروي انتظامي كه شاهد پيوستن مردم به اين تجمع بود ، به سمت مردم هجوم برده و مانع پيوستن مردم به معلمين شدند. مامورين لباس شخصي و انتظامي مثل هميشه از گرفتن عكس و فيلم و مصاحبه با معلمين ممانعت به عمل مي آوردند.

2. اردبيل: حدود 4 هزار نفر از معلمين در اردبيل از ساعت 10 صبح دست به تجمع زدند.فرهنگيان يك طومار 21 متري امضا كرده و در آن نسبت به اضافه شدن ساعت كار معلمين اعتراض كردند.بر روي پلاكاردهايي كه معلمين حمل مي كردند نوشته شده بود:
-چرا باران عدالت بر كوير معلمين نمي بارد
-مسئولين مملكتي علم بهتر است يا ثروت!!
-روز جهاني معلم بر فرهنگيان مبارك باد
اين تجمع با دخالت ماموران انتظامي و لباس شخصي در نقاطي به خشونت كشيده شد ، معلمين اردبيلي ميگفتند ما حركتي سياسي نكرده ايم كه چنين برخوردهايي با ما ميكنيد هر چند كه حركت سياسي نيز حق ماست و اگر اين تجمع صنفي را نيز سركوب ميكنيد ما نيز راه ديگري نداريم كه دفعه بعد با دانش آموزانمان به خيابان بياييم و چيزهايي را كه شما خوشتان نميآيد را به زبان بياوريم.

3. رشت : معلمين اين شهر ساعت 12 ظهر دست به تجمع زدند تا دانش آموزانشان نيز با آنها به محل بيايند ، دانش آموزان شعار ميدادند : ” چه كسي ميخواهد منو تو ما نشويم ، خانه اش ويران باد” ! و دست در دست معلمين خود از حقوق آنان دفاع ميكردند . آنها نيز پلاكاردهايي در انتقاد از نابرابري هاي دولتي و نپرداختن حقوق چند ماهه شان و اخراج معلمين آزاده در دست داشتند . جمعيت در ساعت 12.30 به 1500 نفر رسيده بود. اين در حالي بود كه مامورين لباس شخصي از پيوستن مردم به معلمين و دانش آموزان جلوگيري كرده و و آنان را متفرق ميكردند، جو امنيتي بسيار بالا بود .

4. اصفهان : از ساعت 10 صبح حدود 300 تن از معلمين در اصفهان در مقابل اداره آموزش و پرورش دست به يك تجمع اعتراضي زدند، اين تعداد در ساعت 11 صبح به 500 تفر افزايش يافت.معلمين شعار ميدادند:
”وزير انتصابي ، استعفا ، استعفا”،” رفاه اقتصادي ، آزادي سياسي حق مسلم ماست ”،” نان مسكن ، آزادي حق مسلم ماست”
ه آنان شعار ميدادند .يدادند . ستن مردم به معلمين آزاده اصفهاني جلوگيري به عمل آورد و مردم به همراه آنان شعار ميدادند . سي ميخو
5. تبريز: در تبريز قريب به 2000 نفر از معلمين اين شهر در مقابل ساختمان اداره آموزش و پرورش دست به تجمع زدند.اما نيروي انتظامي مانع تجمع آنان شد. معلمين شعار ميدادند:” آزادي ، آزادي حق مسلم ماست ”.
آنان پلاكاردهايي در دست داشتند كه روي آن نوشته شده بود: ”حقوق معلمين حتي از حقوق يك كارگر ساختماني هم كمتر است!”،” معلم نان ندارد ”،” چرا بايد معلمين براي امرار معاش خود دستفروشي كنند؟!” و شعارهايي با اين مضمون بر روي دست گرفته بودند.

6. زنجان : بيش از 350 تن از معلمين در زنجان از ساعت 30/10 صبح در سالن آموزش و پرورش اين شهر دست به تجمع اعتراضي زدند.آنان با در دست داشتن پلاكاردهايي خواستار مطالبات صنفي خود شدند.روي يكي از پلاكاردها نوشته شده بود ”سئوال معلمين اين است: اموال ملت را چه كساني غارت ميكنند؟ حق مسلم ما رفاه اقتصادي است” .

7. كرمانشاه: تجمع معلمين در ساعت 9 صبح آغاز شد.تعداد تجمع كنندگان بيش از 1500 نفر بود كه هر لحظه بر تعداد آنها افزوده ميشد.تجمع كنندگان در مقابل سازمان آموزش و پرورش دست به تجمع زدند.نيروي انتظامي ورودي و خروجي هاي منتهي به اين محل را بسته و تحت كنترل گرفته بود و اجازه ورود ماشين ها به منطقه را نميداد و حتي از ورود عابرين پياده نيز براي نزديك شدن به محل تجمع ممانعت به عمل مي آورد.
مسئول كانون معلمين از اجراي سخنراني منع گرديد و لباس شخصي ها دور او را گرفته بودند و او را تهديد كردند.معلمين پلاكاردي در دست داشتند كه روي آن نوشته شده است:”روز جهاني معلم را به كليه معلمين ايران تبريك ميگوييم.”
”حقوق معلمين را بپردازيد”،” چرا معلمين آزاده را اخراج نموده ايد”،” رفاه و آزادي حق مسلم ايرانيان و معلمين است”.

در ساير شهرهاي ميهن نيز گردهمايي هايي براي گراميداشت روز جهاني معلم برگزار شد كه تا كنون گزارش دقيقي از آن به دست ما نرسيده است.
ضمن تبريك مجدد به معلمين آزاده ميهنمان ، براي اين همبستگي ملي و اتحاد عمل ، به آنان ميگوييم كه راه اگر چه سخت و پر تلاطم است ولي پيروزي از آن راست قامتاني است كه در برابر نابرابري ها و ظلم و ستم حاكم ايستادگي نموده و به خودكامگان زمانه ” نـــــــه ” گفته اند. آري بهاران ايران زمين در راه است و به همت عناصر آگاه جامعه مانند : معلمين ، دانشگاهيان ، دانشجويان و دانش آموزان ، طرحي نو در خواهيم افكند و ايران را آزاد و آباد خواهيم نمود . البته آزادي و رفاه اقتصادي را هيچگاه در سيني طلايي به ما تقديم نخواهند كرد ، بايد يكي شويم و از چشمان افعي دچار هراس نگرديم تا كبوتر آزادي در ميهن اسيرمان ايران دوباره به پرواز در آيد.

چند گزارش از سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان
انتقال تعدادی از زندانیان بوکان به مهاباد
مهاباد؛ تعدادی از زندانیان بوکانی از جمله کامل قادری، حسین گردشی و جعفر گردشی به زندان مهاباد انتقال داده شده اند.
طی روزهای اخیر تعدادی از زندانیان و بازداشت شدگان بوکانی از جمله کامل قادری، حسین گردشی و جعفر گردشی به زندان مهاباد منتقل شده اند.
نامبردگان اوایل ماه گذشته به اتهام ارتباط با احزاب کرد دستگیر و بازداشت گردیده و تاکنون تعیین وضعیت نشده اند.
فشار بر زندانی جهت تسلیم فرزندان
مهاباد؛ یک زندانی به نام"جهانگیر بادوزاده" جهت دعوت از دو فرزندش به تسلیم ، تحت فشار نبروهای امنیتی قرار گرفته است.
یک زندانی به نام" جهانگیر بادوزاده" جهت دعوت از دو فرزندش به تسلیم به نیروهای دولتی در زندان تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفته است. گفته می شود دو پسر نامبرده به یک حزب سیاسی کرد پیوسته اند.
یادآور میگردد جهانگیر بادوزاده 3 سال پیش به اتهام همکاری با احزاب کرد دستگیر و به اعدام محکوم شد که این حکم در اواخر سال گذشته از سوی دیوان عالی کشور به حال تعلیق درآمد.
نامبرده اخیرا" از زندان ارومیه به زندان مهاباد منتقل شده و گفته می شود بطور فزاینده ای تحت فشار ماموران امنیتی قرار گرفته است.
جلوگیری از گردهمایی فعالان دهگلانی
دهگلان؛ از گردهمایی بیش از 100 شهروند زن و مرد دهگلانی در کوه شیدا، جلو گیری به عمل آمد.
کوه پیمایی و گردهمایی تعداد یکصد زن و مرد دهگلانی در روز جهانی کودک در کوه شیدا در حومه دهگلان به دلیل ممانعت نیروهایی امنیتی و تهدید شرکت کنندکان به عدم شرکت در آن برگزار نشد.
گفته میشود تعدادی از شهروندان دهگلانی به مناسبت روز جهانی کودک یک برنامه کوه پیمایی و گردهمایی در کوه"شیدا" در حومه شهر دهگلان ترتیب داده بودند.
منع فعالیت برای فعال مدنی دهگلانی
دهگلان؛ یک فعال مدنی دهگلانی به نام" حبیب اله طهماسبی" از انجام فعالیتهای مدنی و سیاسی منع گردید.
یک فعال مدنی دهگلانی به نام" حبیب اله طهماسبی" که در هفته گذشته به دادگاه انقلاب سنندج فراخوانده شده بود، از هرگونه فعالیت مدنی و سیاسی منع گردیده است. نامبرده طی ماه گذشته دستگیر و با تودیع وثیقه 30 میلیون تومانی آزاد شده بود.
یادآور میگردد حبیب اله طهماسبی پیش از این طی دو حکم جداگانه به ترتیب به 5 سال حبس تعلیقی و 1 و نیم سال حبس، در مجموع به 6 سال و نیم حبس تعلیقی محکوم گردیده و اخیرا" ایشان تهدید به تغییر حکم حبس از تعلیقی به تعزیری شده است.
بازداشت یک بیمار ذهنی
بوکان؛ یک پیرمرد بیمار ذهنی به نام" عبداله" بعنوان عامل آتش سوزی محصول روستاتیان حومه بوکان بازداشت شده است.
در پی ایجاد حریق در خرمن و انبارهای غله کشاورزان یک روستا در حومه بوکان، یک پیرمرد بیمار ذهنی به نام" عبداله" توسط نیروهای انتظامی دستگیر و به عنوان عامل آتش سوزی به مردم معرفی و تحویل زندان مهاباد داده شده است.
این در حالی است که گفته می شود برخی عوامل محلی وابسته به نیروهای دولتی در ایجاد حریق دست داشته اند.

