Tuesday, July 10, 2007

19/04/1386 سه شنبه

زندانی سیاسی آزاد باید گردد
زنده باد آزادی و برابری

لطفا" ما را از نظرات خود آگاه سازيد . ايميل ارتباط با ما درقسمت ارتباط با ما موجود مي‌باشد


اسامي دستگير شدگان روز ۱۸ تير بطور كامل در زير به اطلاع مي رسد
امیرکبیر
۶
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت
دستگير شده در ساعت ۷:۲۰ در سر در دانشگاه پلي تكنيك تهران
محمد هاشمي : دبير تشكيلات دفتر تحكيم- مهدي عربشاهي : دبير سياسي دفتر تحكيم علي نيكو نسبتي : مسئول روابط عمومي دفتر تحكيم
بهاره هدايت : مسئول واحد حقوق بشر حنيف يزداني : دبير فرهنگي و اجتماعي دفتر تحكيم
علي وفقي : مسئول واحد مطالعات و تحقيقات دفتر تحكيم
اسامي بازداشت شدگان در دفتر ادوار تحكيم ساعت ۱۱:۳۰ صبح
عبدالله مومني : سخنگوي سازمان ادوار تحكيم و عضو سابق شوراي مركزي تحكيم وحدت
بهرام فياضي : مسئول كميته فرهنگي ادوار تحكيم وحدت
حبيب حاجي حيدري : مسئول روابط عمومي تحكيم وحدت مجتبي بيات : عضو سابق شوراي مركزي تحكيم وحدت
سعيد حسينيا : دبير تشكيلات انجمن اسلامي دانشگاه زنجان مسعود حبيبي : عضو دموكراسي خواهان دانشگاه تهران
مرتضي اصلاحچي : عضو شوراي تهران تحكيم وحدت
عزت قلندري : سرايه دار سازمان دانش آموختگان ايران اسلامي (ادوار تحكيم وحدت
همچنین بنا بر گزارش رسیده، اعضای شورای مرکزی دفتر تحیکم وحدت و سازمان دانش آموختگان (ادوار تحكيم) ساعتي پيش به زندان اوين منتقل شده اند. محمد هاشمي، بهاره هدايت، علي نيکونسبتي، حنيف يزداني، مهدي عربشاهي و علي وفقي اعضاي شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت که صبح دیروز در پی تحصن در برابر درب دانشگاه امیرکبیر بازداشت شدند، ابتدا به کلانتری ۱۰۳ و پس از ساعاتی به زندان اوین انتقال یافته اند. هرام فیاضی، مجتبی بیات، مرتضی اصلاحچی، حبیب حاج حیدری، مسعود حبیبی، سعید حسین نیا،عبدالله مومنی و عزت قلندری، آرش خاندل، اشکان غیاسوند و محمدحسین مهرزاد افراد بازداشت شده در دفتر سازمان ادوارتحکیم نیز پس از بازداشت ابتدا به مقر پلیس امنیت در میدان سپاه (عشرت آباد) و سپس به زندان اوین منتقل شده اند. مادر محمد هاشمی، دبير تشكيلات تحكيم وحدت که به دلیل پیگیری وضعیت فرزندش پس از بازداشت وی در بامداد امروز، در محل ادوار حضور داشت از سوی مأموران حاضر در محل بازداشت و پس از چند ساعت آزاد شده است
حکومت نظامی در یاسوج همچنان ادامه دارد
پیک ایران
عليرغم گذشت دو هفته از درگيري هاي ياسوج،دستگيري و تجسس همچنان ادامه دارد.نيروهاي اطلاعاتي در همه جا به چشم مي خورند.بعضي از آن ها در مكان هاي عمومي و يا تحت پوشش مسافر در تاكسي ها سر صحبت در مورد جريانات راباز كرده و حتي از سيستم انتقاد مي كنند تا بتوانند از مردم كسب اطلاع كنند.دستگيري نوجوانان با توجه به سن كم و عدم تجربه بيشتر براي گرفتن اقرار و اطلاع از بستگان و آشنايان آن ها صورت مي گيرد. چندين نفر از اتباع افغانستان از جمله نوجوان 11 ساله اي به نام اسد دستگير شده اند كه با در نظر داشتن عدم پاسخگويي به شهروندان ايراني ، حساب اين مظلومان بي پناه با كرام الكاتبين است!در موارد چندي به طور روشن و علني اعلان داشته اند كه تا اشخاص و عوامل اصلي درگيري ها حاضر به معرفي خود در مراحع انتظامي و قضايي نشوند بستگان ان ها در بند خواهند ماند و اين روند ادامه خواهد داشت. و اما اوضاع شهر!!!بسايري اقلام و كالاها افزايش قيمت داشته اند.كساني هم كه خريد قبل داشته اند با ترس از تورم و گراني در پيش و افزايش هزينه ها ، اقدام به بالا بردن نرخ كالا و خدمات خود نموده اند.نظارت بر كرايه تاكسي ها تا حدي انجام مي شود ولي اكثر مردم قبول دارند كه مسافربرهاي شخصي حق دارند در اين شرايط كرايه بيشتري دريافت كنند..اكثر آژانس ها به حالت نيمه تعطيل در آمده اند.به طور مثال طي تماس با دو آژانس معلوم شد كه تعداد تاكسي هاي حاضر در آژاني به يك چهارم تقليل يافته اند و اين تعداد نيز سرويس دهي منطمي ندارند.شنيده شده كه بازار سياه بنزين نيز شروع به فعاليت كرده و هر ليتر بنزين حتی تا 2000 تومان به فروش رسيده است.كساني كه كارت دريافت نداشته و يا كارت خود را گم كرده اند با توجه به عدم وجود سيستم و تجهيزات دو گانه سوز كردن خودروها در استان از يك طرف و عدم راه اندازي جايگاه هاي سوخت گاز از سوي ديگر مجبور به خريد بنزين از بازار سياه هستند
«دستگیری ۲۰ نفر در کرمانشاه به اتهام جاسوسی»
رادیو فردا