بیانیه مشترک جمعی از رهبران و فعالین جنبش کارگری ایالات متحده آمریکا
بیانیه ی زیر توسط جمعی از فعالین جنبش اتحادیه های آمریکا در تداوم اصلاحات درونی این جنبش صادر شده است. جنبش کارگری آمریکا در طی بیش از یک قرن از فراز و نشیب های فراوانی گذر کرده که مطالعه ی تاریخ آن برای فعالین چپ ضروری است. بر خلاف تصور عمومی ، این جنبش در دوران های مختلف توانسته است شیوه های متنوعی از مبارزه را به جنبش جهانی کارگری ارائه دهد و بغیر از دوران پس از جنگ جهانی دوم و سالهای ارتجاع معروف به "مک آرتی" ، از پیشتازان مبارزه علیه سرمایه داری و حامی قدرتمندی برای مبارزات کارگری در سراسر جهان بوده است. امروز نیز، بنظر می رسد که پس از دهه ها سلطه مرتجعین و عناصر فرصت طلب، فاسد و وابسته به سرمایه جهانی ، این جنبش در آستانه ی "تولدی دوباره" قرار گرفته و بسوی اصلاحات درون جنبشی حرکت می کند. اولین نشانه های این رستاخیز در اواخر دهه 80 قرن گذشته میلادی و در میان اتحادیه های کوچک و مستقل آغاز گشت. اما بر مبنای ضرورت و نیاز این جنبش به سرعت فراگیر گشته و راه خود را به بزرگترین اتحادیه ی آمریکا و جهان، یعنی فدراسیون AFL – CIO باز کرد. در سال 1995 شاخه ی اصلاح طلب این اتحادیه حرکت مستقلی را تحت عنوان " تغییر کن تا پیروز شوی" – Change To Win (CTW) – آغاز کرد و با برنامه ی جدیدی وارد میدان مبارزه شد. اما باید دقت کرد که این جنبش اصلاحات کارگری هم در میان اتحادیه های مستقل و هم در سطح ایالتی و ملی فدراسیون های AFL – CIO در جریان می باشد و رفته رفته به بالاترین سطح این فدراسیون نفوذ کرده است. بیانیه زیر توسط رهبران و روشنفکران کارگری تنظیم شده و حاوی مطالبی است که هم بطور اخص پاسخگوی مشکلات فعالین کارگری جهان است و هم می تواند مشکل گشای فعالین دیگر جنبش های توده ای از جمله دانشجویی، زنان و دیگران باشد. (سلام دمکرات) آینده ی کارگران سازمان یافته در ایالات متحده ی آمریکا نویسندگان: کیت برونفن برنر، دانا دیویت، بیل فلچر و دیگران سایت مانثلی ریویو 5 اکتبر 2006 ترجمه از بینا داراب زند " جوهر اصلی نظام اتحادیه کارگری ارتقاء اجتماعی است. جنبش کارگری برای بی چیزان، تحقیر شدگان، فراموش گشتگان، ستمدیدگان و ضعفا پناهگاهی بهشت گونه بوده است." –
آ. فیلیپ رندالف بحث مهمی در صفوف کارگران سازمان یافته در مورد آینده ی جنبش آغاز گشته است. تجربه به ما نشان داده که برخورد "از بالا به پایین" برای احیاء سازمان های کارگری ، اعضاء آنها را به مشارکت و حمایت مشتاقانه و معنی دار نخواهد کشاند. توده ی عضو اتحادیه ها همراه با رهبران و فعالان کارگری و محققین و هاله های وسیع طرفدار اتحادیه های کارگری باید درگیر این مباحث گردند. بحث ها باید علنی، صریح و سازنده باشند و همگی باید تشخیص دهیم که در نتایج بدست آمده سهمی داریم. آنچه در زیر می آید، باورهای جمعی از افراد مختلف متشکل در جنبش کارگری است که نظر خود را همراه با پیشروی این مباحث به گوش دیگران برسانند. مداخله ی ما در این بحث ها با انگیزه و احساسی صورت می گیرد که جای رنگین پوستان و زنان را در این مباحث خالی می بینیم. طنز قضیه اینجاست که از لحاظ جمعیت شناختی ، اگر آینده ای را برای کارگران سازمان یافته در ایلات متحده آمریکا متصور باشیم، این گروه های اجتماعی ، نقش اصلی را در آن بازی خواهند کرد. ما مشتاق دریافت بازتاب شما هستیم. احیاء کردن اتحادیه های کارگری برای قرن بیست و یکم تغییرات سیاسی و اقتصادی سی سال گذشته در آمریکا و جهان باعث بوجود آمدن جو خصمانه ای علیه طبقه کارگر بطور اعم و اتحادیه های کارگری بطور اخص شده است. در همین چارچوب، بر خلاف احساس آقای آ. فیلیپ رندالف که جوهر اصلی اتحادیه های کارگری را ارتقاء اجتماعی می داند، امروزه جنبش اتحادیه های کارگری را به ندرت صدای ترقی و ابتکار ویا متحد ِ جنبش های اجتماعی مترقی می شناسند. اینهم نه تنها به این علت است که نسبت کارگران سازمان یافته از سال 1995 در مقایسه با کل نیروی کار در حال افول بوده است و یا اینکه میزان رشدش به اندازه ای کاهش یافته که اینک هیچ پیشرفتی را نشان نمی دهد و یا اینکه تأکیدش بر روی رساندن خدمات به اعضاء کنونی اش بوده و فکر کاشتن دانه برای فردایش نمی باشد، بلکه به این علت است که کارگران سازمان یافته خود را تافته ی جدا بافته ای از بقیه کارگران می دانند و به همین دلیل خود را در مقام قهرمان کارگران و جمعیت های آنها ندیده و در عوض بمثابه ساز و کاری در آمده که تنها منافع اعضاء کنونی اش را نمایندگی می کند. راه نجات از نابودی برای کارگران سازمان یافته در آمریکا درک شرایط کاملاً متفاوتی است که طبقه کارگر در اوایل قرن بیست و یکم، حتی نسبت به بیست سال گذشته با آن روبروست. اینجا زمان و محل آن نیست که تمامی موارد این تغییر شرایط را مورد بررسی قرار دهیم. در این مورد به اندازه کافی در مجله ها و کتاب ها نوشته شده است. باید به همین مقدار کفایت کنیم که بگوییم رشد جهانی نئو لیبرالیسم بیانگر تغییر عمده ی شیوه ی برخورد سرمایه داری به طبقه کارگر و اجتماع در کلیت آن است. شرکت های چند ملیتی و شرکاء ایشان به این نتیجه رسیده اند که شرط اولیه ی هر شکلی از مشارکت اجتماعی باید از اساس بر ضد کارگران تغییر کند. این دیدگاه نئو لیبرالیستی توانسته بر تفکر هر دو حزب بزرگ آمریکا چیره شود و تغییر جهت مراکز حاکمیت ایالات متحده را به "راست" هدایت کند. این شرایط جدید، رویکرد نوین نظام اتحادیه های کارگری به استراتژی، تاکتیک ها و اساساً به نوع نگرش به خود را الزام آور کرده است. این رویکرد، فراتر از چند اظهار نظر درباره ی "مأموریت نوین" می رود. بلکه، در عوض، بر مبنای نیاز به تجدید نظر در روابط اتحادیه با اعضاء، با کارفرما، با دولت، و با کل اجتماع آمریکایی و در مقیاس وسیعتر، دهکده ی جهانی استوار است. ما باید از خود سئوال کنیم که آیا اتحادیه ی ما به عنوان یک نهاد و نماینده ای از یک جنبش عظیم تر می تواند در برابر چالش بی عدالتی به پا خیزد؟ و یا اینکه تبدیل به ابزار نهادینه شده ای برای تسکین دردهایی گشته که سرمایه داری معاصر بر آن خوش شانس هایی وارد می آورد که اعضاء کنونی کارگران سازمان یافته را تشکیل می دهند؟ در این چارچوب ما پیشنهاد می کنیم که: 1- به دیدگاهی نیاز است که سازماندهی ِ سازمان نیافتگان را در بر گیرد، اما محدود به آن نشود: آنچه در مباحث جاری غایب است، یک اظهار نظر شفاف در این مورد است که جنبش اتحادیه های کارگری واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارد. البته که باید سازماندهی ِ سازمان نیافتگان را به پیش برد، اما تمرکز مطلق بر آن ، نمونه ی همان تحجری است که اصلاح طلبان ِ (اتحادیه ای) خواهان ریشه کن کردنش هستند. علیرغم موفقیت بی چون و چرای شعار "سازماندهی بالاتر از همه چیز" باید آن را بصورت دارویی نظاره کرد که عوارض جانبی آن اتحادیه های کارگری را مریض تر کرده است. سازماندهی لازم است، اما کافی نیست! هنگامیکه " کنگره ی سازمان های صنعتی" (CIO) در سال 1935 از دل "کمیته ی سازمان های صنعتی"ِ AFL بیرون آمد، ما در شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی متفاوتی قرار داشتیم. باید توجه داشت که به شرایط آن دوران ، اغلب به شیوه ی غیر تاریخی و به موازات شرایط کنونی نگاه می شود. با اینکه بایستی موارد نسبتاً بحرانی و حساس ساختار اتحادیه های AFL-CIO و کلیت کارگران سازمان یافته را به نتیجه رساند ، اما نباید آن را به نقطه شروع هر بحثی تبدیل کرد. ما باید از خود سئوال کنیم که چرا میلیون ها کارگر سازمان نیافته باید قربانی شوند تا اتحادیه ای شکل بگیرد و یا اینکه به صفوفش بپیوندند؟ چرا میلیون ها متحد بالقوه ی کارگران سازمان یافته باید برای مدتی از پرداختن به مشکلات خود دست بشویند و خواسته هایشان را به خواسته های کارگران سازمان یافته تطبیق دهند؟یک جنبش بازسازی شده ی اتحادیه های صنفی، اگر نگوییم دوباره متولد شده، چه حرف تازه ای که تکرار مکررات نباشد دارد که به رنگین پوستان و زنان بگوید؟ اتحادیه ها چه کاری در ارتباط با خفت فزاینده ی کار کرده اند؟ هنگامیکه حتی کارگران متحد شده نیز نسبت به گذشته در حال کار کردن سریع تر، سخت تر و طولانی تر هستند و ساعات آزادی کمتری دارند، که بنوبه ی خود باعث تزاید فشار بر روی افراد، خانواده ها و جمع دوستانشان می شود؟ اگر به این سئوال ها پاسخ داده نشود، کارگران سازمان یافته نخواهند توانست به عنوان راهنمای جذب میلیون ها کارگر غیر اتحادیه ای در آمریکا بشوند. و در واقع، تولد دوباره ی کارگران سازمان یافته، تولد طفل مرده ای خواهد بود.
2- جنبش اتحادیه های کارگری باید بدون شرمساری طرفدار بخش عمومی و خدمات عمومی باشد: طی سال ها، از زمان پیدایش نئو لیبرالیسم با رویکرد مخالفت با دخالت مثبت دولتی در اقتصاد، به عنوان ِ فلسفه ی غالب در جهت "جهانی سازی"، جنبش اتحادیه های صنفی آمریکا به جای برخورد با بیماری، علائم آن را هدف گرفته اند. به همین علت علیه خصوصی سازی، پایین آوردن ِ سطح خدمات اجتماعی و طرح های ِ مالیاتی ِ راستگرایانه ای که پرداخت ِ ثروتمندان را کاهش داده و ما را فریب می دهند، اعتراض کرده است، اما، آنها را در یک مجموعه جمع نکرده است. نمونه ی بارز این امر عدم برخورد ِ موشکافانه ی کارگران سازمان یافته به سیاست های سیاسی و اقتصادی دولت کلینتون بود که به سوی نهادهایی از قبیل ِ "سازمان تجارت جهانی" حرکت کرده و از تجارت آزاد حمایت می نمود که تماماً در مخالفت با بخش عمومی قرار داشت. کارگران سازمان یافته باید شرایط سیاسی و اقتصادی جاری را مطالعه کرده و به این درک برسند که محلی برای سازش با دیدگاه هایی که نافی دخالت مثبت دولت در اقتصاد هستند، وجود ندارد. کارگران سازمان یافته باید همچنین از حمایت افراد و سازمان هایی که معتقدند گویا می توان با وابسته کردن منافع کارگران به منافع سرمایه داران تجاری و مالی ِ آزاد از هر ضابطه ای به ترقی و عدالت اجتماعی رسید، خودداری کنند.
3- جنبش اتحادیه ها باید از موضع گسترش دمکراسی حمایت کند: کارگران سازمان یافته باید از گسترش دمکراسی، ورای مرزهای قوانین رسمی، حمایت کرده و برای آن مبارزه کند. آنها باید قهرمان مبارزه علیه نژاد پرستی، تبعیض جنسی، تبعیض به علت تمایلات ِ جنسی، بیگانه هراسی، تعصبات مذهبی و هرنوع تعصب و عدم تحمل دیگری، باشند. در شرایط کنونی داخلی و بین المللی، دمکراسی زیر حمله قرار دارد. بنظر می رسد عدم تحمل و تعصب و بی منطقی بر روابط بین انسان ها در حال برتری یافتن است. دقیقاً زمانی اقلیت ها را از رقابت برای دستیابی به منابع در حال تحلیل کنار گذاشته و یا حذف می کنند که عده ی قلیلی در حال ِ انباشتن ثروت هستند. آزادی های مدنی نیز زیر حمله قرار دارند. بنام مبارزه با تروریسم، حکومت ها، از جمله حکومت خودمان، قوانینی را به تصویب می رسانند که حق سازماندهی و اعتراض را محدود می کنند. اغلب به کسانی که وضع موجود را به چالش می کشند، با این فرض که آنها به اندازه ی کافی وفادار و وطنپرست نیستند ، مانند بیمار یرقانی نگاه می کنند. به بهانه ی مبارزه با دشمن مشترک، که در هر مقطعی که بستگی به موضوع صحبت دارد ، تغییر مییابد، گفتگو را قدغن می کنند. انتخابات ساختگی گشته اند. در ایالات متحده، سیستم دو سطحی ِ Electoral College عملاً رأی میلیون ها رأی دهنده را ، بخصوص در جنوب کشور، حذف می کند. این در زمانی است که آمریکا در سطح جهان مبلّغ "یک نفر، یک رأی" است. چیزی که خودمان در سطح حکومت مرکزی نداریم. آنچه مشکل را غلیظ تر می کند، تکامل گاوبندی به یک علم است. بصورتیکه با آفرینش مناطق امن انتخاباتی مخالفین را از صحنه خارج می کنند. همیشه شاهکارهای کلاهبرداری انتخاباتی جزئی از فضای سیاسی را تشکیل داده بود، اما اینک با ترکیب تکنولوژی کامپیوتری و تهدید رأی دهندگان، بخصوص با هدف قرار دادن جمعیت های رنگین پوست، آنرا به سطح جدیدتری ارتقاء داده اند. علاوه بر این، میلیون ها سابقه دار که اغلب آنها از مردم رنگین پوست هستند نیز از دادن رأی محروم می باشند. جنبش اتحادیه ها باید خود را در مبارزه با این عملکردهای متنوع ِ غیر دمکراتیک دخالت داده و ما را از جامعه شبه بسته نجات دهد. آینده ی حق تشکل و یا عضویت در اتحادیه های کارگری، به شکل غیر قابل تفکیکی به آینده ی دمکراسی در آمریکا گره خورده است. جنبش اتحادیه ها برای منافع آشکار خود هم که شده می بایست حق تأسیس و عضویت در اتحادیه ها و حق سازماندهی را با نبرد عمومی برای دمکراسی پیوند دهند. برای اینکه این جنبش تبدیل به قهرمان قابل اتکایی در مبارزه با دمکراسی شود، باید برای دمکراسی در درون صفوف خود نیز مبارزه کند. اگر اعضاء ما فکر کنند که هیچ کنترلی بر آینده ی سازمان های خود ندارند و یا اینکه به شکل عادلانه ای در آنها نمایندگی نمی شوند. آنوقت ما شکست خورده ایم. در آن صورت ما سازمان هایی "پدر سالار" ساخته ایم و نه سازمان هایی که متعلق به کارگران است.
4- ما در جنبش اتحادیه ها باید ساختاری مناسب برای سازماندهی ِ کارگران ِ سازمان نیافته داشته باشیم: موضوعات مربوط به شکل و ساختار جنبش اتحادیه ها در آمریکا نمی تواند برخاسته از دل مشغولی های کار چاق کنی ِ رؤسا و کارکنان ِ کنونی آنها باشد، بلکه باید بر مبنای نیاز سازماندهی ِ میلیون ها کارگر سازمان نیافته استوار گردد که خواهان ِ عضویت و یا ساختمان اتحادیه ها هستند. جنبش اتحادیه های کارگری باید دارای ترکیب نمایندگی مشروع برای افراد رنگین پوست و زنان باشد. ترکیبی که بخش عمده ی آرایش رهبری ِ آن تبلوری از تنوع بخش ها و آرزوهای تشکیل دهندگانش باشد. معنی این حرف تنها این نیست که رهبری AFL – CIO شامل اعضاء حوزه هایش شود، بلکه به این معناست که یک روند فعال و هدفمند سازماندهی و عضو گیری از نمایندگان و رهبران ِ نیروی کار در صنایع مربوطه برنامه ریزی شده که فرصت هایی برای اتحادیه گران ِ جوان تولید کند تا ایشان بتوانند توانایی های ِ رهبری خود را از طریق آموزش و آزمایش ارتقاء دهند. ساختار کارگران سازمان یافته باید به سوی هسته ی تشکیل دهنده اس در سازمان های پایه ی منطقه ای، صنفی و یا صنعتی توجه نشان دهد. آن اتحادیه هایی که به صنعت، صنف و یا منطقه ی بخصوصی تعهد نشان می دهند و به آن محیط رسیدگی می کنند، در موقعیت بهتری برای تقویت نیروی صنعتی اعضاء خود قرار دارند. اتحادیه ها تنها زمانی باید وارد صنایع، اصناف و مناطق جدیدی شوند که آمادگی ِ دادن تعهد دراز مدت را داشته باشند و نشان دهند که برای همکاری با اتحادیه های فعال دیگر، در آن رشته و یا ناحیه آماده هستند.
5- جنبش اتحادیه ها باید برنامه ی سیاسی خود را با کانون قرار دادن نیازهای طبقه کارگر بازسازی کند: جنبش اتحادیه ها بارها این اشتباه را که فرض می کند ، می تواند به اعضایش حکم کند که چگونه رأی بدهند و اینکه حزب دمکرات به صورت خودکار منافعش را نمایندگی می کند ، تکرار کرده است. آنچه که ما به عنوان آموزش سیاسی تبلیغ می کنیم ، چیزی بیشتر از تبلیغات انتخاباتی نیست. در صورتیکه قول های داده شده توسط جنبش اصلاحات اتحادیه ای سال 1995 برای برنامه ی سیاسی ، چیز دیگری بود. ما به برنامه ی آموزشی ِ عمومی ِ اقتصادی و سیاسی ای نیازمندیم که موقعیت اجتماعی و سیاسی ِ اعضای مان را مورد خطاب قرار دهد. این برنامه بایستی ساختن چارچوبی را هدف خود گذارد که اعضاء بتوانند موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ِ دوران کنونی را درک کنند. ما باید اعضاء خود را در سازمان هایی توده ای متشکل کنیم که رویکردی محلی داشته باشند، به سیاست توجه کنند، نسبت به گروه بندی های اجتماعی حساسیت نشان دهند و توانایی ریشه دواندن در مناطق شان – یعنی جایی که ایشان، خانواده ها و دوستان شان، امکان اینکه در عمل سیاسی مربوطه درگیر شوند – را داشته باشند. این بدین معنی است که سازمان های سیاسی انتخاباتی را در سطح عموم اعضاء بوجود آوریم تا بتوانند ایشان را درگیر مبارزه ی دشوار، اما لازم برای قدرت گیری طبقه کارگر کنند. سازمان هایی چون PAC ها و 527 ها نمی توانند جایگزین ِ سازمان های توده ای ایکه بر پایه ی مردم استوار است ، شوند.
6- جنبش اتحادیه ها باید در جنوب و جنوب غربی سازماندهی کند: انتخابات نوامبر 2004 دو چیز جالب را نمایان ساخت. اول اینکه رابطه ی مستیم، اما نه مطلق، بین عضویت در اتحادیه ها و داشتن تمایل به رأی دادن بر مبنای خط ِ منافع اقتصادی افراد وجود دارد. دوم اینکه، رأی سیاه پوستان و لاتینی ها در جنوب و جنوب غربی ، با اینکه در سطح محلی، منطقه ای و ایالتی بسیار حساس است، اما در سطح مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ، بعلت غیر دمکراتیک بودن شیوه ی دو سطحی ِ Electoral College ، تأثیر چندانی ندارد. مدت طولانی ای است که جنبش اتحادیه ها، جنوب و جنوب غربی را به حال خود رها کرده است. موفقیت در سازماندهی جنوب و جنوب غربی به معنی ایجاد سر پل های لازم برای شیوع سیاست های مترقی در آن ناحیه خواهد بود و به ما اجازه خواهد داد تا بتوانیم با به کارگیری این پایگاه ها، پشتیبانی وسیع تری برای پیشبرد برنامه های مترقی خود به دست آوریم. بنابراین نیاز داریم تا در این سازماندهی به کار گیریم، باید بر این فرض استوار باشد که سازماندهی امری دراز مدت و استراتژیک است و نه یک اقدام و رخدادی مقطعی. هر سازماندهی ایکه در این مناطق صورت می پذیرد باید به این واقعیت توجه داشته باشد که عدم توانایی در شمول جنبش های اجتماعی آمریکایی های آفریقایی تبار و لاتینی ها، اگر نه برابر با شکست، اما مطمئناً با دلسردی روبرو خواهد شد. تمرکز توجه به جنوب و جنوب غربی، در حالیکه اتحادیه ها در مناطق دیگر در حال پیشروی می باشند، به خودی خود کفایت نمی کند. اتحادیه سازی در این مناطق باید به مبارزه برای قدرت گیری سیاسی ِ گروه هایی که تا کنون به حساب نمی آمدند گره بخورد. در نبرد سیاسی انتخابات ریاست جمهوری سال 1998، کشیش جسی جکسون بسیار عالی عمل نمود. در یک دست کارت عضویت اتحادیه قرار داشت و در دست دیگر کارت های رأی.
7- فدراسیون های ایالتی و شورای مرکزی کار باید دمکراتیک، فراگیر، جوان و جسور باشند: تعدادزیادی از فدراسیون های ایالتی و شوراهای مرکزی کارگران، بعلت آنکه نمایندگی واقعی ندارند، از واقعیت نیاز های اعضاء خود که هیچ، حتی از واقعیت هایی که توده ی طبقه کارگر با آن روبروست غافل مانده اند. شوراهای مرکزی کارگری و فدراسیون های ایالتی باید مراکزی برای استراتژی ِ حمایت از عملیات سیاسی ِ محلی، ائتلاف سازی، آموزش اعضاء و پشتیبانی های درون اتحادیه ای باشند. اگر قرار است هر یک از این اهداف عملی گردد، شوراهای مرکزی کارگران و فدراسیون های ایالتی باید بیشتر به ترکیب اعضاء خود شباهت داشته باشند. مانند AFL – CIO ، سازمان های محلی و ایالتی باید بیشتر نماینده ی مشروع و ترکیب رنگین پوستان و زنان باشند. سازمان های محلی و ایالتی باید از ترکیبی برخوردار باشند که بخش قابل ملاحظه ای از رهبری، بازتاب تنوع اعضاء و آرزو های شان باشد. این تنها بدین معنی نیست که گروه های تشکیل دهنده ی AFL-CIO را در بر گیرند، بلکه به این معنی نیز هست که باید یک روند فعال و هدف دار و سازمان یافته ی عضوگیری از رهبران و نمایندگان نیروی کار در صنایع مربوطه را دنبال کنند و فرصت هایی را برای اتحادیه گران ِ جوان فراهم آورند تا توانایی های رهبری را فرا گرفته و به یوته ی آزمایش بگذارند.
8- جنبش اتحادیه ها نیازمند به آموزش واقعی ِ اعضایش است: این فرض گستاخانه ای است که فکر کنیم کارگران سازمان یافته و یا غیر سازمان یافته، بدون آنکه آنها را با یک ساز و کار منسجم و به روز، برای دستیابی به اطلاعات تأمین کنیم، کورکورانه از دیدگاه بخصوصی پیروی می کنند و یا به آن تسلیم می شوند. به هر حال بدون منابع مورد نیاز برای یک اقدام آموزشی ایکه اعضاء را در کانون توجه خود قار دهد، غیر ممکن خواهد بود که آنها را به نگرش متفاوتی از اتحادیه گری ترغیب نموده و انگیزه ی تحرک را در ایشان بوجود آوریم. معنی آموزش تنها انتقال ِ اطلاعات نیست، بلکه بحثو گفتگو را نیز شامل می شود. جنبش اتحادیه ای ایکه نیروی دوباره یافته به یک برنامه ی آموزشی ای نیازمند است که بررسی اقتصاد داخلی و بین المللی را با دیدی انتقادی از سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا ترکیب کرده باشد. به علاوه، چنین برنامه ی آموزشی ای باید ایجاد چارچوبی را جهت پیشبرد مباحث در مورد طبقات اجتماعی، نژاد، جنسیت، سرمایه داری و مبارزه در جهت قدرت کارگران را در خود جای دهد. همچنین تصور اینکه در غیاب آموزش می توان سازماندهی را به جلو برد و یا این باور که آموزش، بنوعی باعث پَرت شدن حواس و انحراف از سازماندهی می شود، کاملاً بی معنی است. توجه کردن به آموزش پایه هایمان بیانگر احترام عمیق مان به ایشان است. شعار "بسیج کردن"، هنگامیکه چنین چارچوب ِ واحدی ساخته نشده است، بدون در نظر گرفتن نیّات مطرح کنندگانش، به تضعیف قدرت و روحیه ی رزمندگی و حمایت کارگران خواهد انجامید.
9- جنبش اتحادیه های آمریکا باید با هر دو جنبش ِ جهانی ِ اتحادیه گری و مبارزه با بی عدالتی جهانی، مشارکت و همبستگی داشته باشد: جنبش اتحادیه های کارگری آمریکا پیشرفت عظیمی نسبت به دوران جنگ سرد در کنار گذاردن شیوه های قدیمی ِ اتحادیه گری داشته است. اما علیرغم این پیشرفت ها، دوستان ما در آنسوی مرزها ، به این جنبش با چشم بد گمانی می نگرند. و این امر بعضاً به این علت است که ایشان تصور می کنند که ما درگیر یک سیاست حمایت گرایانه هستیم. البته گام های بسیار خوبی در سطح همکاری های بین اتحادیه ای برداشته شده، اما باید جلوتر برویم. ما باید برنامه ای برای ایجاد دگرگونی در کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری، و فدراسیون های جهانی و دبیرخانه ی اتحادیه بین المللی کارگران پیشنهاد کنیم که تا محدوده ی اصلاحات و یا حتی ایجاد سازمان های نوین پیش برود و همبستگی واقعی را تشویق کند. به علاوه، جنبش اتحادیه های کارگری آمریکا باید ساز و کار و ابزارهای حمایتی ِ مشخصی از جنبش های کارگری و دیگر جنبش های مترقی ایکه برای عدالت جهانی مبارزه می کنند، فراهم آورد. چنین موضع گیری ای بیانگر مقاومت در برابر اقدامات سرمایه داری جهانی علیه کارگران تمامی کشورها ، که به منظور ِ به زیر کشیدن ِ کارگران صورت می پذیرد، خواهد بود. ما نباید در همبستگی های گزیده ای شرکت کنیم و این تصور را به وجود آوریم که تنها زمانی وارد همکاری می شویم که برای حمایت از کارگران آمریکایی و مشکلات ایشان باشد. همبستگی ِ اصیل بین المللی از طرف ِ جنبش های کارگری ِ آمریکا، الزاماً، به چالش کشیدن سیاست خارجی ِ ایالات متحده ی آمریکا، در زمانی که ناقض حق تعیین سرنوشت و حقوق بشر است را در بر می گیرد. ما امضاء کنندگان این مدرک با اشتیاق به پیشبرد مباحث و گفتگوهای درونی جنبش اتحادیه ها، این بیانیه را صادر می کنیم: کیت برانفن برنر، مدیر تحقیقات آموزش کارگری ِ دانشگاه ِ کورنل دانا دیویت، رئیس فدراسیون AFL-CIO در جنوب ِ کارولینا
بیل فلِچِر ، رئیس گفتگو های بین آفریقایی پاتریشیا اَن فورد، معاون اسبق اتحادیه ی بین المللی کارگران ِ خدماتی فرناندو گاپاسین، رئیس شورای مرکزی ِ کارگران در ایالت اُرگان و رئیس اتحادیه ی AFSCME 1108 اِلنا هراردا، رئیس اتحادیه ی کارگران صنایع پذیرایی، رستوران، هتل RWDSU 1064 رابت فیلیپس، تحلیل گر روش ها دکتر استیون سی. پیتس، استاد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی دکتر کیتی کویان، استاد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی کن رایلی، رئیس اتحادیه ی محلی کارگران بنادر از اتحادیه ی بین المللی کارگران بنادر مارشال اسمایلی، ریاست کشوری AFRAM-SEIU
منبع دريافت خبر؛ سلام دمكرات


برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم


مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
www.jawanan.org communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613


در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم
sjk_news@yahoo.com



5
روزباقی است کبری را نجات دهیم
بیش از دو هزار كارگر نفت گچساران شش ماه حقوق نگرفته اند
دبير اجرايي خانه كارگر كهكيلويه و بويراحمد از پرداخت نشدن حقوق دو هزار و 200 كارگر شركت نفت شهرستان نفت خيز گچساران طي شش ماهه گذشته خبر داد .
"عليرضا جنتي" به" ايلنا "گفت‌‏: اين كارگران تحت پوشش 63 شركت پيمانكاري هستند و مطالبات آنان 16 ميليارد ريال است .
وي افزود فرياد اين كارگران به جايي نرسيده و مشخص نيست كه چرا حقوق و مزايايشان پرداخت نمي شود .
وي با انتقاد از بي‌‏توجهي مسوولان شركت نفت گچساران براي رفع مشكلات كارگران يادآور شد: اگر همين مسوولان دو ماه حقوق دريافت نكنند آيا صدايشان بلند نمي‌‏شود .
"جنتي" اظهار داشت‌‏: كارخانه قند ياسوج از سه سال پيش تعطيل و وضعيت يك هزار كارگرش نامشخص مي‌‏باشد .
دبير اجرايي خانه كارگر كهكيلويه و بويراحمد معتقد است كه حفظ اشتغال موجود مهمتر از اشتغال زايي جديد است اما در اين استان به بهانه‌‏هاي متعدد كارگران را اخراج مي كنند.
حکم یک سال زندان برای یک دانشجوی دانشگاه تبريز
شعبه اول دادگاه انقلاب تبريز، نادر ضامن، دانشجوي دانشگاه تبريز را به تحمل يک سال حبس محكوم كرد.
عباس جمالي، وكيل مدافع اين دانشجو در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با اعلام اين مطلب، گفت: موكلم پيش از اين در درگيري‌‏هاي تير ماه سال 78 دستگير و سپس به اتهام حمل سلاح و كشيدن آن به روي مردم و اقدام عليه امنيت كشور به يك سال حبس محكوم شده بود.
وي افزود: پس از ابلاغ اين رأي، ما نسبت به رأي صادره به ديوان عالي كشور اعتراض كرديم كه اين ديوان نيز پس از نقض رأي، پرونده را به شعبه هم‌‏عرض ارسال كرد كه شعبه اول دادگاه انقلاب تبريز نيز موكلم را از اتهام حمل سلاح، تبرئه اما وي را به اتهام اقدام عليه امنيت كشور به تحمل يك سال حبس محكوم كرد.
دو خبر از زندان اوین
از وبلاگ کیانوش سنجری
پوریا نژاد ویسی (ویسی نژاد) که صبح روز چهارشنبه هفته ی گذشته توسط ماموران، از بند 350 زندان اوین خارج شده بود، عصر دیروز پنجشنبه به بند 350 بازگردانده شد.
به گفته ی نژاد ویسی، او را برای حضور در دادگاه از زندان اوین خارج کرده بودند، اما وی تمامی روز چهارشنبه را در بازداشتگاه امنیتی ستاد فرماندهی نیروی انتظامی اسلامشهر محبوس بوده است.
نژاد ویسی صبح روز پنجشنبه از بازداشتگاه نیروی انتظامی به شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامشهر منتقل شده است. او می گوید در دادگاه به جاسوسی برای بیگانه متهم شده، اما او این اتهام را بی اساس دانسته و آن را رد کرده است.
نژاد ویسی نويسنده و تهيه کننده ی برنامه تلويزيونی ِ " ماجرای ورود و توزيع گوشت های آلوده به کشور" و همچنین همکار مطبوعاتی در روزنامه ی کیهان بوده است.
...
رسول حردانی، زندانی امنیتی مرتبط با پرونده ی هواپیما ربایی از زندان به مرخصی آمده است.
در خبرهای روز چهارشنبه آمده بود که رسول حردانی، از بند 350 زندان اوین به مکان نامعلومی منتقل شده است.
رسول حردانی که به 22 سال زندان محکوم شده، از قانون "رای باز" در زندان استفاده می کند. این قانون به زندانیان اجازه می دهد یک هفته درمیان، برای مرخصی از زندان خارج شوند.
خبرنامه امیرکبیر فیلتر شد
خبرنامه امیرکبیر، وابسته به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر فیلتر شد. این پایگاه اطلاع رسانی، اخبار جنبش دانشجویی را در پلی تکنیک تهران و دیگر دانشگاه ها پوشش می داد.
همچنین این خبرنامه در روزهای اخیر، اخبار مربوط به رد صلاحیت گسترده فعالین دانشجوی پذیرفته شده در کنکور کارشناسی ارشد را بطور مستمر منتشر می نمود.
این خبرنامه همچنین به انعکاس اخبار نقض حقوق بشر در ایران توجه ویژه ای داشت.
لازم به ذکر است که این خبرنامه از سوی آی اس پی های مختلف در تهران و شهرستانها فیلتر شده است.
گفتنی است پس از فیلترینگ و برخورد با سایت ادوارنیوز، خبرنامه امیرکبیر که توانسته بود اخبار گسترده جنبش دانشجویی را پوشش دهد، هدف فیلترینگ قرار می گیرد.
با توجه به اینکه نهادهای صاحب مجوز برای فیلتر نمودن سایتها قوه قضائیه، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و صدا و سیما می باشند به نظر می رسد همگرایی ایجاد شده در نهادهای فوق الذکر موجب گسترش محدودیت و جلوگیری از فعالیت سایتهای اطلاع رسانی شود.
لازم به ذکر است که بر خلاف ادعاهای اخیر صفار هرندی وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد مبنی بر سامان دهی سایتهای اینترنتی و حمایت از سایتهای شناسنامه دار، خبرنامه امیرکبیر که وب سایتی شناسنامه دار بوده نیز با فیلترینگ مواجه شده است.
به نظر می رسد علاوه بر هراس مقامات امنیتی و قضایی از انعکاس واقعیات دانشگاه ها، این روزها طیف حاکم بر وزارت علوم و مدیریت دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز در فیلترینگ سایت خبرنامه امیرکبیر نقش داشته اند.
برپايی پایگاه آموزشی برای تروریستهای خارجی در اطراف کرمانشاه
گزارش دریافتی: جمهوری اسلامی در غرب ایران برای تروریستهای خارجی پایگاه آموزش نظامی بنا نهاده‌ است. این پایگاه نظامی که‌ الزهرا نام دارد در محل سابق کارخانه‌ء ذرت حد فاصل کرمانشاه و شهرک کنگاور قرار دارد.
به‌ گزارش منابع محلی حدود 300 افغان و عرب عراقی در این پایگاه نظامی آموزش می بینند.
افراد آموزش دیده‌ شبانه‌ از سرپل ذهاب به‌ منطقه‌ء خانقین عراق اعزام میشوند.
این خبر از سوی شبکه‌ء تلویزیونی حزب دمکرات کردستان ایران و تلویزیون کردستان تی وی در اربیل (عراق) تأیید شده‌ است.
يک بمب گذار ايرانی در بلژيک دستگير شد
خبرگزاری حکومتی ایرانیوز: پليس فرودگاه بلژيک يك شهروند ايراني را به جرم حمل بمب به داخل هواپيما دستگير كرد. روز گذشته پليس بلژيك بر اساس يك گزارش مخفي مدعي شد شهروندي ايراني را در حالي كه بمبي مايع حمل مي ‌كرد، دستگير کرده است.
بنابر ادعاي پليس، اين فرد ايراني كه هنوز نام و مشخصاتش فاش نشده، قصد داشته به شيوه خلبانان ژاپني معروف به كاميكاز خود و هواپيما را منفجر كند.
اين مرد ايراني در حالي كه قصد داشت از درب عقب هواپيما به داخل برود، با پليس بلژيك مواجه شد و خود را تسليم كرد.
پليس بلژيك اعلام كرد: نوع بمب از مدل مايع بوده وقدرت تخريب زيادي هم دارد.
گزارش سایت شبکه جهانی بی بی سی: پليس بلژيک از دستگيری يک بمب گذار ايرانی که می گويد برای انفجار يک هواپيما نقشه ای داشته خبر داده است. اين مرد ايرانی که نامش هنوز فاش نشده ادعا می کند که درخواستی از سوی يک ناشناس خارجی دريافت کرده که هواپيمايی را در مسير شهر Charleroi (جنوب بلژیک) به Dublin در ایرلند با کمک مواد منفجره مايع منفجر کند.
پليس بلژيک پس از جستجوی بارهای اين ایرانی اثری از مواد منفجره پيدا نکرده است. سخنگوی پليس به خبرنگاران گفت که آنها حرفهای اين ايرانی را بسيار جدی گرفتند ولی در جستجو از لوازم او چيزی پيدا نشده است.
اين مرد ايرانی که کم و بيش ۴۰ سال دارد خود را يک بازرگان معرفی کرده و روز ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۶ خود را به پليس فرودگاه Charleroi معرفی کرده است. او به پليس گفت که يک ناشناس خارجی از او خواسته که هواپيما را منفجر کند ولی او تمايلی به اين کار نداشته و بلافاصله به پليس خبر داده است.
دادگاهی در شهر Charleroi دستور داد که اين مرد به جرم فراهم آوردن حمله تروريستی در بازداشت بماند و سخنگوی دادستانی اين شهر گفت که روانشناسان در حال آزمايش درستی روان اين مرد می باشند.
در ماه آگوست خبر برنامه حمله به هواپيماها با کمک مواد منفجره مايع توسط تروريستها در انگلستان چندين روز فرودگاه های اروپايی را دچار نابسامانی کرده بود.
اتحاديه اروپا توقیف چند روزنامه را در ايران محكوم كرد
رادیو آلمان: اتحاديه اروپا جلوگيرى از انتشار چند روزنامه را در ايران محكوم كرد. رياست شوراى اتحاديه اروپا در بروكسل مركز اين اتحاديه اعلام كرد، با توجه به محدوديت آزادى مطبوعات در ايران، جلوگيرى از انتشار چند روزنامه از جمله روزنامه شرق نگران كننده است.
افزون بر اين اتحاديه اروپا د ر مورد تداوم آزار و اذيّت روزنامه نگاران در ايران ابراز نگرانى كرده است. اتحاديه اروپا از ايران خواسته است به تعهدات بين المللى خود در مورد حفظ آزادى مطبوعات عمل كند و اجازه بدهد روزنامه نگاران ايران كار خود را بدون محدوديت انجام دهند.
در ۱۱ سپتامبر، ماه گذشته انتشار چهار نشريه در ايران ممنوع شد.
اعتراف امام جمعه قم به گرانی سرسام آور و فقر گسترده در ایران
به گزارش خبرنگار "مهر" از قم، آیت الله ابراهیم امینی در خطبه های این هفته نماز جمعه قم طی سخنانی با اشاره به گرانی های اخیر و افزایش قیمت ها اظهار داشت: هیات دولت باید مشکل گرانی اجناس را حل کند.
وی با بیان این مطلب که در حال حاضر گرانی خیلی عمیق تر از گذشته می باشد گفت: هر زمان صحبت از گرانی می شود اذهان مردم به سمت افزایش قیمت کالاهایی از قبیل مرغ و روغن نباتی می رود در صورتی که مشکل گرانی خیلی عمیق تر از اینهاست.
امینی تصریح کرد: در حال حاضر گرانی کالاهای اساسی از قبیل آهن آلات، مصالح ساختمانی و... کمر مردم را خرد کرده است.
آیت الله امینی در ادامه سخنان خود از مسئولین اقتصادی کشور خواست تا در جلسات حل مشکل گرانی از نظرات کارشناسان اقتصادی خارج از مجموعه درست نیز استفاده کنند.
وی خاطرنشان کرد: اگر کارشناسان اقتصادی دولت با حضور خودشان جلسات را برگزار کنند، فقط عملکرد خودشان را توجیه می کنند.
امام جمعه قم در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مشکل فقر قشر زیادی از مردم در کشور، بر ضرورت تکریم فقرا و ایتام تاکید کرد.
می گویند "رئیس جمهور نون و پنیر می خورد"، اما خودم دیدم
قدرت الله علیخانی، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حمله ای بی سابقه به احمدی نژاد، رئیس جمهور رژیم اسلامی و دولت او را به دروغ پراکنی متهم کرد و از جمله گفت "دولت اعلام کرد می خواهیم 100 روستا را گاز بکشیم، چه شد؟ دروغ بود. حتی آنجايی هم که کلنگ زنی شده بود، اجرا نشد."
این نماینده مجلس آخوندها در جای دیگری از سخنان خود با اشاره به اقدامات احمدی نژاد برای فریب مردم محروم گفت "مرتب می گویند رئیس جمهور نون و پنیر می خورد، اما خودم دیدم، رئیس جمهوری که به کرج سفر کرد، با چشمهای خودم دیدم، 4 تا 5 هلیکوپتر آمده بود
توافق بر سر تحريم جمهوری اسلامی به گفته مقام آمريكايی
رادیو آلمان: بر اساس گفته يك نماينده دولت آمريكا كه در مسافرت كانداليزا رايس وزير خارجه آمريكا به بغداد وى را همراهى می‌كند، وزراى خارجه پنج كشور عضو شوراى امنيت سازمان ملل و آلمان در مناقشه بر سر برنامه اتمى دولت ايران، در زمينه تحريم جمهورى اسلامى به توافق اصولى خواهند رسيد. وى به خبرگزارى رويترز گفت كه انتظار نمى‌رود وزراى خارجه كشورهاى داراى حق وتو و آلمان در نشست لندن برسر فرمول بندى يك قطعنامه براى شوراى امنيت به توافق برسند، ولى توافق آنها يك توافق سياسى است كه بر اساس آن ديپلماسى قدم‌هاى بعدى را بر مى‌دارد. نشست وزراى خارجه عضو شوراى امنيت و آلمان امروز جمعه ساعت ۱۸ به وقت اروپاى مركزى برگزار می‌شود.
سولانا: زمان تصمیم گیری برای گروه شش فرارسیده است
مسئول سياست خارجی و امنيت اتحاديه اروپا امروز اعلام كرد اكنون زمان آن فرا رسيده است تا قدرت‌هاي جهان در باره پیگیری راهکار دوم (تحریم) علیه رژیم تهران در شوراي امنيت سازمان ملل متحد تصميم‌ گيري كنند. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه از پاريس، خاوير سولانا كه در پايتخت فرانسه در جمع خبرنگاران سخن مي‌گفت، با اشاره به آمريكا، فرانسه، انگليس، روسيه، چين بعلاوه آلمان به عنوان طرف‌هاي دخيل در بحث هسته‌اي جمهوري اسلامی خاطر نشان كرد: «به شش كشور بستگي دارد تا درباره اين امر تصميم‌گيري كنند كه آيا زمان براي پيگيري راهكار دوم (تحریم) و ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل فرارسيده است يا خير.»
سولانا كه جلسات متعددي را با لاريجانی درباره برنامه هسته‌اي برگزار كرده و در طول اين مدت تلاش كرده تا ايران را متقاعد به تعليق‌ فعاليت‌هاي غني‌سازي اورانيوم كند، در ادامه افزود: «ما به توافق نرسيديم.»
وي گفت: «ايران تا به امروز تعهدي براي تعليق غني‌سازي ارايه نكرده است.»
مسئول سياست خارجه اتحاديه اروپا در عين حال تاكيد كرد: «در حالي كه درها براي مذاكرات هميشه باز است و باز خواهد بود اما بايد گفت كه مذاكرات نمي‌تواند براي ابد ادامه داشته باشد.»
سولانا ادامه داد: «من متقاعد شده‌ام كه موضوعات دردسر آفرين تنها مي‌تواند از طريق مذاكرات حل شود اما اين بار تعهدي است كه در مراحل بعدي تنها به دوش ايران است.»
اظهارات سولانا پيش از نشستي مطرح مي‌شود كه قرار است امروز در لندن و بين وزراي امور خارجه شش كشور موسوم به "1+5" درباره برنامه هسته‌اي ايران برگزار شود.
امير جونز پري، نماينده بريتانيا در سازمان ملل متحد ديشب اعلام كرد شوراي امنيت نيز قرار است از هفته آينده بررسي تحريم ايران را با استناد به اصل 41 منشور ملل متحد آغاز كند.