يکی از مقام های محلی وزارت اطلاعات ايران در استان کرمانشاه اعلام کرد که در اين استان، «پنج شبکه جاسوسی»، شناسايی شده اند و تاکنون ۲۰ نفر نيز به اتهام جاسوسی، دستگير شده اند.مديرکل وزارت اطلاعات استان کرمانشاه که خبرگزاری های داخلی نام کامل او را منتشر نکرده اند، در يک نشست خبری در روز دوشنبه، گفت که اعضای اين «شبکه های جاسوسی»، برخی ايرانی و برخی غيرايرانی هستند، اما او مليت بازداشت شدگان غير ايرانی را فاش نکرد.اين مقام امنيتی در وزارت اطلاعات که از او با نام «کريمی» ياد شده است، گفت که اين ۲۰ نفر، «توسط سرويس های اطلاعاتی دشمن، تطميع و توجيه» شده اند. وی از ارائه توضيح درباره اينکه منظورش از دشمن، دقيقا چه کشوری است خودداری کرد.وی افزود که دستگيرشدگان، «برای اهداف اقتصادی، نظامی، سياسی، فرهنگی و اجتماعی در داخل کشور» آموزش ديده بودند.از ابتدای سال ۱۳۸۶ تا کنون ادارات محلی اطلاعات که شعباتی از وزارت اطلاعات در سراسر ايران هستند، چندين بار در استان های مرزی اعلام کرده اند که کسانی را به اتهام «جاسوسی» دستگير کرده اند، اما هيچ گاه جزئيات بيشتری از اين پرونده ها منتشر نشده است
دستگيری سه عضو پژاک
مدير کل اطلاعات استان کرمانشاه همچنين از دستگيری سه تن از اعضای پژاک، به اتهام دست داشتن در بمب گذاری های بهار امسال در کرمانشاه خبر داد.در بمب گذاری های روز ۱۸ ارديبهشت ماه سال ۸۶، سازمان بازرگانی و فرمانداری شهر کرمانشاه هدف حملاتی قرار گرفت.به گفته اين مقام امنيتی، ۱۰ کيلوگرم مواد منفجره همراه با سه نفری که بازداشت شده اند، کشف شده است.گروه پژاک، خود را شاخه ايرانی گروه پ – کا – کا معرفی می کنند. گروه پ – کا – کا، گروه مسلحی از کردهای ترکيه هستند که برای استقلال مناطق کردنشين اين کشور با دولت ترکيه می جنگند و از سوی ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپا به عنوان گروهی تروريستی شناخته می شوند.گروه پژاک، پيش از اين در چندين مورد مسئوليت حملاتی را به اهداف نظامی در مناطق مرزی ايران و ترکيه به عهده گرفته است و گزارش هايی تاييد نشده حاکی است که محل استقرار اين گروه که گويا از کردهای ايرانی تشکيل شده، خاک کردستان عراق است. عبدالله اوجالان، رهبر گروه پ – کا – کا نيز هم اکنون در زندان ترکيه به سر می برد و از هواداران خود خواسته است که سلاح هايشان را زمين بگذارند و از مبارزه مسلحانه با دولت ترکيه دست بردارند
کشف ۱۸ باند قاچاق سلاح