اعتصاب كارگران ايران خودروديزل
مدتي قبل مديريت شركت ايران خودرو ديزل پس از تجديد نظر " شوراي عالي كار " در مورد افزايش دستمزد هاي سال 85 ، مبلغ 30 هزار تومان از حقوق پرسنل قراردادي آن شركت را كاهش داد . در واكنش به اين رفتار غير انساني ، كارگران ايران خودرو ديزل قبل از تعطيلات تابستاني ، دست به اعتصاب زدند . همچنين يكي از پرسنل اين شركت خود را دار زد و يك نفر ديگر رگ دست خود را زد كه خوشبختانه هر دو نفر توسط همكاران خود از مرگ نجات يافتند . خبر اين اعتصاب در چند روزنامه منتشر شد . كارگران اين شركت تا هم اكنون در حال اعتراض و اعتصاب غذا به سر مي برند . مديريت ايران خودرو ديزل اعلام كرده است كه كاهش دستمزد قانوني است و با " توافق با كارگران " صورت گرفته است . اعتصاب بيش از " 3 هزار نفر " به وضوح نشان مي دهد كه " توافق با كارگران " دروغ محض است . مديريت اين شركت بارها آمارو سند ارايه كرده است كه گواهي نامه هاي معتبر كيفيت را دريافت كرده است . بزرگترين توليد كننده در نوع خود در منطقه است . رتبه اول فروش را دارد . سود آوري آن نيز بسيار مطلوب است به اضافه اينكه " نيروي انساني " با ارزش ترين سرمايه شركت است . اما رفتار آنان ثابت مي كند كه شعارهاي دهن پركن و توخالي حمايت از نيروي انساني چيزي جز فريب نيست و در رابطه با كارگران هنرشان در اين خلاصه مي شود كه با هر وسيله اي فشار كار را افزايش دهند و از حقوق و مزاياي كارگران كسر كنند و در واقع سطح معيشت و رفاه و آسايش كارگران را مورد هجوم قرار دهند .
حقوق ما كارگران در وضعيت فعلي با مقدار لازم براي يك زندگي انساني بسيار فاصله دارد وكم كردن اين دستمزد ناچيز عملا به معناي فرستادن ما به كام مرگ تدريجي است . برطبق آمار منتشر شده از ابتداي سال 85 بيش از 50 هزار نفر به دليل اعلام افزايش حقوق كارگران اخراج شده اند . كارفرما ها و سرمايه داران تصميم گرفته اند كه در مقابل افزايش دستمزد كارگران ايستادگي كنند و ضمن اخراج كارگران آن ها را با كسر 30 هزار تومان به سر كار بپذيرند و كارگران جديد را با اين سطح دستمزد استخدام كنند . سرمايه داران بدون كسب هيچ گونه مجوز و توافق با هيچ كسي خود مستقلا دست به این اقدام زدند . اين " قانون شكني" نه تنها مورد اعتراض جدي واقع نشد و وقوع " جرمي " اعلام نگرديد بلكه قوه قضاييه و نيروي انتظامي هم با آرامش كامل نظاره گر اخراج كارگران شدند و دست آخر " شوراي عالي كار " نيز به اين تعرض غير انساني مهر تاييد زد و " توافق كارگر و كارفرما " را مبناي قانوني اين عمل اعلام كرد . به دنبال اين چراغ سبز ، كارفرماهاي مراكز بزرگ تر با درس گيري از ساير سرمايه داران دست به كار شدند . از جمله مديريت ايران خودرو ديزل كه اقدام ضد كارگري خود را با " توافق كارگر با كارفرما " توجيه كرد .
ما كارگران ايران خودرو ضمن اعلام حمايت از اعتصاب و همبستگي با همكاران ايران خودرو ديزل به مديريت ايران خودرو هشدار مي دهيم كه در مقابل اقدام احتمالي شما براي كاهش دستمزد و مزاياي خود، از تجربيات كارگران ديگر از جمله كارگران ايران خودرو ديزل استفاده مي كنيم و در مقابل شما خواهيم ايستاد .
كارگران ايران خودرو ، سايپا ، شركت نفت ، ذوب آهن ، معلمان ، پرستاران و ساير بخش هاي طبقه كارگر!
بايد بدانيم كه اين شتري است كه در خانه همه ما مي خوابد . خانه كارگر ، شورا هاي اسلامي و وزارت كار با طرح پيش نويس اصلاح قانون كار كه درتاريخ 16 مرداد 85 انتشار يافت اعلام كرده اند كه هدفشان ساماندهي قرارداد هاي موقت است يعني اينكه قراردادي كردن همه كارگران و هجوم به امنيت شغلي و دستمزد هاي ما آشي است كه براي ما پخته اند .
كارگران رسمي و غير رسمي همه مراكز كار!
همان گونه كه كارگران فرانسوي توانستند متشكل تصميم بگيرند و متشكل عمل كنند و از گسترش قرار داد هاي موقت جلو گيري كنند ، ما نيز بايد در مراكز كار، تشكلهاي مستقل خود را ايجاد كنيم و با ارتباط با يكديگر در مقابل اين اقدامات ضد كارگري ايستادگي كنيم .
ساماندهي قرار داد هاي موقت فريب كاري است . لغو قرارداد هاي موقت و رسمي شدن كارگران خطوط كاري مراكز كار خواسته ما است .

كارگران پيشرو ايران خودرو
وكيل يكي از متهمان پرونده بمب‌‏گذاري‌‏هاي اخير اهواز به دادسرا احضار شد

عبدالحسن حيدري، وكيل يكي از متهمان پرونده بمب‌‏گذاري‌‏هاي اخير اهواز به شعبه هفتم دادسراي عمومي و انقلاب اهوازاحضارشد. به گزارش خبرنگار "ايلنا"، چندي پيش نامه‌‏اي كه در آن چند وكيل دادگستري نسبت به شيوه دادرسي در محاكم انقلاب اهواز و عدم ملاقات وكيل با موكل انتقاد كرده بودند، در يكي از سايت‌‏هاي اينترنتي از جمله سايت الاهواز منتشر شده بود كه به همين علت، مدعي‌‏العموم از اين وكلاي دادگستري به اتهام اقدام عليه امنيت ملي در دادسراي عمومي وانقلاب اهوازطرح كرد.بازپرس شعبه هفتم بازپرسي دادسراي اهواز نيز پس از مطالعه پرونده، عبدالحسن حيدري را كه وكالت يكي از متهمان پرونده بمب‌‏گذاري‌‏هاي اخير اهواز را برعهده داشت، جهت اداي توضيح به شعبه مزبور احضار كرده است
تفهيم اتهام 3 تن از وكيلان پرونده‌هاي بمب‌گذاري‌هاي اهواز
ابوالحسن حيدري، جواد طريري و عطاشنه، سه تن از وكيلان متهمان پرونده‌هاي بمب‌گذاري‌هاي اهواز در شعبه هفتم بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب اهواز حاضر و تفهيم اتهام شدند. به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در يكي از جلسات برگزاري دادگاه پرونده‌هاي بمب‌گذاري‌هاي اهواز، شش تن از وكيلان پرونده (طاهري نسب، خليل سعيدي، فيصل سعيدي، ابوالحسن حيدري، جواد طريري و عطاشنه) در لايحه و نامه‌اي اعتراض خود را به عدم رعايت آيين دادرسي از جمله ملاقات وكيل با متهمان، ارايه‌ي فرصت معقول به وكلا براي مطالعه‌ي پرونده و تدارك دفاع به شعبه‌ي رسيدگي‌كننده ارايه كردند كه متن آن مدتي بعد در برخي سايت‌هاي خارج از كشور منتشر شد و به دنبال آن 6 امضاكننده‌ي متن مذكور به اتهام اقدام عليه امنيت ملي احضار شدند. از اين تعداد، سه تن از وكلا در شعبه حاضر و تفهيم اتهام شده‌اند و برخي نيز هنوز به شعبه‌ي هفتم بازپرسي مراجعه نكرده‌اند

معاون حقوقی و پارلمانی وزارت علوم : 50 دانشجوی ستاره دار به دستور وزیر علوم ثبت نام شدند،وی قبلا وجود دانشجويان ستاره دار را کذب محض خوانده بود

دکتر حسینی گفت: با دستور وزیر علوم (وی قبلا وجود دانشجويان ستاره دار را کذب محض خوانده بود!) مقرر شد از 50 تا 60 دانشجویی که مشکل پرونده ای داشتند و تحت نام دانشجوی ستاره دار از آنها نام برده می شد، ثبت نام به عمل آمد. افرادی که مدعی رتبه بالا هستند که از آنها ثبت نام به عمل نیامده است نیز می توانند برای رفع مشکل به وزارت علوم مراجعه کنند. دکتر "سید محمد حسینی" - معاون حقوقی و پارلمانی وزارت علوم در گفتگو با خبرنگار دانشگاهی مهر افزود: فرض اینکه ماهیت سیاسی می تواند مانع تحصیل شود، صحت ندارد و وزارت علوم نیز چنین چیزی را نمی پذیرد. در صورتی که تخلفی از دانشجویی سر بزند وظیفه تذکر دادن به عهده وزارت علوم است و اینکه فعالیت سیاسی مانع تحصیل شده درست نیست.وی اظهار داشت: معاونت فرهنگی وزارت علوم بر ایجاد فضای علمی در کنار فعالیت های سیاسی تأکید می کند و وزارتخانه علاقه مند به فعالیت های سیاسی دانشجویان است. معاون حقوقی و پارلمانی وزارت علوم با اشاره به جلسه ای که با حضور یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص وضعیت دانشجویان ستاره دار برگزار شد، گفت: یک عده بدون اطلاع در مورد اینگونه دانشجویان به اظهار نظر پرداخته اند. در این جلسه توضیحات لازم در این خصوص از سوی وزارت علوم ارائه شد. وی تاکید کرد: با دستور وزیر مقرر شده است از 50 تا 60 نفری که مشکل پرونده ای داشتند ثبت نام به عمل آید

کمپین یک میلیون امضا در تبریز آغاز به کار کرد

کمیته آموزش کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز، پس از برگزاری دو کارگاه آموزشی در تهران، اولین کارگاه شهرستانی را 24 و 25 شهریور 1385 در تبریز برگزار کرد.در این کارگاه که با همکاری خانم ها فیروزه مهاجر ، زهره ارزنی ، خدیجه مقدم و شهلا انتصاری برگزار شد، 23 نفر از فعالان زن تبریزی و اعضای سازمان های غیردولتی این شهر حضور داشتند.
کارگاه های آموزشی کمپین به منظور آشنایی داوطلبین جمع آوری امضا با مواد قانونی حقوق زنان، اهداف طرح و شرح محورهای مختلف کمپین و روش های کار چهره به چهره با مردم تدارک دیده شده اند. در کارگاه تبریزخدیجه مقدم در رابطه با چگونگی شکل گیری کمپین، اشکال مختلف مشارکت زنان در و تجربیات دیگر اعضای کمپین سخن گفت. فیروزه مهاجر، تاریخچه جنبش جهانی فمینیستی و تجارب فمینیستهای خارجی را موضوع سخنانش قرار داد و زهره ارزنی نیز نقض حقوق زنان در قوانین و ضرورت آگاهی و آشنایی زنان از قوانین تبعیضآمیز و تاثیر آن در زندگی زنان و مردان را بررسی کرد. سخنان شهلا انتصاری در ابطه با اهداف طرح و شرح محورهای مختلف کمپین .نیز پایان بخش مباحث مطرح شده در روز اول این کارگاه بود. شرکت کنندگان این کارگاه، در روز دوم با روش های مختلف آموزش چهره به چهره آشنا شدند و قوانین تبعیض آمیز را در یک کار گروهی و مشارکتی مرور کردند. بررسی تفضیلی اهداف و روش های کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز از دیگر مباحث مطرح شده در این کارگاه بود. اعضای کمپین تبریز در پایان کارگاه با تشکیل کمیته های آموزش ، روابط عمومی و مالی اولین قدم را برای گسترش کمپین درتبریز برداشتند.