مدير کل اداره اطلاعات استان کرمانشاه در بخش ديگری از کنفرانس خبری خود، از «کشف ۱۸ باند قاچاق سلاح و مهمات» خبر داد و گفت که ماموران اطلاعاتی ايران، نزديک به ۶۰۰ قبضه اسلحه را توقيف کرده اند. وی کماکان از بيان جزئيات اين باندها خودداری کرد و گفت: «قاچاق سلاح و مهمات از جمله اقداماتی است که طی چند سال اخير برای بر هم زدن آسايش مردم و امنيت کشور از سوی دشمنان ما صورت می گيرد.» پيش از اين ايران متهم شده است که از مرزهای غربی خود برای شورشيان عراقی، سلاح می فرستد. ايران همواره اين اتهام را که بيشتر از سوی نظاميان آمريکايی مطرح شده، رد کرده است. اين مامور بلندپايه وزارت اطلاعات ايران، «شرايط جغرافيايی» و «سود سرشار» را از علل عمده روی آوردن برخی از ايرانيان به قاچاق سلاح برشمرد. وی با اين حال توضيحی نداد که آيا اين سلاح ها از ايران به عراق قاچاق می شده اند يا اينکه از عراق به ايران وارد می شده اند
تظاهرات به مناسبت سالروز 18 تیر در شهر گوتنبرگ سوئد و عکسهايی از آن
روزنه
به فراخوان تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران ـ تشکیلات گوتنبرگ در روز شنبه 7 جولای از ساعت 2 بعد از ظهر تظاهراتی به مناسبت سالروز 18 تیر در مرکز شهر گوتنبرگ برگزار گردید. با وجود باران شدید این تظاهرات با استقبال خوبی روبرو شد. پلاکارد های مرگ بر جمهوری اسلامی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، محمود صالحی آزاد باید گردد، زنده باد آزادی، زنده باد برابری و شعار هایی با همان مضامین که از بلندگوی تظاهرات پخش می شد، توجه و حمایت مردم زیادی را به مبارزات مردم ایران بر علیه جمهوری اسلامی جلب کرده بود. در طول تظاهرات صدها نسخه اطلاعیه حزب در مورد 18 تیر به زبان سوئدی و همچنین نشریات و سایر اطلاعیه های حزب پخش گردید. همچنین عکس های زیادی از مبارزات مردم، از تجمع ها و اعتراضات کارگری و صحنه هایی از جنایات و سرکوب رژیم اسلامی در معرض دید عموم قرار گرفت.در ابتدای تظاهرات بهروز مهرآبادی به حاضرین خوش آمد گفت و سپس مهدی نیک پیام حزب کمونیست کارگری را به مناسبت 18 تیر خواند.همچنین از تریبون آزاد این تظاهرات تعدادی از حاضرین از جمله عبداله اسدی، میترا ایرانی، کریم نوری، علی آئینه، میترا کاظمیان در مورد 18 تیر سخنرانی کردند
تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران ـ واحد گوتنبرگ
نقش‌هایی از شادی و درد
دویچه وله