تحريم ايران محور اجلاس پنج باضافه يک در لندن
*براساس اظهارات ديپلمات ها و گزارش های رسانه ها, با پاسخ منفی ايران به تعليق غنی سازی اورانيوم, بازگشت پرونده هسته به شورای امنيت و بررسی اعمال تحريم ها بر عليه ايران محور اصلی اجلاس گروه شش در لندن است
روشنگری: با پايان مذاکرات لاريجانی و سولانا و در حالی که به طور رسمی در پايان اين مذاکرات از سوی سولانا اعلام شد که ايران حاضر به تعليق غنی سازی اورانيوم نبوده است, اجلاس ورزای خارجه کشورهای پنج باضافه يک امروز در لندن با محوريت بحث در باره تحريم ايران برگزاری می شود. چنانچه از گزارش خبرگزاری ها برمی آيد در اين اجلاس, مارگارت بکت وزير خارجه انگليس, کاندوليزا رايس وزير خارجه آمريکا و سرگئى لاوروف، وزير امور خارجه‌ى روسيه حضور می يابند. به گفته‌ى سخنگوى وزارت امور خارجه‌ى انگلستان کشورهاى فرانسه، آلمان و چين ديپلمات‌هاى عالي‌رتبه‌شان را براى شرکت در اين ديدار اعزام کرده اند. به گزارش خبرگزارى رويتر، تام كيسي، سخنگوى وزارت خارجه آمريكا گفت: نيكلاس برنز براى مذاكره درباره اقدامى كه در پى خوددارى ايران از تعليق غني‌سازى صورت خواهد گرفت به ديپلمات‌هاى فرانسه، روسيه، چين، انگليس و آلمان خواهد پيوست. وى ادامه داد: "ما انتظار داريم ديپلمات‌ها شرايط را بررسى و بازنگرى كنند كه ببينيم در كجا قرار داريم و گام بعدي‌مان چه خواهد بود." سخنگوى وزارت خارجه آمريكا تكرار كرد كه رويكرد آمريكا اين است كه گفت‌وگوهاى ميان على لاريجاني، دبير شوراى عالى امنيت ملى ايران و خاوير سولانا، رييس سياست خارجى اتحاديه اروپا به پايان رسيده و گام بعدى موافقت با اعمال تحريم‌ها عليه تهران است. رايس در اظهار نظر در همين زمينه ضمن تاکيد مواضع سهنگوی وزارت خارجه آمريکا گفت:‌ "آنچه وزيران شخصا يا تلفنى انجام خواهند داد آن است كه بگويند ما تلاش سولانا را داشتيم و اكنون بايد به سوى تحريم‌ها برويم." وى در عين حال افزود كه "هدف (اجلاس) صحبت درباره عبارات يك قطعنامه نيست و وزيران قصد انجام چنين كارى را ندارند. " به گزارش ايسنا خبرگزارى آسوشيتدپرس نيز در گزارشى به نقل از ديپلمات‌ها نوشت:" وزيران خارجه‌ى شش كشور براى ارزيابى خوددارى تهران از تعليق غني‌سازى با هم ديدار خواهند كرد و انتظار مي‌رود پرونده‌ى ايران را به شوراى امنيت ارجاع دهند و شورا مذاكرات درباره‌ى تحريم‌ها را ظرف روزهاى آينده آغاز كند." يك ديپلمات عالى رتبه‌ى شوراى امنيت نيز گفت كه انتظار مي‌رود مقامات شش كشور تاييد كند كه مذاكرات اروپا - ايران كه با هدف ترغيب تهران به تعليق انجام گرفته به بن بست رسيده است. وى كه خواست نامش فاش نشود گفت كه احتمالا وزيران درپايان نشست با صدور بيانيه‌اى موضوع ايران را به شوراى امنيت باز مي‌گردانند.
اجلاس گروه پنج باضافه يک و انتظار رژيم اسلامی
در حالی که گزارش های رسانه های غربی از اظهار نظرهای ديپلمات ها راجع به محور جلسه لندن, بحث بر سر تحريم ها و بازگشت پرونده ايران روی ميز شورای امنيت را مورد تاکيد قرار داده است, از تحليل خبرگزاری رسمی رژيم اسلامی , ايرنا, چنين برمی آيد که رژيم انتظار دارد به علت تفاوت نظرهای موجود ميان اعضای پنج باضافه يک اجلاس با عدم و ناکامی به پايان رسد. ايرنا در تحليل حود از اين اجلاس با اشاره به اين که "اختلاف نظر عميق گروه پنج باضافه يک باعث ايجاد سه دسته‌بندى متمايز در ميان اين شش كشور شده است" نوشت:"اين گروه كه متشكل از تروئيكاى اروپايى شامل فرانسه، آلمان و انگليس به علاوه روسيه، چين و آمريكا است، در رويكردهاى خود از مذاكره تا تحريم را در قبال عدم تعليق برنامه غني‌سازى اورانيوم در ايران مطرح كرده‌اند. روسيه و چين از ابتدا با اعمال هرگونه تحريم عليه ايران مخالفت كرده و تداوم مذاكره را موثرترين روش براى برون رفت از بن‌بست كنونى مي‌دانند. نقطه مقابل اين رويكرد، انگليس و آمريكا هستند كه با اصرار بر مواضع تند و خصمانه خود خواستار اعمال تحريمها با استناد به ماده ‪ ۴۱فصل هفتم منشور سازمان ملل شده‌اند. دراين ميان، فرانسه و آلمان قرار دارند كه با گرايشهاى مقطعى به هر دو سوى طيف، در حال حاضر خواستار مذاكرات بيشتر براى يافتن راه‌حلى پيش از مطرح شدن تحريمها هستند."
.20سازمان همبستگی برای لغو مجازات اعدام در مراکش اعلام کرد در روز دهم اکتبر همزمان با روز جهانی تلاش برای لغو اعدام، تظاهرات گسترده ای در رباط برگزار خواهد کرد. عبدالله عبدالسلام سخنگوی این سازمان گفت بسیاری از دولتمردان مراکشی با لغو اعدام موافق هستند، اما از شهامت لازم برای اعلام آشکار موافقت خود برخوردار نیستند. وی در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط افزود: این دولتمردان از واکنش سازمان های افراطی اسلامی هراس دارند. سازمان همبستگی برای لغو مجازات اعدام در مراکش از هفت جمعیت و سازمان مدافع حقوق بشر در این کشور تشکیل شده است
مقاله ای تحت عنوان "چالش های تحصیلات
دانشگاهی زنان در ایران"
از روند تغييرات قابل ملاحظه ای در موقعيت اجتماعی و سياسی زنان ایران خبر می دهد که نقد به آن به جا است.
اين گزارش که از وضعيت کنونی زنان جوان و تحصيل کرده ايران تهيه شده، به تغييراتی که در موقعيت زن ايرانی در برابر قوانين اسلامی در طول سال های اخير رخ داده اشاره می کند. مثلاً در اين گزارش آمده است که: "در دانشکده فیزیک کاربردی دانشگاه آزاد هفتاد درصد فارغ التحصیلان زن هستند، آماری که می تواند برای بسیاری از دانشگاه ها در غرب سبب مباهات شود." البته در همين گزارش آمده که: "به نظر می رسد یکی از دلایل وجود زنان بسیار در دانشگاه ها آن باشد که مردان جوان بیشتر در فکر پول درآوردن هستند."!! يعنی در واقع تحصيل که زمانی وسيله پول درآوردن بيشتر و آسان تر بود، امروز ديگر جای خود را به انباشتن سرمايه داده است (که البته بحثی به دور از جنبه اين مقاله است، ولی بالاجبار لازم است در ادامه اين بحث اشاره ای به آن شود. اما نگاهی عميق تر به اين حضور زنان در دانشگاه ها، انسان را به بخش های مهم تر و واقع بينانه تری از مسئله در کنار مسئله مردان جوان ما می کشد. همين طوری که در گزارش نامبرده هم آمده، امروزه حتی خانواده های روستايی دختران خود را به دانشگاه می فرستند، ولی اين را از دستاوردهای جمهوری اسلامی معرفی کرده و می گويد: "از زمان انقلاب 1979 یک دگرگونی چشمگیر رخ داده است: حکومت اسلامی تلاش کرده است حتی خانواده های سنتی روستایی را متقاعد سازد که اجازه ادامه تحصیل به دختران خود بدهند."!!!
طنز مسئله در اينجا است که گزارشگر، از يک طرف حضور درصد بالايی از زنان جوان جامعه ايران را در دانشگاه در نتيجه "بی ثمر بودن تحصيل برای مردان جوان" می يابد و از طرف ديگر، جمهوری اسلامی ايران را موفق در متقاعد کردن خانواده ها به فرستادن دخترانشان به دانشگاه تحليل می کند!
اولاً دليلی که مردان جوان ما روی از تحصيل کشيده اند، چيست؟ آيا نبودن بازار کار نيست؟ آيا ما دارای هزاران ليسانسه و فوق ليسانس از همين دانشگاه آزاد نيستيم که بعد از تحصيل، کاری در رابطه با تحصيلاتشان نيافته و در نتيجه به مشاغل دلالی برای امرار معاش و رسيدن به يک زندگی مرفه تر روی آورده اند.
اين خود نشانه شکست جمهوری اسلامی در برنامه های اقتصادی اش نيست. در غير اين صورت، چرا در جامعه ای که اکثر روستاهای آن هنوز فاقد ابتدايی ترين امکانات زندگی، مثل آب آشاميدنی سالم، برق، دارو و درمان است، اين متخصصين جامعه بايد بيکار بوده و يا به دنبال "پول درآوردن" به قول گزارشگر باشند؟!بنا به منابع رسمی ایران، " مشکل بزرگ دیگری که هر روز محسوس‌تر می‌شود افزونی تعداد تحصیل‌کردگان بیکار است. در ایران به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر سه هزار دانشجو وجود دارد، این تعداد گرچه نیمی از نسبت دانشجویان به جمعیت در کشوری مانند آمریکاست، جامعه را با معضل عظیم بیکاری دانش‌آموختگان و متخصصان روبرو کرده است.به گزارش منبع زير: " به گفته‌ی رئیس سازمان ملی جوانان، رحیم عبادی، «با توجه به این که جمعیت ایران یکی از جوانترین جمعیتهای دنیاست ۸۷ درصد بیکاران را جوانان تشکیل می‌دهند : به گفته‌ی او از ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار جوان ایرانی حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بیکارند.» چند صد هزار نفر از این بیکاران را فارغ‌التحصیلان دانشگاهها و موسسه‌های مختلف آموزش عالی تشکیل می‌دهند که بازار کار توان جذب‌شان را ندارد. به نوشته نشریه تحقیقات اقتصادی حاورمیانه «میس»، به نقل از خبرگزاری فارس، بیکاری تحصیل‌گردگان باعث شده سالانه بین ۱۰۰ تا ۲۲۵ هزار تحصیل‌کرده کشور را ترک کنند."
دوماً حضورزنان در مراکز آموزشی و به خصوص مراکز آموزش عالی دو علت اساسی داشته است: يکی اين که زنان جوان ما نه با تشويق حکومت جمهوری اسلامی ايران که در تضاد و مقابله با قوانين زن ستيز آن اجازه گرفته شدن حق تحصيل از آنها را ندادند. زنان ايران برای اين که رژيم جمهوری اسلامی آنها را به دوران پيش از انقلاب مشروطه و دوران حکومت آيت الله نوری باز نگرداند، در طول اين 28 سال حکومت، با پافشاری و مبارزه خود و ادامه حضور در مراکز آموزشی کشور ـکه همواره سعی در تحميل عرف اسلامی و محدود کردن زنان از حضورشان در اين مراکز کرده ـبه بازنگهداشتن اين روزنه برای حفظ حضورشان در جامعه پرداخته اند. مبارزه ای که از ابتدا کار ساده ای نبود و با سرکوب روبرو شد. ولی هر بار مقاومت زنان بيشتر شد: تعداد بيشتری در کنکور شرکت کردند و تعداد بيشتری تحصيلات خود را در سطح عالی ادامه دادند. يک دليل ديگر اين بوده است که رژيم هم برای حفظ و تحميل قوانين اسلامی، نياز به نيروی خود زنان، از جمله نيروی زنان متخصص داشت تا بتواند زنانه مردانه کردن امور اجتماعی را ممکن تر سازد. از اينرو، نمی توانست در تحصيل را به روی زنان ببندد (مثل زمان آيت الله نوری). اين امر از يک طرف به موقعيت زنان وابسته به طبقه حاکم کمک کرد تا به طور سيستماتيکی بتوانند مشاغل حساس را برای پياده کردن قوانين اسلامی پر کنند و از طرف ديگر، راه را برای حضور دانشجويان زن در دانشگاه ها باز کرد و رژيم در برابر اين امر کاری نمی توانست بکند. اکنون نيروی تحصيل کرده زن کشور که به همين گزارش بی بی سی، حتی از روستاهای ايران می آيند، مانند ماری در آستين حکومت اسلامی شده است.
اين زنان پس از حضور در مرحله آکادمی جامعه، به قول خود اين گزارش ديگر حاضر نمی شوند زير بار قوانين مردسالارانه اسلامی رفته و مثلاً برای کار کردن اول از شوهر خود اجازه بگيرند و يا به قول همين گزارش قبل از شوهر کردن، اول کار و استقلال خود را با کار نکردن و تحت تکلف شوهر درآمدن را در دو کفه ترازو گذاشته و می سنجند يا باز به قول همين گزارشگر، سعی می کنند با کسی ازدواج کنند که اين حقوق را از آنها سلب نکند.
در نتيجه، تحصيل، به خصوص در سطح عالی، يکی از ابزار مبارزه زنان با قوانين اسلامی شده است. ميدان دانشگاه، در نتيجه تنها ميدان مترقی باقی مانده در دوران اين 28 سال حکومت برای زنان بوده است تا در درون آن بتوانند راه حضور خود را در مسائل سياسی و اجتماعی باز نگهدارند. از اينرو، برای مثال در تمام مبارزات دانشگاهی دانشجويان زن، پا به پای دانشجويان مرد، حضور يافته و در صف اول بوده اند. حضور در اين مبارزات، همواره اين زنان را هم صف مردان و نه پشت سر آنها نگهداشت. حضور زنان دانشجو در اين مبارزات در نتيجه دو تأثير داشت، يکی صف مبارزات دانشجويی را بزرگتر کرد و هم سعی رژيم را در زنانه مردانه کردن اجتماع در اين مورد درهم کوبيد. پس صحنه دانشگاه برای زنان ما صحنه مبارزه با ستم جنسی ای که قوانين اسلامی بر زن ايرانی تحميل کرده، بوده است.***
آن چه مسلم است زنان تحصيل کرده ما با داشتن درجه تحصيلات بالا و به خصوص آنان که شاغل هم هستند، مرتب و همواره در پی ايجاد گشايش در زمينه
معضلات اجتماعی خود هستند و در آينده (و با توجه به چرخش اخير حکومت به سوی آمريکا و باز شدن علنی روابط رژيم با امپرياليزم غرب، چيز عجيبی نخواهد بود اگر رژيم در برابر برخی مطالبات زنان (مثل حق کار) کوتاه آمده و به اين مطالبات تن دهد. در اين مقطع سئوالی که زنان مترقی و انقلابی و آگاه ما بايد از خود بکنند، اين است که آيا همين کافی است و به اميد اين که در آينده رژيم به مطالبات ديگری هم تن درخواهد داد، خواهد نشست و يا بايد از اين فرصت برای برخورد ريشه و اساسی با معضل تبعيض جنسی استفاده کرد؟
آن چه مسلم است، اين است اين مطالبات ابتدايی و حقوق دموکراتيک قادر به برچيدن ستم جنسی در جامعه ما نيست (همان طوری در کشورهای غربی با وجود حکومت های سوسيال دموکرات، اين ستم برچيده نشده است). صرف فرصت اشتغال يافتن و در نتيجه از درآمد و زندگی مرفه ای برخوردار شدن، راه به برچيده شدن اين ستم نمی برد. در زمانی که نرخ بيکاری به گزارش صندوق بين الملل پول در سال 1384 به 11% رسيده ، رفاه تعدادی انگشت شمار از زنانی که بتوانند در چنين مقطعی کار گرفته و به مزايای شغلی دستيابند، راه حل اصولی نمی تواند باشد.
راه اصولی می بايد بتواند به کار زنانی که شاغل نيستند، زنانی که درجه تحصيلات عالی ندارند، زنانی که کار می کنند اما ميزان دستمزدشان کفاف زندگی نمی دهد (و در نتيجه به روسپی گری روی می آورند)، زنانی که کار خانگی می کنند... يعنی به کار زنان تمام اقشار جامعه بيايد. برای رسيدن به يک چنين راه حل اصولی طبيعتاً يک سازماندهی و برنامه اصولی لازم است که در اين مقطع به وسيله زنان مترقی و پيشرو مطرح شده و می تواند ساير زنان را جلب کند. اقداماتی که يکی پس از ديگری برای مقابله با اين حکومت و زنان وابسته به آن طراحی شده و از حمايت هر چه بيشتر زنان اقشار مختلف جامعه ما برخوردار باشد. راه حل هايی که بر اثر بالا بردن سطح آگاهی عمومی زنان به کار رفته و ديد آنها از مسائل و معضلات شخصی به مسائل و معضلات اجتماعی بسط داده و به اين طريق راه حل را هم از مسائل و معضلات شخصی به درد اجتماعی و راه حل سياسی سوق می دهد.
برای رسيدن به اين راه حل، اگر از بحث های بالا يک جمع بندی داشته باشيم به اين چند جمله کوتاه می رسيم که 1ـ نظام سرمايه داری تنها با حفظ سودآوری فزاينده و مداوم قابل برجای ماندن است. 2ـ اين سودآوری فزاينده ومداوم به علت ماهيت خود نظام اقتصادی امکان پذير نيست و به طور مداوم به بحران و بحران های فزاينده بخورد می کند.
3ـ اين بحران طبيتعاً منجر به ناآرامی ها و مبارزات و نهايتاً قيام های اجتماعی می گردد.
در چنين شرايطی سرکوب و اختناق در نتيجه ابزاری است در دست حاکميت برای جلوگيری از رشد و گسترش هر گونه مبارزه ای از طرف توده مردم تحت ستم.
4ـ در نتيجه برنامه برای مبارزات دموکراتيک در مقابل اين سرکوب و اختناق چنانچه با مبارزه برای برچيده شدن ريشه اصلی اين سرکوب و اختناق ادغام نشود و به موازات آن جلو نرود، به مبارزات مقطعی تبديل شده که يا سرکوب می شود و يا اگر حکومت تحت فشارهای ديگر (مثل بين المللی يا موقعيت خودش) مجبور به تن دادن به آن شود، بسيار سطحی بود و راه به جايی نمی برد. 5ـ در نتيجه برای برنامه و سازماندهی هر گونه مبارزات دموکراتيک مثل مبارزات رهايی بخش زنان در هر سطحی (همچون مبارزات دانشجويی و جوانان، مبارزات اقليت های ملی و مبارزات کارگری برای مطالبات دموکراتيک) بايد اول يک تحليل علمی از شرايط روز نظام سرمايه داری داشت و سپس بر پايه اين تحليل مبارزات دموکراتيک را با تکيه بر برنامه برای مبارزات سياسی به پيش برد. 6ـ به طوری که مبارزات دموکراتيک از دل برنامه برای مبارزات سياسی با نظام سرمايه داری نضج گرفته و به مرحله عمل درآيد.
سارا قاضی
برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم

مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
www.jawanan.org communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613


در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم
sjk_news@yahoo.com

Friday, October 06, 2006



برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم

Thursday, October 05, 2006

1-دوستان و همکارانتان را تشوبق کنید نامه پدر کبرا را امضا کنند و یا به مقامات جمهوری اسلامی ایران نامه اعتراضی بنویسند و خواهان آزادی فوری کبرا رحمانپور، شهلا جاهد، نازنین فاتحی و فاطمه حقیقت پژوه شوند. 2-نامه های کبرا و پدرش را به میلینگ لیست خود بفرستید و آنها را تشویق به حمایت از این کمپین کنید. 3-اگر سایت و وبلاگی دارید خواهش میکنیم این کمپین را منعکس کنید.اگر به نشریه ای دسترسی دارید تشویق کنید که این کمپین را منعکس کنند. 4- 5-اگر میتوانید از نهادها و سازمانهای مدافع حقوق انسان و علیه اعدام بخواهید با ارسال نامه های اعتراضی به سران جمهوری اسلامی آنها را تحت فشار قرار دهند که کبرا، شهلا، نازنین و فاطمه را آزاد کند و بطور کلی مجازات اعدام را لغو کند. الهام حق شناسمسعود شیرازیwww.save-kobra.blogfa.com
انتقال شبانه پوریا نژاد ویسی به اسلامشهر
از وبلاگ خبری آسمان نيوز
اخبار رسيده از بند 350 اوين حاکيست پوريا نژاد ويسي را به بهانه حضور در جلسه بازپرسي، شبانه به اسلامشهر انتقال داده اند. بازپرسي وی در حوزه اختيارات شعبه 1 دادياري انقلاب اسلامشهر کرج است، اما اينکه چرا او را شبانه به آن محل منتقل کرده اند، باعث ايجاد نگراني در بین هم بندانش شده است.
يادآوري مي شود پوريا نژاد ويسي نويسنده و تهيه کننده برنامه تلويزيونِی "ماجراي ورود و توزيع گوشت هاي آلوده به کشور" در دوران رياست جمهوري خاتمي بود که از شبکه دوم صدا و سيما پخش شد و اينک به نطر میرسد مورد انتقام گيري عوامل اين کلاهبرداري که در دولت احمدي نژاد صاحب نفوذ هستند، قرار گرفته است.
نامه سنديکای شرکت واحد به فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل 55 نفر از کارگران اخراجی همچنان از بازگشت به سرکار محروم هستند