مکزیک با برپایی نمایشگاهی عظیم از آثار رنگ و روغن، طراحی‌ها و نامه‌های
فریدا کاهلو از این هنرمند یگانه تقدیر می‌کند. دویست تابلویی که کاهلو از خود به‌جا گذاشته، زندگی و کشمکش‌های درونی او را به‌تصویرمی‌کشند
"امیدوارم شاد بمیرم. امیدوارم هرگز دوباره باز
: نگردم." این دو جمله را فریدا کاهلو
(Frida Kahlo)
نقاش برجسته‌ی مکزیکی آلمانی‌تبار، زمان کوتاهی پیش ازمرگش در سن چهل و هفت سالگی، در دفتر خاطرات خود نوشت. امروز جهان هنر به بهانه‌ی صدمین سال تولدش ـ اگر زنده می‌بود ـ یاد او را گرامی می‌دارد؛ نه تنها به عنوان نقاشی که شهرت آثارش از مرزهای مکزیک در گذشت، بلکه همچنین به عنوان شخصیتی سیاسی که با انسان‌ها، طبیعت و حیوانات اخت بود. دستمایه‌ی بیشتر کارهای فریدا کاهلو را همین عناصر تشکیل می‌دهند. زبان تصویری او هرچند ریشه در اساطیر سرخ‌پوستی دارد، ولی سرشار از نشانه‌های سمبلیک و سوررئالیستی (فراواقعی) است. دویست تابلویی که کاهلو از خود به‌جا گذاشته، افزون بر این، زندگی و کشمکش‌های درونی او را به‌تصویرمی‌کشند
تبار آلمانی
فریدا کاهلو در ششم یولی سال ۱۹۰۷ در مکزیک به دنیا آمد. پدرش، ویلهلم کاهلو در سال ۱۸۹۰، در سن ۱۸ سالگی به‌خاطر اختلافات خانوادگی، آلمان را ترک گفت و به آمریکای لاتین مهاجرت کرد. او پس از گذشت چهار سال که در مکزیکوسیتی به عنوان عکاس مشغول به کار شد، با ماریا کاردنا
(María Cárdena)
ازدواج کرد و به تابعیت کشور مکزیک درآمد. فریدا کاهلو ولی بعدها، تاریخ تولد خود را به سال ۱۹۱۰، سالی که انقلاب مکزیک آغاز شد، تغییر داد و از این طریق همبستگی و پیوند ژرف خود را با انقلاب این کشور که نشانه‌ی آغاز دوره‌ای نوین بود، به نمایش گذاشت. البته شاید عشق و علاقه‌ی مفرط او به نقاش انقلابی مکزیک، دیه‌گو ریورا
(Diego Rivera)
که در آن زمان دبیر حزب کمونیست مکزیک نیز بود، بر شدت بخشیدن به این حس همبستگی بی‌تأثیر نبود. انقلاب مکزیک که از ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۹ به طول انجامید، قیامی علیه دیکتاتور پورفیرو دیاتس
(Porfirio Díaz)
بود و اقشار و طبقات مختلف جامعه‌ی مکزیک را در بر‌می‌گرفت. کاهلو و ریورا از جمله‌ی پشتیبانان این انقلاب در عرصه‌ی هنر بودند. لئو تروتسکی که در سال ۱۹۳۷ به مکزیکوسیتی رفت، تأثیر سیاسی ماندگاری بر این دو هنرمند و جامعه‌ی روشنفکری مکزیکو به‌جا گذاشت. کاهلو برای آن‌که همبستگی خود را با انقلاب مکزیک بیشتر نشان دهد، اغلب لباس‌های ملی مکزیکی می‌پوشید و از جواهرات و تزئینات سرخ‌پوستی استفاده می‌کرد
نیروی زندگی بخش هنر
فریدا کاهلو دو سال پس از تصادفش با اتوبوس در سن هجده سالگی، با دیه‌گو ریورا که در آن هنگام ۴۰ ساله بود، ازدواج کرد. او پس از این تصادف، در عرض ۲۹ سال، ۳۲ بار جراحی شد. از این رو مجبور بود، همواره کرستی گچی بر تن داشته باشد. نقاشی کردن، یکی از راه‌کارهای معجزه‌آسایی بود که کاهلو برای تسکین دردهای روحی و جسمی‌اش، علاوه بر مصرف الکل و مواد مخدر به آن پناه می‌برد. تابلوهای کوچکی که از خود تصویر کرده، بازتابنده‌ی این دردهای دائمی است. او در پاسخ سئوال منقد هنری مکزیکو، آنتونیو رودریگز که چرا این‌همه خود را تصویر می‌کند، پاسخ می‌دهد: «من خودم را نقاشی می‌کنم، چون اغلب تنها هستم و چون خودم را از همه بیشتر می‌شناسم.»عشق به هنر در کاهلو چنان شدید بود که اغلب فرسودگی جسمی اش را به هیچ می‌گرفت و در مجامع روشنفکری، مجالس بحث و گفتگو و تظاهرات خیابانی نیز شرکت می‌کرد. خانه‌اش، به محل تجمع "انقلابیون"، به ویژه مهاجرینی که از جنگ و فاشیسم اروپا گریخته بودند، تبدیل شده‌بود. سفرهایش با دیه‌گو ریورا به نیویورک و پاریس که در دنیای هنری دیگری را به روی او گشودند، هرچند با دردهایی جانکاه همراه بودند، ولی تأثیر هنری ماندگاری بر او گذاشتند
کاهلو در کنار پیکاسو و کاندیسکی
در اولین نمایشگاهی که کاهلو در سال ۱۹۳۹ در پاریس داشت، پیکاسو گوشواره‌ای به نشانه‌ی تقدیر از کارهایش، به او هدیه کرد. حتی کاندینسکی که معمولا از جمع پرهیز می‌کرد، در نمایشگاه او حضور یافت و کارهایش را به حد کمال ستود. کاهلو که در آن زمان ۳۲ ساله بود، همراه این هدایا و ستایش‌ها، افکار هنری جدیدی نیز با خود به مکزیک برد. او در واقع با مکتب سوررآلیسم در اروپا آشنا شد. نقاشان بزرگ معاصر او در اروپا بر آثار کاهلو تاثیری چشم‌گیری به‌جا گذاشتند: نشان کارهای آوانگاردهای آن دوره‌ چون اوتو دیکس،
(Otto Dix)
گئورگ گروتس،
(George Grosz)
رنه مارگریت
(René Margritte)
و ماکس بکمن،
(Max Beckmann)
به ویژه اکسپرسیونیست‌ها و دادائیست‌های
تابلو "ستون شکسته" از آ ثار کاهلو آلمانی را می‌توان در آثار او پی گرفت. مثلا وقتی تابلوی کاهلو درباره‌ی قتل زنان را در کنار تابلوی "حمله به فاحشه‌خانه" که دیکس در ۱۹۱۹ نقاشی کرده، قرار می‌دهیم، همسانی‌های شکلی و موضوعی بسیاری در آ‌ن‌ها می‌بینیم. با این‌حال، آثار کاهلو از شخصیت هنری و مستقل او خبر می‌هند. آن‌چه که در کارهای اکسپرسیونیست‌های آلمانی به عنوان نشانی علیه زوال فرهنگی و تباهی دوره‌ی "جمهوری وایمار" تفسیر می‌شود، در کارهای فریدا کاهلو، تراژدی انسانی را باز می‌تاباند و به تمثیلی از خدای عشق، خشونت و مرگ تبدیل می‌شود. با آنکه زندگی کاهلو، با رنج و درد و تنهایی درهم آمیخته بود، با این‌حال او هنرمندی، سرزنده و شوخ‌طبع بود که با ایده‌های بکرش، جهانی پر از شگفتی و رمز و راز آفرید
آرزویی برآورده شده
وضعیت جسمانی فریدا کاهلو در سال ۱۹۴۰ وخیم‌تر از پیش شد. با این حال، حتی در آخرین روزهای زندگی‌اش، دست از فعالیت و کار نکشید. چند روز پس از آن که چشم بر جهان فروبندد، با وجود عفونت ریه و ممنوعیت پزشکی، راهی تظاهرات ضد دیکتاتوری شد. همراهان او از سرزندگی و شوخ طبعی‌اش در این تظاهرات خبر می‌دهند. کاهلو به این آرزو که شاد بمیرد، دست یافت. آرزویش اما در مورد رفتنی بی بازگشت برآورده نمی‌شود: نام او و تأثیر آثارش در تاریخ هنر و سیاست جاودان می‌مانند
برای مقابله با فیلترینگ جمهوری اسلامی، اخبار و اتفاقات ایران و
جهان را، ما به شما منتقل می کنیم
مرکز پخش خبری سازمان جوانان کمونیست
Communist youth organization(sjk)
آدرس سایت سازمان جوانان کمونیست
http://www.cyoiran.com/
http://sjk-news.blogspot.com

http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist
http://groups.yahoo.com/group/javanankomonist/join
http://daneshgah-16azar.blogspot.com
communist.youth@gmail.com
sjk_news@yahoo.com
fax:004631899613

در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل کسانی را که مایل هستند
برای ما بفرستید تا ما اخبار و رویدادهای مختلف را برای آنان ارسال کنیم
sjk_news@yahoo.com

No comments:

 
direction:rtl;