11 مهر 1385

.2
یک واقعه تکاندهنده !
از سایت انتگراسیون ایرانیان ساکن آلمانwww.if-id.de
ما همواره از رسانه های گروهی، اخبار و گزارش هایی درباره پناهندگان در کشورهای مختلف می شنویم چون پناهنده ای خودکشی کرد؛ پناهندگان دست به اعتصاب غذا زدند؛ گروهی پناهنده اخراج شدند؛ راسیست ها کمپ پناهندگان را به آتش کشیدند؛ کودکان پناهنده دچار بیماری های روانی و افسردگی شدند؛ قاچاقچیان پناهجویان را به دریا انداختند و...
اما گزارش اخیر روزنامه پرتیراژ "حریت" ترکیه، بسیار دردناک و تکان دهنده است. مامورین مرزی یک دولت دموکراتیک عضو اتحادیه اروپا، در یکی از جزایر مرزی خود تعدادی پناهنده را دستگیر می کنند به دست آنها دستبند می زنند و با کشتی پلیس دریایی به سواحل شهر ازمیر ترکیه، روانه می سازند. اما در نزدیکی ساحل دستبند را از دست آنها باز کرده و به دریا می ریزند.
این خبر با تصاویر پناهندگان در شماره بیست و هفتم سپتامبر 2006 روزنامه حریت چاپ شده است. عین همین گزارش را از ترکی به فارسی برمی گردانم.
40 تن پناهنده به طور قاچاق از طریق ترکیه به مرزهای یونان نزدیک می شوند. این 40 نفر در جزیره ساکیز توسط ماموران مرزی یونان دستگیر می گردند. سپس آنها را با یک کشتی پلیس دریایی به نزدیکی های سواحل ترکیه روانه می کنند و آنها را در آنجا به دریا میریزند. روستائیانی که صدای فریاد کمک به گوششان رسیده بود به یاری آنها می شتابند و 31 نفر را که دو نفرشان زن بودند نجات میدهند. اما 6 پناهنده غرق و 3 تن دیگر نیز مفقودالاثر می شوند.
این پناهندگان از کشورهای فلسطین، تونس، الجزایر، عراق و لبنان، نخست به استانبول آمده بودند و سپس از طریق دریای اژه، قصد ورد به یونان را داشتند که در جزیره ساکیز یونان دستگیر میشوند. برخی از این پناهجویان از کشتی پا به خاک جزیره گذاشته بودند و برخی نیز در داخل کشتی برای خروج آماده می شدند که توسط نیروهای امنیتی ساحلی یونان محاصره و دستگیر می شوند.
مامورین مرزی به دست همه این 40 پناهنده دستبند زدند. سوار کشتی امنیتی مرزی نمودند و به سوی سواحل ترکیه به حرکت درآمد. کشتی یونانی پناهجویان را به نزدیکی های ساحل شهر ازمیر ترکیه آورد. در آنجا مامورین امنیتی دستبندها را از دست پناهجویان باز کردند و آنها را در 300 - 400 متری ساحل به دریا ریختند. ساعت 4.30 صبح بود که روستائیان با شنیدن فریادهای کمک کمک به ژاندارمری مراجعه کردند و واقعه را خبر دادند. اکیپهای ژاندارمری به منطقه آمدند و با قایق های ماهیگیری به سوی صداها حرکت کردند. از آبهای این منطقه 19 تونسی، 5 فلسطینی، 5 عراقی، 2 لبنانی که جمعا 31 نفر بودند از خطر مرگ نجات داده شدند. 3 تونسی، 1 فلسطینی، 1 جزایری و 1 عراقی، یعنی 6 نفر نیز که شنا نمیدانستند غرق میشود. 3 تونسی هم مفقودالاثر هستند. مامورین یونانی فقط به دو زن جلیقه نجات داده بودند.
یکی از نجات یافتگان عراقی این واقعه دهشتناک را چنین تعریف کرد: ما هنگامی که به جزیره یونانی وارد شدیم بعضیهایمان پا به خاک جزیره گذاشته و بعضیها هم در کشتی آماده پیاده شدن بودند که ماموران ساحلی یونان ما را محاصره کردند. پس از دستگیری به دستهایمان دستبند زدند و ما را سوار کشتی خود کردند. کشتی به سوی آبهای ترکیه به حرکت درآمد. در آبهای ترکیه، نخست دستبندها را از دستهای ما باز کردند و سپس همه ما را به دریا ریختند. آنهایی که شنا بلد نبودند غرق شدند. ما با مرگ روبرو بودیم. روستائیانی که صدای فریادهای ما را شنیده بودند به یاری ما آمدند و ما را از مرگ حتمی نجات دادند.
محمد کاراجا، یکی از اهالی روستای کوچوکباحچه نیز گفت، حوالی ساعت 4.30 بود که با صدای سگ های ده از خواب پریدم. فریادهای کمک کمک از دریا شنیده می شد. بلافاصله به ژاندارمری رفتم و آنها را در جریان واقعه قرار دادم. ژاندارمها به ساحل آمدند و با قایقهای ماهیگیری به سوی فریادهایی که از آنجا می آمد حرکت کردند. در آنجا با انسان هایی که با لباس در حال غرق شدن بودند روبرو شدند و آنها را نجات دادند.
این خبر بسیار هولناک است. انسانهایی که به امید رسیدن به یک زندگی انسانی، جنگ و کشتار، زندان و شکنجه و اعدام را پشت سر گذاشته و راههای طولانی و پرخطر را پشت سرگذاشته بودند، این بار توسط مامورین یکی از دولت های دموکراتیک غرب، به آغوش مرگ فرستاده شدند. این عمل غیرانسانی مامورین دولت یونان را باید شدیدا محکوم کرد. همچنین نامه های اعتراضی به سفارتخانه های یونان در کشورهای مختلف ارسال کرد. از دولت یونان، به دلیل این جنایت آشکار و عمدی علیه بشریت به نهادهای بین المللی مانند پارلمان اتحادیه اروپا و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، نهادهای مدافع حقوق بشر و پناهندگان شکایت کرد. دولت یونان، حداقل باید به بازماندگان غرق شدگان و همچنین به این 31 پناهنده خسارت بپردازد. از سوی دیگر این پناهندگان باید به یک کشور پناهنده پذیر انتقال داده شوند و تحت مداوا قرار گیرند.
باید از هر طریق این جنایت دولت یونان را با هدف همبستگی با پناهندگان و رعایت حقوق انسانی و اجتماعی و سیاسی آنان و محکوم کردن اقدامات ضدپناهندگی دولتهای دموکراتیک غرب را به گوش جهانیان رساند
.3
تجمع در رم برای اعتراض به احکام اعدام و سنگسار در جمهوری اسلامی
یک ایستگاه رادیويی در رم (ایتالیا) از شنوندگان خود درخواست کرده است در اعتراض به صدور احکام اعدام و سنگسار در ایران تحت حاکمیت ملایان، پنج شنبه شب در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در این شهر تجمع کنند.
به گزارش رادیو فردا، تجمع کنندگان قرار است با در دست داشتن شمع های روشن و سر دادن شعار 'کبری را از مرگ نجات دهیم'، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی تجمع اعتراضی برپا کنند.
تا کنون صدها شخصیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و هنری ایتالیا حمایت خود را از این گردهمايی اعلام کرده اند. دهها شهردار ایتالیايی نیز گفته اند در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در رم حضور خواهند یافت.
فدراسیون ملی مطبوعات ایتالیا نیز با انتشار بیانیه ای حمایت خود را از گردهمايی امشب اعلام کرده است.
حکم اعدام کبری رحمانپور قرار است 8 روز دیگر در تهران به اجرا گذاشته شود.
مجری ایستگاه رادیويی در رم خطاب به شنوندگان خود گفته است مشکلات و دردسرهای روزمره نباید ما را از آنچه در ایران می گذرد، غافل سازد. ما نباید در مقابل حکم اعدام زن جوان 25 ساله ای که در عین مقصر بودن، خود قربانی خشونت است، ساکت بمانیم.
.4
دستگيری شماری از پناهجویان آواره ایرانی در یونان
پليس يونان امروز 47 پناهجوی ایرانی را که از جهنم جمهوری اسلامی گریخته بودند، در شمال اين كشور دستگیر کرده است. پناهجویان ایرانی در قسمت بار يک كاميون پنهان شده‌ بودند. به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، اين دومين مورد شناسايي مهاجرين غيرقانوني توسط پليس يونان بوده و تعداد مهاجرين بازداشت شده را به 113 نفر رسانده است. به گفته مقامات يوناني، قاچاقچيان مظنون دستگير و شناسايي نشده‌اند.
اين كاميون بامداد امروز در نزديكي روستاي "ديوني" در فاصله 300 كيلومتري شرق تسالونيكي متوقف شد.
پليس شمال يونان پيش از اين از دستگيري 66 مهاجر غيرقانوني و راننده كاميون خبر داده بود كه اتباع ايران، عراق، پاكستان و افغانستان بودند و طي بازرسي عادي پليس از اين كاميون‌ها دستگير شدند.
يونان يكي از خطوط اصلي انتقال مهاجرين غيرقانوني به كشورهاي عضو اتحاديه اروپا است كه بيشتر آنها از تركيه وارد اين كشور مي‌شوند.
.5
تجمع اعتراض آمیز معلمان در مقابل ساختمان آموزش و پرورش
تعدادی از معلمان صبح امروز مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش در تهران تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند .
به گزارش خبرنگار اجتماعی مهر، امروزسیزدهم مهرماه برابر با پنجم اکتبر "روز جهانی معلم" است. روزی که در سال 1994در اجلاس وزاری آموزش و پرورش یونسکو به عنوان روز جهانی معلم نامگذاری شد ، اما علیرغم پذیرش وزیر وقت آن روزها در برگه های تقویم اثری از آن به جا نماند.
معلمان، رؤسا واعضای سازمان معلمان ایران و کانون صنفی معلمان ایران که از ساعت 10صبح روبروی ساختمان اصلی وزارتخانه آموزش و پرورش تجمع کرده و پلاکارد در دست گرفته اند به فراموش شدن این روزدر تقویم ها اعتراض دارند.
این افراد که با نگاهی گذارا تعدادشان به 200 نفر می رسد برای گفتن حرفهای خود آمده اند. آمده اند تا از مسئولان بخواهند که به مطالبات معلمان در زمینه حقوق، مزایا، طرح ارتقای شغلی، طرح جدید ارزشیابی، معلمان مازاد و مشکلات مربوط به معلمان بازنشسته و... رسیدگی شود .
دبیر کل سازمان معلمان ایران به خبرنگار مهرمی گوید : شورای عالی انقلاب فرهنگی که مسئول ثبت روزهای تاریخی تقویم کشور است هنوز این روز را به عموم مردم معرفی نکرده است .
علیرضا هاشمی از کاهش 50 درصدی قدرت خرید معلمان، وعده های بی پاسخ وزیرآموزش وپرورش و بی توجهی به لایحه نظام پرداخت هماهنگ انتقاد می کند .
وی این تجمع را قانونی می داند و به نمایندگی از فرهنگیان سراسر کشور خواهان رسیدگی جدی به مطالبات معلمان است .
به گزارش خبرنگار مهر، در بیانیه های مختلف این گروه معترض درخواستی از نوع دیگر به چشم می خورد. آنها از رئیس جمهورخواسته اند تا برای چند روز جمعیت یک میلیونی فرهنگیان را همچون استانی بنگرند و به مشکلات آنان رسیدگی کنند.
در این میان بیانیه ای خطاب یه وزیر آموزش و پرورش نوشته شده و فرهنگیان از محمود فرشیدی خواسته اند تا وعده های خود را برای گرفتن رای اعتماد مجلس دوباره در ذهن مرور کند و حداقل به چند مورد آنها عمل کند.
بیاینه های دیگر نیز خطاب به مجلس شورای اسلامی، دانش آموزان و اولیای آنان است که خواستار جدی گرفته شدن سرنوشت حدود 15میلیون دانش آموز شده اند.
.6
خبرگزاري فارس:معاون اطلاعات پليس استان آذربايجان شرقي گفت: 23 نفر از افرادي كه در حوادث تبريز دستگير شده بودند از اتهامات خود تبرئه شده و آزاد شده‌اند. به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز، محمد ايمان‌نژاد در جلسه رسيدگي به جرايم خاص در دادگستري استان‌ آذربايجان شرقي افزود : اكنون اين افراد براي نشان دادن بي گناهي خود به آزادي خودشان اشاره مي‌كنند و آن را دستاويز قرار مي‌دهند. وي همچنين با اشاره به كشف 4 هزار و 650 بشقاب ماهواره و ابزارهاي آن در 6 ماهه اخير و يك‌هزار و 800 بشقاب در 45 روز اخير در تبريز، از كشف و ضبط بيش 235 هزار بطري مشروبات الكلي خارجي در 6 ماهه امسال در استان خبر داد. ايمان‌نژاد اضافه كرد:هفت هزار و 500 لوح فشرده حاوي تصاوير مستجهن توسط پليس كشف شده و تعداد دستگير شدگان اوباش امسال به 58 نفر بالغ مي‌شود كه 20 نفر آنان مربوط به تبريز هستند، در حالي كه در سال گذشته 200 نفر از اوباش دستگير شده بودند. معاون اطلاعات نيروي انتظامي آذربايجان شرقي در ادامه تصريح كرد:هرگونه حركت ضدامنيتي ارازل و اوباش پس از خروج از زندان كنترل مي‌شود و ما با آن‌ها و گروه بدحجاب برخورد مي‌كنيم. ايمان‌نژاد خواستار كار فرهنگي براي برخورد با بدحجابي در جامعه شد و لزوم سرمايه‌گذاري در اين زمينه را گوشزد كرد.
.7
احتمال اعدام رییس شورای شهر
عصر ایران - تعدادی از اعضای شورای شهر یکی از مراکز استان ها دستگیر شده یا متوار ی شده اند .به گزارش خبرنگار عصر ایران(asriran.com)، رییس این شورا به اتهام فساد اخلاقی و برقراری رابطه نامشروع با یک زن توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به لحاظ معمم بودن ، تحویل دادگاه ویژه روحانیت استان همجوارشده است .در صورت اثبات اتهام، احتمال دارد وی به اعدام محکوم شود . این گزارش می افزاید: علاوه بر وی، نایب رییس این شورا نیز به اتهام دخل و تصرف غیر قانونی و سوء استفاده از اموال عمومی بازداشت شده است . عضو دیگر این شورای فعال! نیز که د ر کارمواد مخدر بوده است پس از آن که ماموران از اقدامات وی با خبر شدند و در صدد دستگیری وی برآمدند ، متواری شده است و تلاش نیزوی انتظامی برای ردیابی وی همچنان ادامه دارد .
.8
بازار داغ خودکشی
کارگزاران : زندانی دوباره دستگیر شده در سلول خود، خودکشی کرد. این زندانی فراری که پس از دستگیری مجدد به زندان بریستون انگلیس بازگردانده شده بود به جرم قتل باید تا پایان عمر در پشت میله های زندان می ماند. جسد حلق آویز این مرد به وسیله ماموران زندان کشف شد. در آن سوی جهان نیز یک پدر ژاپنی خودکشی را به عنوان راه حل برگزید و پس از کشتن پسر 20 ساله اش با چاقو، خود را با طناب در راه پله منزلش در توکیو دار زد. جسد پسر جوان و پدر 41 ساله اش توسط مادر این مرد ژاپنی در منزل مسکونی شان کشف شد. یک زن 48 ساله آمریکایی ساکن تگزاس هم دیروز با پریدن از روی عرشه کشتی در حال حرکت دست به خودکشی زد و جان باخت.
.9
مجازات اعدام: سنگسار پريسا, ايران, خيريه, شمامه قربانی, كبرا نجار,صغرا مولايی, فاطمه در خطر اعدام به وسيله سنگسار هستند
ايران پريسا ايران خيريه شمامه قربانی (به نام ملك نيز شناخته ميشود) كبرا نجار صغرا مولايی فاطمه
زنانی كه در بالا نام برده شده اند در خطر اعدام به وسيله سنگسار هستند
پريسا در آوريل 2004 در حال كار به عنوان يك روسپی در شيراز دستگير شده است. او در بازجويی های اوليه به اتهام زنای محصنه اعتراف كرده و ادعا كرده كه شوهرش به دليل فقر، او را به روسپيگری واداشته است. دادگاه او در ژوئن 2004 برگزار شد و در جريان آن، او اعترافش را پس گرفته است. علارغم اين، در 21 ژوئن 2004 شعبه 5 دادگاه جنايی استان فارس او را به دليل زنای محصنه به مرگ با سنگسار محكوم كرده است. در 15 نوامبر 2005، شعبه 32 ديوان عالی كشور حكم را تأييد كرد. پرونده او در حال حاضر از طرف ديوان عالی كشور تحت بازنگری است. پريسا در زندان عادل آباد شيراز زندانی است.
ايران، يك عرب اهوازی از ايل بختياري، به قرار اطلاع موقعی كه با پسر همسايه در حياط خانه اش صحبت می كرده است از سوی شوهرش با چاقو تحت حمله قرار می گيرد. او به شدت صدمه ميبيند و در حال خونريزی بيهوش روی زمين می افتد. در حالی كه او بيهوش بوده، ادعا شده است كه مرد همسايه شوهر او را با كارد خودش می كشد. در بازجويی پليس از ايران در مورد قتل، گفته شده كه او به زنای محصنه با پسر همسايه اعتراف كرده است. ولی او بعدا اعتراف خود را پس گرفته است. يك دادگاه در خوزستان او را به عنوان شريك جرم در قتل شوهرش به پنج سال زندان و به خاطر زنای محصنه به اعدام با سنگسار محكوم كرده است. ديوان عالی كشور حكم را در آوريل 2006 تأييد كرده است. وكيل او نسبت به حكم تقاضای فرجام كرده است. او در زندان سپيدار در شهر اهواز زندانی است.
خيريه يك عرب اهوازي، گفته شده كه از سوی شوهرش تحت خشونت خانوادگی قرار داشته است. او متهم شده كه با يكی از بستگان شوهرش رابطه برقرار كرده و او بعدا شوهر خيريه را كشته است. او در شعبه 3 دادگاه بهبهان در خوزستان، جنوب غرب ايران، به عنوان شريك جرم در قتل شوهرش به مرگ و به خاطر زنای محصنه به سنگسار محكوم شده است. خيريه هرگونه نقش در قتل شوهرش را منكر شده ولی به زنای محصنه اعتراف كرده است. حكم تأييد شده، و به قرار اطلاع، پرونده برای اجازه اجرا به رييس قوه قضائيه ارجاع شده است. خيريه در مورد سرنوشتش، گفته است "من حاضرم به دار آويخته شوم، ولی من را نبايد سنگسار كنند. آنها آدم را خفه ميكنند و آدم ميميرد، ولی اين كه به سر آدم سنگ بزنند خيلی سخت است."
شمامه قربانی (كه به نام ملك نيز شناخته ميشود) در ژوئن 2005 دستگير و در دادگاهی در اروميه در ژوئن 2006 به خاطر زنای محصنه به اعدام به وسيله سنگسار محكوم شده است. بنا به گزارش ها او در زندان اروميه است. به قرار اطلاع، برادران و شوهرش مردی را كه در خانه او ديده بودند به قتل رسانده اند و او نيز نزديك بوده است زير ضربات چاقوی آنان كشته شود. به قرار اطلاع، پرونده او در حال بازرسی مجدد است.
كبرا نجار كه در زندان تبريز در شمال غرب ايران زندانی است، در خطر فوری اعدام قرار دارد. او به عنوان شريك جرم در قتل شوهرش به هشت سال زندان و به خاطر زنای محصنه به اعدام با سنگسار محكوم شده است. او قرار بود پس از گذراندن مدت زندانش كه دو سال پيش پايان يافته است اعدام شود. به قرار اطلاع، او طی نامه ای از كميسيون قضايی عفو تقاضا كرده است كه در محكوميت اعدام به وسيله سنگسار او تخفيف دهند و منتظر نتيجه آن است. گفته شده كه كبرا نجار به وسيله شوهرش كه معتاد به هروئين بوده و او را به شدت ميزده به روسپيگری وادار شده بوده است. در 1995، پس از ضربات سختی كه از شوهرش خورده بود، او به يكی از مشتريانش گفته كه ميخواهد شوهرش را بكشد. بعد، ادعا شده است كه كبرا آن مشتری را سر يك قرار قبلی می برد و او شوهر كبرا را ميكشد. او به اعدام محكوم شد، ولی خانواده مقتول با گرفتن ديه او را بخشيدند.
صغرا مولايی به عنوان شريك جرم در قتل شوهرش عبدالله در ژانويه 2004 به 15 سال زندان و به خاطر زنای محصنه به اعدام با سنگسار محكوم شده است. در جريان بازجويی او گفته است "شوهرم مرتبا مرا زجر ميداد. علارغم اين، من قصد كشتن او را نداشتم. در شب حادثه ... پس از اين كه عليرضا شوهر مرا كشت، من ترسيدم در خانه بمانم چون فكر ميكردم برادرشوهرهايم مرا ميكشند. اين بود كه با عليرضا فرار كردم." عليرضا به خاطر قتل شوهر صغرا مولايی به اعدام و به خاطر "روابط نامشروع" به 100 ضربه شلاق محكوم شد. احكام يادشده در ديوان عالی كشور تحت رسيدگی است. به قرار اطلاع، صغرا مولايی در زندان رجايی شهر كرج نزديك تهران زندانی است.
در مه 2005، شعبه 71 دادگاه جنايی استان تهران فاطمه را (كه نام خانوادگی اش دانسته نيست) به عنوان شريك جرم در قتل به قصاص و به خاطر "رابطه نامشروع" با مردی به نام محمود به اعدام با سنگسار محكوم كرده است. شوهرش به به عنوان شريك جرم در قتل محمود به 16 سال زندان محكوم شده است. پرونده در حال حاضر در ديوان عالی كشور تحت رسيدگی است. بنا به يك گزارش در روزنامه اعتماد در مه 2005، درگيری بين محمود و شوهر فاطمه اتفاق افتاده بود. فاطمه اعتراف كرده كه طنابی را دور گردن محمود بسته و اين باعث خفگی او شده است. او ادعا كرده كه فقط ميخواسته دست و پای محمود را پس از اين كه بيهوش شده است ببندد و او را تحويل پليس بدهد.
اطلاعات زمينه ای عفو بين الملل از دو مورد ديگر حكم اعدام به وسيله سنگسار آگاه شده است: اشرف كلهری (به سند زير و بهروز ) و حاجيه اسماعيل وندUA 203/06, MDE 13/083/2006, 27 July 2006 شده ه ای آن مراجعه فرماييد .(و به روز شده ه ای آن مراجعه فرماييد UA 336/04, MDE 13/053/2004, 16 December 2004 (به سند رييس قوه قضائيه در دسامبر 2002 اعلام كرد كه كاربرد سنگسار قطع شده است، ولی گزارش ها حاكی از آن است كه احتمالا يك زن و يك مرد در مه 2006 سنگسار شده اند.
اقدام توصيه شده: لطفا تقاضاهای خود را هرچه زودتر به زبان های فارسي، انگليسي، عربی يا به زبان خودتان بفرستيد: - بخواهيد كه حكم اعدام به وسيله سنگسار در مورد هفت زن نامبرده بالا به فوريت تخفيف پيدا كند، - مخالفت بی قيد و شرط خود با مجازات اعدام را به عنوان يك مجازات در حد نهايی خشن، غير انسانی و تحقيركننده و ناقض حق حيات بيان كنيد، - به خاطر مقامات ايرانی بياوريد كه كميته حقوق بشر سازمان ملل (در مورد پرونده تونن در برابر استراليا) تصريح كرده است كه تخلف جنايی شناختن زنا و زنای محصنه با استانداردهای بين المللی حقوق بشر همخوانی ندارد. بنا بر اين، حكم اعدام به وسيله سنگسار برای زنای محصنه، بر اساس ماده 6(2) ميثاق بين المللی حقوق مدني، و سياسی كه می گويد حكم اعدام "فقط در مورد شديدترين جنايات" مجاز است، نقض تعهدات ايران بشمار ميرود، - بخواهيد كه به عنوان گام مثبتی در جهت اجرای قوانين و استانداردهای بين المللی مربوط به حفظ حقوق بشر، اعدام به وسيله سنگسار در ايران لغو شود.
.10
بيانيه کانون نويسندگان ايران درباره ی رخدادهای اخير
بيانيه کانون نويسندگان ايران درباره ی رخدادهای اخير مردم آزاده ی ايران سال تحصيلی جاری با خبرهای ناگواری آغاز شده است. برخی دانشگاه ها از ثبت نام دانشچويان دگرانديش و کسانی که در سال هيا گذشته فعاليت های سياسی و فرهنگی دانشچويی داشته اند، در ترم جديد خودداری کرده اند. روشن است که اين رويه به تضادهای اجتماعی و دشواری های گوناگون دامن خواهد زد. به کار بردن چنين روش هايی برخلاف حقوق انسانی است. فعاليت های دانشجويی و چاپ نشريه نه تنها جرم نيست، بلکه حق انکارناپذير دانشجويان است. از سوی ديگر هجوم بی رحمانه به کارگران، از جمله کارگران فرش البرز در بابلسر که برای دريافت دستمزد پرداخت نشده ی خود گرد آمده بودند، جلوه ديگری از اين گونه برخوردهای ضد انسانی است. گذشته از اين، زنانی چون کبرا رحمان پور که قربانی فقر و ستم مضاعف اند در آستانه اعدام هستند. کانون نويسندگان ايران با اعتراض شديد به اين اعمال، برای گسترش آزادی انديشه و بيان و قلم در دانشگاه ها و جلوگيری از اجرای تمامی احکام اعدام و سرکوب کارگران، از همه ی مردم آزادی خواه ياری می خواهد.
کانون نويسندگان ايران

برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم



مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
www.jawanan.org communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613


در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم

 
direction:rtl;